تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1865164451


طالبان دموكراتيك ميشود
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: طالبان دموكراتيك ميشود دكتر نوذر شفيعي اعتمادملی: با دكتر نوذر شفيعي كارشناس مسائل شبه قاره به ارزيابي تحولات افغانستان و شرايط پيش روي انتخابات رياست جمهوري در اين كشور پرداختيم. ايشان معتقد است كه بحث مذاكره با طالبان در انتخابات پيش رو بخشي از يك پروژه است كه ناتو و آمريكا و حتا دولت افغانستان آن را پيگيري ميكنند. اين كارشناس به طبقهبندي طالبان پرداخته و آنها را به سه گروه تقسيم ميكند و ميگويد بسياري از آنها قابل مذاكره هستند به اين شرط كه دولت امتيازات كافي به آنها بدهد. ارزيابي شما از فضاي انتخاباتي افغانستان و چينش نيروهاي سياسي چگونه است؟ هرچه كه به زمان برگزاري انتخابات نزديك ميشويم برخي تحولات برجستگي بيشتري پيدا ميكند: يكي اينكه شدت حملات طالبان براي ناامن كردن محيط و فضاي سياسي افغانستان بيشتر ميشود، چون هدف آنها جلوگيري از برگزاري يك انتخابات سالم است. دوم، فشار نيروهاي دولتي افغان، ناتو و آمريكا بر طالبان به قصد ايجاد فضاي ثبات براي برگزاري انتخابات افزايش پيدا ميكند. سوم، رقابت نامزدها شدت بيشتري مييابد و در ميان 42 كانديداي ثبتنام كرده صلاحيت و توانايي بعضي از آنها برجستگي بيشتري پيدا ميكند در نتيجه ماهيت رقابتها بيشتر قابل تشخيص است. چهارم، عضوگيريها، اتحادها و ائتلافها ميان نيروهاي سياسي داخلي شدت بيشتري ميگيرد. اينها نكات برجسته آن چيزي است كه در افغانستان اتفاق افتاده يا در حال حدوث است. طي روزهاي اخير ظاهرا تفاهماتي با طالبان در منطقه بادغيس صورت گرفته است. حتي وزير خارجه انگليس هم تاكيد كرده بود كه بايد با طالبان به مصالحههايي دست يافت. با چيدن اين تحولات در كنار هم، چشمانداز مصالحه با طالبان طي روزهاي مانده به انتخابات افغانستان را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ آيا اين مصالحه تاكتيكي است يا اينكه واقعا به صورت يك استراتژي و برنامه حساب شده پيش ميرود تا به يك تفاهم جامع با طالبان دست يابند؟ به باور من چه براي سركوب طالبان و چه براي استقرار يك دولت باثبات و قدرتمند در افغانستان مذاكره با طالبان بهعنوان بخشي از يك پروژهاي است كه آمريكاييها، ناتو و حتي دولت افغانستان آن را تعقيب ميكنند. بنابراين از ديد آمريكاييها يا ناتو هيچ راهي براي جذب طالبان و كاهش خطر آنها بسته نيست. تمام راهها باز است بنابراين مذاكره بهعنوان يكي از ابزارهاي بازيگران دخيل در افغانستان براي جذب يا دفع طالبان است. به اين دليل «جذب» ميگويم كه واقعا بخشي از بدنه طالبان را جذب ميكنند و به اين دليل «دفع» ميگويم كه اگر راههاي مذاكره به نتيجهاي نرسد حركت به سمت برخوردهاي نظامي جديتر و قاطعتر خواهد رفت. آيا ميتوان آن را يك استراتژي تلقي كرد؟ بخشي از يك استراتژي براي مديريت و مهار طالبان است. ميخواهم بگويم از يكسو تفاهماتي با طالبان صورت ميگيرد و از طرفي نيروهاي خارجي مستقر در افغانستان اعلام كردند كه عمليات هلمند را در مناطق جنوب و شرق هم گسترش خواهند داد. اين يعني يك سياست چماق و هويج؟ قطعا بدنه طالبان يكدست نيست. بعضي از آنها بسيار ايدئولوژيك هستند و بعضي ديگر بسيار ناسيوناليست. معمولا جريانهاي ناسيوناليستي يا جريانهايي كه به هر حال رگههاي ناسيوناليستي در آنها قويتر است مثل حزب اسلامي گلبدين حكمتيار قابليت جذب يا مذاكره با دولت را دارند. ضمن اينكه بايد ميان طالباني كه در بادغيس فعاليت ميكنند با طالباني كه در حوزه جنوب و جنوب شرق افغانستان فعاليت ميكنند تفاوت قائل شد. معمولا طالبان بادغيس يا خوانيني هستند كه از وضع موجود ناراضياند و حاكميت، دايره حكومت آنها را محدود كرده يا بخشي از پشتونهايي هستند كه در گذشتههاي دور به اين مناطق ازبكنشين يا تاجيكنشين كوچ داده شدهاند تا تركيب جمعيتي ساير قوميتها را بر هم بزنند. اكنون طالبان هم سعي كردهاند از حلقه قوميت پشتون براي رخنه در مناطق شمال و شمال غربي استفاده كنند. اين ويژگي به نيروهاي خارجي و حتي دولت افغانستان امكان ميدهد تا با طالبان پراكنده در ساير قلمروهاي جغرافيايي افغانستان كه در يك وضعيت اقليت هستند امكان مذاكره، مصالحه و سازش بيشتري بدهد. پس با توجه به توضيح شما آيا ميتوان طالبان را به خوب و بد تقسيم كرد؟ معيار خوب يا بد بودن طالبان، دوري يا نزديكي آنها به سازمان القاعده است. به عبارت ديگر ميزان بد يا خوب بودن طالبان بستگي به راديكال بودن اين گروهها دارد. از اين منظر طالبان به سه گروه قابل تقسيم هستند: «شوراي كويته» كه فرماندهي يا مسووليت آن با ملامحمد عمر است كه ارتباط نزديك ايدئولوژيكي و خويشاوندي با اسامه بنلادن و شبكه القاعده دارد؛ «شوراي ميرانشاه» كه عمدتا جزو طالبان پاكستاني محسوب ميشوند و بيتاللـه محسود از اين دسته است و گروه سوم هم «اردوگاه شمشاتو يا شوراي باجاوا»ست. اولي متعلق به ملاعمر، دومي متعلق به شبكه حقاني و سوم هم متعلق به حزب اسلامي گلبدين حكمتيار است. انعطافپذيرترين اين جريانات، جريان گلبدين حكمتيار است و غيرمنعطفترين هم شوراي كويته است. بنابراين اگر ما ميبينيم كه طالبان به خوب يا بد تقسيم ميشوند عمدتا در قلمرو جريان سوم قرار ميگيرند. گروه سوم عمدتا در افغانستان ساكن است؟ بدنه نيروهايشان در افغانستان فعاليت ميكنند اما رهبريشان در پيشاور است. يعني مغز فرماندهي اين سه گروه در پاكستان است؟ اينها به لحاظ ماهيتي همه طالبان هستند اما به لحاظ مشخصات با يكديگر متفاوت هستند. منظورم مكان جغرافيايي فعاليت اين سه گروه است. شوراي كويته در كويته پاكستان است يعني مركزشان ايالت بلوچستان پاكستان است. ميرانشاه در منطقه قبايلي است و شمشاتو در ايالت سرحد است. غير از اين طبقهبندي از طالبان بايد متوجه اين نكته باشيم كه خيلي از نيروهاي اجتماعي در افغانستان مثل خوانين، روحانيون، ميرآبها، سردارها و جهاديها نيروهايي هستند كه ممكن است به دليل سرپيچي و تمرد از فرامين حاكميت در يك عنوان كلي تحت عنوان طالبان شناخته شوند. بنابراين، اين نيروهايي كه ذكر كردم همگي قابل مذاكره هستند. كافي است كه دولت امتيازاتي را به آنها واگذار كند. يعني خلاف طالبان ايدئولوژيك، اينها اهل مذاكره هستند نه سرنگوني حكومت كابل و استقرار يك حكومت اسلامي خليفهگري در افغانستان. در ميان سه نامزد فعلي رياستجمهوري، طالبان كدام يك را بيشتر ترجيح ميدهند. به عبارت ديگر آيا طالبان، كرزاي را به دليل عضويت در اين گروه و حتي پذيرفتن نمايندگي آنها در سازمان ملل بيشتر قابل مذاكره ميدانند تا آن دو نفر ديگر؟ بستگي دارد كه ما كدام يك از جريانات طالبان را مدنظر داشته باشيم. آنچه كه موضع طالبان است اين است كه كرزاي يك حكومت دستنشانده از طرف آمريكاييهاست و سرنگوني او به لحاظ شرعي واجب است. از ديدگاه هر سه گروه طالبان؟ نه. شدت و ضعف دارد ولي معمولا جريان راديكال اين نظر را بيشتر ميپذيرد ضمن اينكه ساير جريانات هم با كمي جرح و تعديل به اين انديشه واقف هستند. چون دكتر عبداللـه و اشرف غني احمدزي هم به تداوم حضور آمريكاييها در افغانستان و مخالفت با طالبان اعتقاد دارند. بنابراين به نظر ميرسد هيچ يك از اين سه كانديد تفاوتي براي طالبان نداشته باشد. اما بدون ترديد آقاي كرزاي و اشرف غني پشتون هستند اما اگر مساله قوميت را به متغيرهاي ايدئولوژيك اضافه كنيم بايد بپذيريم كه طالبان نسبت به عبداللـه نظر بدبينانهتري دارند چون هم وجه ايدئولوژيك موضوع در ميان است و هم وجه قوميت. علاوه بر اين به نظر ميرسد كه اشرف غني به رغم اينكه يك چهره غربي، تكنوكرات و مدرن است اما به لحاظ قوميت ميتواند به طالبان نزديكتر شود چون او يك ناسيوناليست پشتون دو آتشه است بنابراين از وجه حاكميت قومي پشتونها ممكن است بشود قرابت قومي بيشتري بين او و طالبان در نظر گرفت. در نهايت اينكه حتي به لحاظ قومي با توجه به اينكه اكثريت بدنه طالبان از قوميت غلجايي هستند و كرزاي از قوميت ابدالي است بنابراين به لحاظ قومي هم معمولا ميان طالبان و كرزاي شكاف وجود دارد. برخي معتقدند كه كرزاي به اين دليل كه در برههاي عضويت طالبان را داشته و حتي نمايندگي آنها در سازمان ملل را برعهده داشته از اين شانس برخوردار است كه بيشتر بتواند به طالبان نزديك شود و فرآيند مذاكره را پيش ببرد. ولي به همان ميزان برادر و پدر كرزاي توسط طالبان به قتل رسيدند. با اين حال چون كرزاي يك فردميانهرو و متعادل و وجيهالملهاي است معمولا امكان گردآوردن نيروهاي مخالف گرد كرزاي بيشتر است. نيويورك تايمز در گزارشي اعلام كرده بود كه ميان نامزدهاي فعلي عبداللـه عبداللـه حامي سيستم پارلماني و نخست وزيري است در حالي كه كرزاي در پي سيستم رياستي است. اگر رقابتها را در اين دو خط فكري تعريف كنيم به چه برداشتي ميتوان رسيد. چه موانعي براي تغيير سيستم رياستي به پارلماني وجود دارد؟ اگر اين فرضيه را بپذيريم مبناي تفكر آقاي عبداللـه براساس قوميت و مشاركت گروههاي قومي در يك روند دموكراتيكتر در قدرت است. يعني اگر سيستم پارلماني باشد قوميتها متناسب با تعداد جمعيتي كه دارند ميتوانند بر سياست و حكومت در افغانستان تاثيرگذار باشند اما اگر سيستم رياستي باشد با توجه به اينكه اغلب اينگونه تصور ميشود كه هميشه قوميت پشتون بايد زعيم مملكت باشد در لواي اين كار حقوق ساير اقليتهاي قومي ممكن است تحت تاثير قرار بگيرد. چالش اين كار در اين است كه فعلا در قانون اساسي افغانستان سيستم حكومتي براساس سيستم رياستي چيده شده و اصلاح قانون اساسي ميتواند چالشهاي جديدي را به دنبال داشته باشد. به خصوص اينكه امكان كاهش قدرت پشتونها به عنوان قوم غالب در حكومت و نفر اول حكومت را تقليل ميدهد. در واقع امكان حضور پشتونها در رأس امور كشور را كاهش ميدهد. بنابراين ممكن است حساسيتها و تنشهاي جديدي را صرفنظر از بحث ايدئولوژي طالبان، در بدنه اجتماعي جامعه افغانستان هم بهوجود آورد. مناظرات انتخاباتي هم در افغانستان برگزار شد و برخي مدعياند كه اين امر به تأسي از ايران است؟ حتي ميگويند آقاي عبداللـه با سفارش پيراهنهايي به رنگ آبي متاثر از انتخابات ايران چنين كرده است؟ اين ديدگاه تا چه پايه بر واقعيت مبتني است؟ به نظر من براساس تئوري عمومي سيستمها، كشورهايي كه در يك قلمرو جغرافيايي قرار دارند معمولا به لحاظ فرهنگي، اجتماعي و حتا تاريخي و جغرافيايي بر همديگر تاثير ميگذارند و تاثير ميپذيرند. بنابراين، اينكه مناظرات انتخاباتي در افغانستان بتواند تحت تاثير قضايا يا تبليغات انتخاباتي ايران باشد شايد زياد بيربط نباشد اما اگر بخواهم براساس اطلاعات قضاوت كنم كه دقيقا چنين است يا خير؟ حداقل من اطلاعات موثقي در دست ندارم كه آنها را مستقيما تحت تاثير افراد يا لابيهاي ايراني بخواهند برداشتي يا الگويي از سيستم تبليغاتي ايران داشته باشند. اما در چارچوب عمومي تاثيرگذاري يا تاثيرپذيري نيروهاي اجتماعي يا زير سيستمهاي اجتماعي در كشورهايي كه معمولا در يك قلمرو مشترك هستند بعيد نيست كه جامعه افغانستان به دليل قرابت و نزديكي كه با ايران دارد از فضاي تبليغاتي ايران هم تاثير پذيرفته باشد. يكي از محورهاي مبارزه با تروريسم در افغانستان بحث مبارزه با مواد مخدر است كه طبعا بايد «علت» را هدف قرار دهد نه «معلول» را. به نظر شما ميزان موفقيت نيروهاي خارجي در اين امر چگونه است و آيا توانستهاند در مبارزه با «علت» مواد مخدر پيشرفتهايي داشته باشند؟ مشكل اصلي در افغانستان اين است كه جنگ و بيثباتي مانع از اين شده كه هر نيرويي - چه داخلي و چه خارجي - بتواند زيرساختهاي اقتصادي مستحكمي را پايهريزي كند. معمولا در شرايط جنگي و بيثباتي زمينه براي روي آوردن به ناهنجاريها و بزهكاريها بيشتر است. بنابراين فضاي جنگي اساسا اين زمينه را فراهم ميكند تا كشاورزان افغان و مافياي مواد مخدر فرصت و زمينه بيشتري را براي توليد و قاچاق مواد مخدر بيابند. ضمن اينكه كشت خشخاش يكي از ارزانترين نوع كشتها و محصول آن يكي از گرانترين محصولات است. يعني نياز به آبياري و زحمت اندك دارد در عين حالي كه درآمد آن بالاست. از طرف ديگر هيچ كشت جايگزين كه به لحاظ درآمد مناسبتر باشد و در حد كشت خشخاش باشد مطرح نشده. كشت پسته، زعفران و كشت ساير محصولات كشاورزي مثل گندم،جو و ساير حبوبات بهعنوان كشتهاي جايگزين در دستور كار قرار گرفته ولي هم شرايط سياسي و امنيتي فراهم نبوده و هم استقبال چنداني از اين كشتها به دليل مزيتي كه توليد مواد مخدر دارد فراهم نيامده است. بنابراين مادامي كه افغانستان در يك فضاي بيثبات باشد سخن گفتن از كشت جايگزين يا تغيير كشت در افغانستان از خشخاش به ساير كشتها تقريبا امكانپذير نيست. در 20 مه 2009 كنگره آمريكا گزارشي را ارائه داد كه بر نقش چين در تحولات افغانستان – پاكستان و مبارزه با جهادگرايان تاكيد ميكرد. آيا اين نقش چين به دليل همسايگي سينكيانگ با هفت كشور آسياي مركزي، قفقاز و ترسي است كه اسلامگرايي افراطي دارد يا دلايل ديگري است كه منجر به اهميت چين در نقشآفريني در اين دو كشور شده است؟ ماهيت سياست خارجي چين در ارتباط با پاكستان و افغانستان تقريبا وجوهات مشترك و متفاوتي دارد. در سياست خارجي چين اصطلاحي تحت عنوان«سياست خارجي منطقه غربي» وجود دارد. منظور از منطقه غربي كشورهايي مثل هندوستان، پاكستان، افغانستان، آسياي مركزي، ايران حتي كشورهاي حوزه خليج فارس و تركيه است. در اين سياست اروپا، كشورهاي آفريقايي يا بخشي از كشورهاي خاورميانه را شامل نميشود. بهطور انحصار معطوف به كشورهايي است كه عرض كردم. مهمترين ويژگي يا وجه بارز اين سياست اين است كه كشورهايي كه در اين منطقه قرار دارند به نوعي بر امنيت ملي چين تاثيرگذارند. هندوستان داراي اختلافات مرزي با چين است و همينطور در مورد تبت و دالايي لاما با چين مشكل دارد؛ پاكستان يك متحد استراتژيك براي چين است؛ و در افغانستان مسائل و مشكلات مختلفي است. اما آنچه مشترك است اين است كه همه اين كشورها به نوعي قابليت تاثيرگذاري بر منطقه سينكيانگ به عنوان يك ايالت جداييطلب و مسلمان را دارند بنابراين سياست خارجي چين به شدت نسبت به افغانستان و پاكستان متاثر از رابطه نيروهاي راديكال در اين دو كشور با جريانهاي اسلامي سينكيانگ است. بد نيست گريزي هم به پاكستان بزنيم. چندي پيش دادگاه عالي پاكستان، نواز شريف را از اتهامات قبلي تبرئه كرد و اين ميتواند بر حضور و فعاليت سياسي بيشتر شريف در صحنه سياسي كشور اثرگذار باشد. با توجه به اوضاع حاكم بر پاكستان، تبرئه چه پيامي دارد و چه شرايطي سببساز اين تبرئه شد؟ در پاكستان در ارتباط با بحث نوازشريف يك محور داريم تحت عنوان «رياض ـ نوازشريف ـ طالبان». مساله اين است كه اگر قرار باشد دولت پاكستان متاثر از ايالاتمتحده با طالبان برخورد جدي داشته باشد تا آنجا كه ميتواند بايد حلقههاي متصل به طالبان را جدا كند. به عبارت ديگر بايد محيط اطراف طالبان را خالي كند. بنابراين به نظر ميرسد كه صدور حكم و تبرئه نوازشريف كاملا با اين هدف صورت گرفت كه شريف بتواند با دولت زرداري عليه طالبان همكاري كند چون در غير اين صورت اگر قرار بود نواز شريف خارج از حلقه قدرت باقي بماند به همان ميزان ارتباطش با سعوديها و طالبان تقويت ميشد و معناي آن اين بود كه جريان راديكاليسم در پاكستان تقويت خواهد شد. به اين دليل است كه شريف را وارد حلقه قدرت كردند تا محيط پيراموني طالبان را خالي و از اين طريق آنها را تضعيف كنند. ميتوان از سخن شما اينگونه برداشت كرد كه از آنجا كه حزب مردم پاكستان گرايشات ليبرال دارد از توان چانهزنياش با طالبان ميكاهد بنابراين دولت پاكستان و آمريكاييها صلاح ديدند كه كسي مانند نوازشريف را كه داراي گرايشات اسلامگراست وارد ساخت قدرت كند تا اين اسلامگرايان باشند كه وارد تعامل با طالبان شوند نه ليبرالهاي حزب مردم؟ حقيقت اين است كه حزب مردم ليبرال نيست. به لحاظ مسلكي بيشتر به سوسياليسم نزديك است چون پايگاه اجتماعياش دهقانها و كشاورزان هستند. برعكس پايگاه اجتماعي حزب مسلم ليگ شاخه نواز در ميان طبقات صنعتي، تجار و بازرگانان است. درست است كه همه اين جريانها اكنون متحول شده و رگههاي جدي از ليبراليسم در ميان اين جريانات سياسي وجود دارد اما در اينجا اصلا بحث مردم و ايدئولوژي مطرح نيست بلكه منافع حزبي و فردي مطرح است. طالبان ابزاري بودند كه از طريق آن نوازشريف دولت زرداري را وادار كرد كه سهم شريف در قدرت را به رسميت بشناسد و محدوديت و محروميت سياسي او را برچيند. مشرف هم به دليل اعلام وضعيت فوقالعاده در سال 2007 از سوي دادگاه عالي پاكستان احضار شده است. آيا اين احضار ميتواند به معناي اين باشد كه دادگاه عالي در پي كوتاه كردن دست نظاميان از قدرت سياسي است؟ نه. من اعتقاد دارم كه قوه قضائيه در پاكستان تا حد زيادي مستقل عمل ميكند ولي در عين حال ملاحظات سياسي هم بر آن حكمفرماست. چون اگر بخواهد واقعا مستقلانه عمل كند آصف علي زرداري، نواز شريف و پرويز مشرف ممكن است به لحاظ حقوقي هيچكدام صلاحيت حكومت در پاكستان را براساس موازيني كه دادگاه اعلام كرده نداشته باشند. با اين حال تحتتاثير فضاي سياسي داخلي و مسائل امنيت داخلي و فشارهايي كه از ناحيه خارج وارد ميشود معمولا مقداري ملاحظهكاريها، استقلال قوه قضائيه را تحت تاثير قرار ميدهد. از اين منظر به نظر ميآيد كه قرار گرفتن آقاي چودري در رأس ديوان عالي كشور و كودتاي مشرف عليه نوازشريف در سال 1999 كه از ديد دادگاه يك كودتاي غيرقانوني بود و حكومت را از دست نوازشريف خارج كرد از اين منظر اقدام ديوان عالي عليه مشرف ميتواند تحت تاثير رابطهاي باشد كه ميان آقاي چودري و نوازشريف وجود دارد. چون استدلال نوازشريف اين است كه در سال 1999 حكومت قانوني او تحت تاثير كودتا منقطع شده و الان بايد وي به ادامه آن حكومت مبادرت بورزد. يعني قبل از هر انتخابات يا تحولات سياسي ديگر شريف مدعي است كه حكومت او كه از سال 99 قطع شده بايد مجددا ادامه يابد. بنابراين ضمن اينكه انجام كودتا عليه نوازشريف به لحاظ دموكراتيك غيرقانوني بوده پيگيري اين موضوع از طرف شريف عليه مشرف ميتواند يك اقدام كاملا قضايي و حقوقي باشد. احضار و محاكمه احتمالي مشرف چه پيامي ميتواند داشته باشد؟ در شرايط فعلي و ملاحظات سياسي و امنيتي پاكستان هيچ توجيهي براي اين اقدام وجود ندارد مگر اينكه بپذيريم كه جلوهاي از قدرتگيري آقاي نوازشريف است. با توجه به اينكه پاكستان در زمره failed statesها يا دولت ناكام يا شكست خورده قرار گرفته و سيستم اقتصادي ـ سياسي آن در حال فروپاشي است ولي سيستم قضايي آن به دليل آن استقلال نسبي تا حدودي توانسته بقاي اين كشور را تضمين كند. طي يكي، دو سال اخير و بحث بركناري قضات از سوي مشرف و اعتراضات صورت گرفته در پي آن از سوي وكلاي پاكستاني، يكي از نتايج آن بركناري مشرف بود. ارزيابي شما از استقلال قوهقضايي پاكستان فارغ از مسائل سياسي چيست؟ و چقدر توانسته تضمينكننده حيات سياسي پاكستان باشد؟ معمولا در مراحل مختلف تحولات پاكستان يا به طور كلي در شبه قاره هند كه الگوي حكومتداري و سيستم قضايي معمولا از الگوي انگليس گرفته شده است معمولا استقلال قضات برجسته بوده و به ندرت تحتتاثير فضاي سياسي قرار ميگيرد ولي اينكه بگويم كاملا از فضاي سياسي هم مبراست شايد اغراقآميز باشد. آنچه مسلم است اين است كه به دليل پيچيدگيهاي سياسي كه جامعه پاكستان دارد تنها نهادي كه ميتواند به فرياد دموكراسي در پاكستان برسد نهاد قضايي است چون از يكسو نظاميان قرار دارند كه ممكن است هر لحظه دست به كودتا بزنند و از طرف ديگر سياستمداران قرار دارند كه ممكن است دائم عليه يكديگر به تظاهرات خياباني دامن زنند و نوعي بيثباتي سياسي را به وجود آورند. بنابراين مهمترين نيرويي كه ميتواند اين تعادل و ثبات را ايجاد كند اقدام قوه قضايي است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 326]
صفحات پیشنهادی
دموکراسی زورکی نیست آقای نخست وزیر
دموکراسی زورکی نیست آقای نخست وزیر-بین الملل > آسیای میانه و قفقاز ... طالبان؟ القاعده با شهروندان افغانی که در لباس پلیس ظاهر می شوند و بعد از آنکه اعتماد همه را ...
دموکراسی زورکی نیست آقای نخست وزیر-بین الملل > آسیای میانه و قفقاز ... طالبان؟ القاعده با شهروندان افغانی که در لباس پلیس ظاهر می شوند و بعد از آنکه اعتماد همه را ...
دیکتاتوری یا دموکراسی؟ مساله این است
نظامیهایی که دوست داشتند به جای زرداری مردانی اسلامگرا از طیف طالبان یا القاعده بر ... میدهد یا بین نوع رژیم (دیکتاتوری یا دموکراسی) و تروریسم رابطهای وجود دارد.
نظامیهایی که دوست داشتند به جای زرداری مردانی اسلامگرا از طیف طالبان یا القاعده بر ... میدهد یا بین نوع رژیم (دیکتاتوری یا دموکراسی) و تروریسم رابطهای وجود دارد.
جهان - كارنامه 8 ساله رايس
اذعان ميكنيم كه «ساختار دولت دموكراتيك» هم اينك جزء بخش حياتي منافع ملي ايالات متحده است. ... دموكراسي و بازار، قرنها نابرابري ويرانگري كه طنين جهاني دارد، را نشان ميدهد. .... طالبان يك ديدگاه سياسي مطرح ميكند كه افغانهاي خيلي كمي آن را پذيرفتهاند.
اذعان ميكنيم كه «ساختار دولت دموكراتيك» هم اينك جزء بخش حياتي منافع ملي ايالات متحده است. ... دموكراسي و بازار، قرنها نابرابري ويرانگري كه طنين جهاني دارد، را نشان ميدهد. .... طالبان يك ديدگاه سياسي مطرح ميكند كه افغانهاي خيلي كمي آن را پذيرفتهاند.
جهان - چاقوي دو لبه
غرب زماني دست به دامان عربستانسعودي شد كه ديده اميد از چيرگي بر طالبان برچيد و ... آيا آتش اصلاحات سياسي خاموش ميشود و يا برعكس اين حريق رقابتهاي منطقهاي است كه ... حافظه كوتاهمدت تاريخ به ياد ميآورد كه در سرآغاز پويشهاي دموكراتيك تشيع در ...
غرب زماني دست به دامان عربستانسعودي شد كه ديده اميد از چيرگي بر طالبان برچيد و ... آيا آتش اصلاحات سياسي خاموش ميشود و يا برعكس اين حريق رقابتهاي منطقهاي است كه ... حافظه كوتاهمدت تاريخ به ياد ميآورد كه در سرآغاز پويشهاي دموكراتيك تشيع در ...
ما از دموکراسی آمریکایی خسته شدیم
ما از دموکراسی آمریکایی خسته شدیم-بین الملل > خاورمیانه - مردم مصر برای رسیدن به آزادی ... میدانم مردم مصر نیز یک چیز آزارشان میدهد ولی نمیتوانند خود را از شر آن خلاص کنند. ... این حمله در حالی صورت گرفت که طالبان تهدید کرده است حمله دوم مه امریکا را .
ما از دموکراسی آمریکایی خسته شدیم-بین الملل > خاورمیانه - مردم مصر برای رسیدن به آزادی ... میدانم مردم مصر نیز یک چیز آزارشان میدهد ولی نمیتوانند خود را از شر آن خلاص کنند. ... این حمله در حالی صورت گرفت که طالبان تهدید کرده است حمله دوم مه امریکا را .
پناهگاه تازهای برای تندروهای طالبان از راه میرسد
پناهگاه تازهای برای تندروهای طالبان از راه میرسد-بین الملل > خاورمیانه - افزایش ناآرامیها و ... سیاسی و دیکتاتوری و فساد دولت مرکزی خلاصه میشود آنها را برای جدایی از دولت ... به هرحال بیشتر تحلیلگران براین باورند که تا زمانی که دموکراسی و توزیع ...
پناهگاه تازهای برای تندروهای طالبان از راه میرسد-بین الملل > خاورمیانه - افزایش ناآرامیها و ... سیاسی و دیکتاتوری و فساد دولت مرکزی خلاصه میشود آنها را برای جدایی از دولت ... به هرحال بیشتر تحلیلگران براین باورند که تا زمانی که دموکراسی و توزیع ...
طالبان کیست!!!
برخلاف آنچه بسیاری می اندیشند که طالبان یک گروه با تعدادی افراد مشخص خاصی ... عراق خارج خواهند شد، اما بر تعداد نظامیان آمریکایی مستقر در افغانستان افزوده می شود. ... و دموکراسی در این کشور و رفاه حال شهروندان افغان است و هدف دیگری در کار نیست.
برخلاف آنچه بسیاری می اندیشند که طالبان یک گروه با تعدادی افراد مشخص خاصی ... عراق خارج خواهند شد، اما بر تعداد نظامیان آمریکایی مستقر در افغانستان افزوده می شود. ... و دموکراسی در این کشور و رفاه حال شهروندان افغان است و هدف دیگری در کار نیست.
آشتی اسلام، دموکراسی و غرب
آشتی اسلام، دموکراسی و غرب-آشتی اسلام، دموکراسی و غرب بی نظیر بوتو بازگشت ... است، ضعف تلقی شده و مهر تاییدی بر تصورهای کلیشه ای و کاریکاتورها می شود. .... این حادثه به نظر می رسید که کار القاعده و طالبان باشدف و من هم ذره ای شک نداشتم که ...
آشتی اسلام، دموکراسی و غرب-آشتی اسلام، دموکراسی و غرب بی نظیر بوتو بازگشت ... است، ضعف تلقی شده و مهر تاییدی بر تصورهای کلیشه ای و کاریکاتورها می شود. .... این حادثه به نظر می رسید که کار القاعده و طالبان باشدف و من هم ذره ای شک نداشتم که ...
خطرات و امتيازات مذاکره با طالبان
خطرات و امتيازات مذاکره با طالبان-گروه طالبان اخيرا از مردم افغانستان خواسته كه در ... دولت افغانستان مطرح شده است و مشخص نيست كه آيا اين راهكار ميتواند موثر واقع ... را بپذيرند و به پيوستن به روند سياسي دموكراتيك اين كشور تمايل نشان بدهند، اما به ...
خطرات و امتيازات مذاکره با طالبان-گروه طالبان اخيرا از مردم افغانستان خواسته كه در ... دولت افغانستان مطرح شده است و مشخص نيست كه آيا اين راهكار ميتواند موثر واقع ... را بپذيرند و به پيوستن به روند سياسي دموكراتيك اين كشور تمايل نشان بدهند، اما به ...
آمریکا اراده سرکوب طالبان را ندارد
آمریکا اراده سرکوب طالبان را ندارد-بین الملل > آسیای میانه و قفقاز - طرح انتقال مسئولیت امنیت به دولت ... که مدتی است توسط ناتو مطرح و تصویب گردیده است، عملاً در سال جدید اجرایی می شود. ... افغانستان، از دموکراسی انتخاباتی تا تروریسم وارداتی ...
آمریکا اراده سرکوب طالبان را ندارد-بین الملل > آسیای میانه و قفقاز - طرح انتقال مسئولیت امنیت به دولت ... که مدتی است توسط ناتو مطرح و تصویب گردیده است، عملاً در سال جدید اجرایی می شود. ... افغانستان، از دموکراسی انتخاباتی تا تروریسم وارداتی ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها