تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نصيحت كردن در حضور ديگران، خُرد كردن شخصيت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804047026




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درآمدی بر رفتار شناسی ادبی (7)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: در آمدي بر رفتار شناسي ادبي (7) چگونه رفتار نا هنجار با زبان  مي کنند؟!
فارسي زبان
درباره رفتار ناهنجار قسمت ششم اين مقاله را بخوانيد در مقاله حاضر :واگوية هذيانهاي مسموم و روان‌پريشانه (جنون‌نمايي) نحوشكني، به هم ريختن اجزاي جملهتركيب واژه‌ها با سازه‌هاي غير كلامي تقابل با هنجارهاي اخلاقي  واگوية هذيانهاي مسموم و روان‌پريشانه (جنون‌نمايي)پژوهش در مورد اين نشانة رفتاري، بيش‌تر به كار روانشناسان و روانپزشكان مي‌آيد كه براي درمان افرادي از اين دست كه پيش‌تر از آنكه شاعر باشند، به توهم شاعري گرفتارند، چاره‌اي عاجل بينديشند. اجازه بدهيد اين نشانة رفتاري را با مثالهايي گويا و روشن بشناسيم، مثالهايي بي‌نياز از هر گونه شرح و تفسيري:1مردي كه از خيرش اگر مي‌گذشتندو مي‌گذاشتند بزند دست به هر كارياگر مي‌‌خواستند چه مي‌شدكم نمي‌شد از جاده‌ها سنگيحتا به سمتم اگر پرت مي‌كردندآخ هم نمي‌كردند اين سالها اگر مي‌كردمگرچه اين درد همه از اين است كه همهمه كرد وبرد به هر ويتريني دست اگر مي‌شد زداگر دستبرد مي‌شد زد در تاكسي كم نمي‌شد از هيچ دستي دستنعل‌ وار‌و اگر زد مي‌شد...2سربالاييها!خجالت نمي‌كشي؟ بينداز پايين!حالا ديگر زمين را مي‌بينمكه مي‌چرخموقتي كه مي‌چرخماصلاً از صفر جهان گم شديـ‌ هر چه مي‌گيرد، آزاد نمي‌كند ‌ـ‌ شماره‌اي گرفتي وديگر پس نداديحالا بعد از اين همه سالدست روي كدام يك بگذارمكه سه نشود؟خجالت مي‌كشم.3من اين آخرين دست را به كسي مي‌دهم كه دست مرا از پشت بسته استدست بسته به دستبند، دستم مي‌دهي دستدستكه دستم را خوانده‌ايو دروغ مي‌گويد اين دست؟ نحوشكني، به هم ريختن اجزاي جملهباز هم مثال اين نشانة رفتاري را از مصاحبة سيد علي صالحي با هفته‌نامة آتيه (شمارة 380) مي‌آوريم: «... زبان همين صورت تجسمي كلمات و روند و فرآيند سخن‌ورزي معيار و معمولي نيست كه با ويران كردن آن، به ذات شعر و جادوي غريب و روح روشن معنا برسيم. اين عدة معدود متأسفانه به جاي رسيدن به نحو نو، به تخريب صرف در زبان مي‌پردازند و اين لجاجتي خوش‌باورانه و تيمارستاني است كه نتيجه‌اي جز نوعي شبه‌شعر آستيكمات ندارد و مخاطب فعال و هوشمند و حتي خلاق هم نمي‌تواند به‌صورت انحصاري تنها با شمارة عينك طبي چنين واژه بازي به جهان نگاه كند».و اما مثالهايي براي نحوشكني كه يكي از نشانه‌هاي بارز رفتار ناهنجار شاعر با زبان است:1در اين زمينه بايدديروز پياده مي‌شدم هر روزهمين را مي‌گويم اينجادو روز است و من سه روزيك روز همدنيا را در چهار حرف افقي ساختمبا من نساخت!2... عاشق زني شده‌ام تا شعرهاي زنانه نگويمقدم برنمي‌دارم بزنمبلند مي‌شوم از دكمه‌ها كه مي‌ا‌ُفتندو چشمهايم را كه مي‌بندمتمام جمله‌هاي زمين زن مي‌شوندو شعر منطق خود را داراست!3من را بخوابانمن را بياورانمن مثل شعر تقطيع مي‌شوم سوي پرنده‌هاي تطبيقيمن هيچ چيز را به سوي هيچ در آواز هيچزنبيلي از زبانة زيبايي در كنج حفرة گنجشكي و هيچاستخري از طراوت پاشيده در شيشة شكستهحالا ببين چقدر گم شدنم را خميده‌اممي‌آوراندم اكنون به سوي خويشصافم به شكل ليس كه بي‌حس مي‌‌آوراندمو چهرة مرا در ذره‌هاي آن ديگران فرو كردهحتي خود او هم اين را مي‌گوياند.تركيب واژه‌ها با سازه‌هاي غير كلامييكي از مشخصه‌هاي رفتار ناهنجار با زبان، پرداختن افراطي به «برونة زبان» و فيزيك كلمات است، حال آنكه در «درونة زبان» هيچ اتفاق شاعرانه‌اي نمي‌افتد. علت اصلي اين انحراف، غافل شدن از «معنا» و حقيقت زبان و دل‌مشغولي افراطي به فرم و ساختار است.اين گروه از شاعران همة مشكلات شعر معاصر ما را در تعصب و تعلق خاطر اديبان ما به «معنا» خلاصه مي‌كنند و چنين مي‌پندارند كه با حذف «معنا» همة مشكلات شعر و ادبيات فارسي يك شبه حل مي‌شود و شعر ما جهاني! «سيد‌علي صالحي» در اين خصوص گفته است: «من همواره در به‌كارگيري زبان راديكال بوده‌ام، چه در دوران موج ناب و چه در روزگار شعر گفتار، اما واقعاً كدام زبان؟ منظور دگرگوني در روح زبان است و نه مثله كردن تجسد تركيبات، نامها، سطور، جملات و...! منظور! راز زبان است و روح زبان و رؤياي زبان! يورش به پوستة زبان و گريزاندن افعال و قلع و قمع جملات و تركيبها، جز از طريق بمباران شيميايي و هذيانهاي مسموم، غير ممكن است و ما هموطنان واژگانيم و نه دشمن زبان. دگرگوني درست و سازنده در زبان از درون رو به بيرون رخ مي‌دهد و نه برعكس.»و اما مثالهايي در مورد تركيب واژه‌ها با سازه‌هاي غيركلامي، پيوندي تلخ و تحميلي كه نتيجة محتوم آن چيزي جز ايجاد گسست و فاصله بين مخاطب و شعر نيست، همان چيزي كه امروز به آن «بحران مخاطب» مي‌گوييم:همين جوريكوره را برده‌ام به غاري اين‌جوريبگو بياد بيارش! كو؟ كوچك شد؟روي ديوارهايش نوشته بودندها! خوانا نيست؟گفتم كه! _____ شنيدي؟ا‌ِه كري مگه؟اين خط و‌ُ بگير و بيا... رسيدي؟همين‌جا بشين!اين هم اين صندليh ها! چي شد؟گيجي؟ اين‌جوريحالا سرت را از زير موهات برداربالهات را بگير و برو گم‌شو!بالا؟ نه!چند تا بيا پايين حالا بگو ببينمحالت چطور شد؟همين‌جا بود گم و گور شد. تقابل با هنجارهاي اخلاقييكي ديگر از مشخصه‌هاي رفتار ناهنجار با زبان، تقابل با هنجارهاي اخلاقي است. در شعر اين گروه از شاعران «اخلاق‌ستيزي» شيوه‌اي مرسوم و معمول است و اشعار آنان آميخته به انواع تعبيرات غير اخلاقي و ناپسند!با عرض معذرت، براي مثال تنها به ذكر يك نمونه از اين اشعار اكتفا مي‌كنم:خوابم نمي‌بردحوض كاشي سبزمبوي تهوع گرفته بودمثانه‌ام داشت از درد مي‌تركيداما نه من روي ديدن توالت را داشتمنه توالت چشم ديدن منقرار بود مثل هميشه توي دريا نقش غريق‌نجات را بازي كنماما حالا بي‌هيچ حس گنديده‌ايغريق نجات يك حوض بوگندو... در ادامه اين مقاله با ديگر ويژگيهاي رفتار نا هنجار در شعر معاصر آشنا خواهيد شدنويسنده : رضا اسماعيلي





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 797]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن