تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):بى گمان شيعيان ما دل هايشان از هر خيانت، كينه،وفريبكارى پاك است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820936610




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کنار ضریحت عهد می بندم


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کنار ضریحت عهد می بندم
ضریح
دل من نور را دوست دارد، در نور غوطه خوردن را می پسندد. وقتی با دلم حرف می زنم، خوب گوش می دهد و بسیار آرام است. اما وقتی باید بتپد اصلاً معطل نمی کند. یک ریز و پر سر و صدا می تپد، گریه می کند، بی حال می شود و می افتد. دل من چند سال است سه شنبه صبح ها که می روم مدرسه، پای ماجراهای شما با زیارت عاشورا نشسته است. ما بچه ها دور هم که هستیم، دل هایمان را می گذاریم کنار هم. یک دل نه، صد دل! آن وقت همه مان عاشق کارهای دلی شما می شدیم.
ضریح
ما درباره شما حرف می زدیم و من دقت می کردم و می دیدم که دلم خیلی خوب دارد گوش می دهد و در آرامشی عجیب فرو رفته است و دارد گریه می کند.آن وقت هایی که توی زیارت عاشورا می خواندیم، پدر و مادرم به فدایت و می خواندیم که سلام بر حسین (علیه السلام) و بر پسران حسین (علیه السلام) و بر یاران حسین (علیه السلام) و سلام که می کردیم از تصور این که شما جوابمان را می دادید، اشک می ریختیم. آن اشک های ساکت کوچک از چشممان نمی آمد، از دلمان می آمد.
ضریح
آری دل من اهل رفتن است، مثل شما که اهل رفتن بودید. دل من اصلاً ماندگار نیست، به چیزی بسته نمی شود، چیزی زمینگیرش نمی کند، آنقدر که نتواند به رفتن فکر کند. وقتی دلم آرام می شود، فکر می کند سرزمین دیگری هم هست که او باید برود. سرزمینی که هیچ جای دنیا شبیه آن جا نیست. یک دشت بزرگ، جایی که ممکن است بسیار تنها و تشنه بماند. جایی که ممکن است بسیار درد بکشد یا زخمی شود. جایی که فقط از یک نفر نشانی هست.
ضریح
یک نفر که اهل دل است، چون خودش دل را آفریده. کسی که حماسه ای آفرید تا هنوز که هنوز است دل من و شما در این روز بزرگ برایش می تپد، اشک می ریزد و به خودش می بالد که عشق چنین فردی را در خودش پرورانده است.روزی که شما و یارانتان در آنجا برای پرچمداری از دینمان پا گذاشته بودند و چه ناجوانمردانه آب را به رویتان بستند. چه گمراه بودند، فکر می کردند شما تشنه آب هستید، نمی دانستند تشنگی دنیوی برای شما معنایی نداشت، نمی دانستند شما تشنه این بودید تا هدایتشان کنید. نمی دانستند چقدر دلتان به حالشان می سوخت.تنها عده ای این موضوع را فهمیده بودند، مثل حر، چقدر به حالش غبطه می خورم. چه کرده بود در پیشگاه پروردگار که لیاقت در رکاب شما بودن را یافت؟ او مقابل شما بود ولی در در آغوش شما به شادت رسید.آری می دانم دلش، دلش با اهل بیت شما بود. چون پاک بود، راه هدایت را یافت، صدایتان راشنید، صدایتان را با گوش دلش شنید.
ضریح
من هم می خواهم بیایم. می خواهم بیایم به همان سرزمین.به سرزمین شما، به کربلا. دلم هوایی شده است، می خواهد راه برود، ببوید، بشنود. می خواهد همانجا کنار ضریحتان عهد ببندد. عهد ببندد که جز در راه شما، پا در هیچ راهی نگذارد. گردآوری با تلخیص و اضافات: مریم فروزان کیابرگرفته از: روزنامه دوچرخه مطالب مرتبط************************************نوحه ای که امیرمحمد خواند حر شهید به زبان کودکی دعوت اهل کوفه از امام حسین(علیه السلام) دوران کودکی حضرت عباس(ع) راز و رمز تعالی حضرت عباس (ع) چرا امام حسین علیه السلام از یاد نمی رود ؟ درد و دل با مادر شش گوشه مهربان دو گل خوشبوی پیامبر دانه های گردنبند مرد ناشناس





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 421]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن