واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خاری در چشم بهائیت
بهاییت (2)در مقاله قبل - زیر بنای بهایئت - بخش اول نقد فیچیکا به بهاییت را خدمتتان عرضه نمودیم. فیچیکا یکی از افرادی است که در سال 1971 بهایی شد اما در سال 1974 از این دین بازگشت و کتابی را در نقد بهاییت نگاشت. از نظر فیچیکیا کتاب اقدس مجموعهای از قواعد سخت، پیچیده، عجیب و غریب، متعلق به شرق باستان، نامفهوم و به طورکلی مجموعهای از قوانین طاقتفرسا است. به نظر او کتاب اقدس به دلیل وجود قوانین ضد اخلاق در بخش احکام و حدود، احکام ارث، اختیار دو همسری، نادیده گرفتن آزادیهای اجتماعی، در راستای اهداف تبلیغاتی تشکیلات بهائیت در غرب به طور کامل چاپ نشده است. وی معتقد است حتی عبدالبهاء در فعالیتهای تبلیغی خود در اروپا و آمریکا ناچار شد که تعالیم بهاءالله در کتاب اقدس را مکتوم نگه دارد. فیچیکیا بیان میکند به خاطر همین دلایل است که کتاب اقدس از بهائیان جدید پنهان نگه داشته میشود. وی در تحلیل نهائی خود بیان میکند که کتاب اقدس همچون خاری در چشم تشکیلات جهانی بهائیت است.فیچیکیا تشکیلات بهائیت را به دلیل تمایلات افراطی تهدیدی برای دولتها میداند. او معتقد است که تشکیلات جهانی بهائیت به پیروی از شوقی افندی، دولتها را به دلیل اینکه مانع تحقق حکومت جهانی بهائی هستند صرفاً به عنوان یک «بت» تلقی کرده و در راستای تشکیل حکومت جهانی، سرنگونی نظم اجتماعی موجود در کشورها اجتناب ناپذیر است. بنا به نظریه فیچیکیا، بنابراین نباید تعجب کرد که فعالیت تشکیلات بهائیت در بسیاری از کشورها ممنوع اعلام شده است، زیرا فعالیت آنها در جهت تهدید دولت و همراه با فعالیتهای براندازنده است.
از نظر فیچیکیا، وفاداری ظاهری تشکیلات بهائیت به دولت، پرهیز از دخالت در سیاست، لزوم اطاعت از قانون، پرهیز از احزاب سیاسی ناشی از فرصتطلبی محض است و صرفاً یکسری اقدامات عملی است که تا زمانی که جامعه بهائی در مرحله طفولیت است، مراعات میشود تا بتواند در موقعیتی قرار گیرد که قادر به تحقق اهداف اعلان شدهاش باشد و فیچیکیا آن را چیزی جز پنهان کاری نظام اعتقادی و اختفای اهداف سیاسی تشکیلات بهائیت نمیداند و در این ارتباط است که به کتمان عقیده نخست وزیر سابق ایران یعنی امیر عباس هویدا اشاره میکند و وفاداری و اطاعت از حکومت را که بارها در آثار بهاءالله و عبدالبهاء تأکید شده، شیوهای مصلحتی میداند. فیچیکیا همچنین اشاره دارد به دولتهای ملی جدید جهان سوم که در مرحله اثبات هویت خود هستند و در مواجهه با تشکیلات بهائیت و تمایل آن تشکیلات به ایجاد یک دولت جهانی متمرکز، باعث شده است که آن دولتها مواضع سیاسی تشکیلات بهائیت را به نوعی استقرار استعمار جدید تلقی کنند. حتی عبدالبهاء در فعالیتهای تبلیغی خود در اروپا و آمریکا ناچار شد که تعالیم بهاءالله در کتاب اقدس را مکتوم نگه داردفیچیکیا درباره بررسی تشکیلات بهائیت در ایران بیان میکند که بهائیان در انقلاب مشروطه ایران نشان دادند که مخالف حکومت جمهوری، آزادیهای مدنی و هرگونه نهاد انتخابی از سوی مردم بودهاند. آنها حامی سلطنت مطلقه بودند تا جایی که عبدالبهاء از سلطنتطلبان حمایت کرد و با آنان از درِ معامله درآمد.وی بیان میکند که تشکیلات بهائیت در ایران به عنوان حامیان صریح دربار در حکومت پهلوی بسیار منتفع شدند و شاه نیز برای سرکوب و جلوگیری از نفوذ روحانیون شیعه به حمایت از تشکیلات بهائیت روی آورد. وی از نقش اساسی تشکیلات بهائیت در سرنگونی دکتر مصدق در سال 1953 یاد میکند و همینطور نقشی را که این تشکیلات در روی کار آمدن امیرعباس هویدا به نخست وزیری ایفا کرد. فیچیکیا بر این باور است، تشکیلات بهائیت نه تنها در برابر سیاستهای فاسد حکومت پهلوی سکوت کردند بلکه پنهانی از این سیاستها حمایت کردند و در خفا با دربار به توطئه نیز پرداختند. فیچیکیا در تحلیل خود از وضعیت تشکیلات بهائیت ایران در نظام جمهوری اسلامی ایران، تضاد میان مقامات دولتی و بهائیان را ناشی از جوهر و ماهیت تشکیلات بهائیت میداند. او از آنجایی که تشکیلات بهائیت ایران را مروج و حامی حکومت سلطنتی ایران میداند، معتقد است که نباید تعجب کنیم که ما در ایران شاهد خشم ایرانیان با چنین تشکیلاتی باشیم و از نظر او از آنجایی که تشکیلات بهائیت مخالف با مردمی شدن و اصلاح ساختار دولتی ایران بودند و به طور مخفیانه با دربار علیه مردم توطئه می کردند، برای همین، طبیعی است که این تشکیلات با خشم فزاینده تودههای مردم ایران روبهرو شود. گفتنی است، ترجمه فارسی این کتاب در دست اقدام است.گروه جامعه و سیاست
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]