تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805820043
یادی از آقای خنده ایران
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: یادی از آقای خنده ایران
به انگیزهی سومین سال درگذشت یاد «منوچهر نوذری» از زبان هنرمندان صدا، دوبله و سینما هنرمندانی كه سالها در عرصههای مختلف همكار و شاگرد «آقای خندهی ایران»بوده‌اند، در طول سال‌های پس از فوت او، با تاثر به یادآوری خاطرات خود پرداخته و از توجه به پیشكسوتان در زمان حیاتشان سخن گفته‌اند. به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری داشجویان ایران (ایسنا) شادروان حمید عاملی كه سال پیش به دیار باقی شتافت، می‌گفت: آن قدر در خاك‌ها دنبال زیرخاكی‌ها می‌گردند، كه فراموش می‌كنند عده‌ای روی خاك هستند كه باید بیش از این قدرشان را بدانند. تمام وجود هنرمند احساس است، همین جا اعلام می‌كنم اكثر هنرمندان از غصه می‌میرند، كاری كنید كه آنها كمتر غصه بخورند. نوذری در نبردهای سهمگین زندگی، دستش در گره‌های كور بازنشده‌ی مردم بود، این كار، یك ارزش است و هر كدام از ما كه خواستیم، ادای این كار را در آوریم، بیشتر خودمان را رسوا كردیم. منوچهر اسماعیلی - پیشكسوت دوبله در توصیف ویژگی‌های اخلاقی شادروان نوذری می‌گوید: او بدون دعوت، تمام قلب‌ها را تسخیر كرد، چه كسی است كه دوست نداشته باشد كه همه، دوستش داشته باشند، وجودش آرامش دهد، اسمش تسكین و حضورش امنیت دهد. او ادامه می‌دهد: نوذری در نبردهای سهمگین زندگی، دستش در گره‌های كور بازنشده‌ی مردم بود، این كار، یك ارزش است و هر كدام از ما كه خواستیم، ادای این كار را در آوریم، بیشتر خودمان را رسوا كردیم. شاپور قریب هم با اشاره به علاقه‌ی شادروان نوذری به كارش و حرفه‌یی‌گری او اظهار می‌كند: پس از ساخت سومین فیلمم، شادروان نوذری مرا برای مصاحبه به رادیو دعوت كرد؛ بعدها به من گفتند كه او برای گفت‌وگو با من درباره‌ی آن فیلم، 18 بار آن را دیده بود. زهره شكوفنده- یكی از شاگردان شادروان نوذری در دوبله - درباره‌ی راز مانایی نوذری می‌گوید: سالها پیش، مرحوم نوذری به من گفت« مثل خودت باش، وجود خودت را در هر فیلم بگذار»، شاید به خاطر رعایت این نكته است كه آثارم با استقبال مردم روبه‌رو می‌شود. او بدون دعوت، تمام قلب‌ها را تسخیر كرد، چه كسی است كه دوست نداشته باشد كه همه، دوستش داشته باشند، وجودش آرامش دهد، اسمش تسكین و حضورش امنیت دهد. ایرج نوذری-پسر شادروان نوذری- به تاثیر حضور «آقای خندهی ایران»در برنامه‌ی «صبح جمعه با شما»اشاره و اظهار می‌كند:در زمان جنگ تحمیلی، مردم به راحتی نمی‌خندیدند. در چنین شرایطی «صبح جمعه با شما» پخش می‌شد و در خطر مقدم قرار داشت. جانبازانی را می‌شناسم كه می‌گفتند از این برنامه و مرحوم نوذری روحیه‌ی زیادی می‌گرفتند. فرزاد حسنی از شاگردان شادروان نوذری در رادیو با اشاره به برگزاری مراسم برزگداشت برای پیشكسوتان می‌گوید: هدف از برگزاری بزرگداشت تنها برای ماندن اسم این بزرگان نیست، چرا كه با توجه به كوتاه بودن دست آنها از دنیا چندان به اسم احتیاج ندارند. آثار آنها «باقیات صالحات» است كه گذاشته و رفته‌اند، بنابراین نفع اصلی برپایی مراسم بزرگداشت متوجه‌ی جامعه‌ی كنونی می‌شود. به گزارش ایسنا، سـال 84 زنده‌یاد منوچهر نوذری بر اثر عارضه قلبی، كلیوی و دیابت به دیار باقی شتافت و 16 آذر ماه ، یادآور روز فوت منوچهر نوذری است. هنرمندی كه تیپ‌های «آقای ملون»و «دست و دلباز» او را در برنامه‌ی رادیویی «صبح جمعه با شما» به یاد داریم. صداپیشگی او به جای بازیگرانی مانند گلن فورد و جك لمون نیز در ذهنمان نقش بسته است. هنوز هم وقتی می‌خواهیم از اجرای «مسابقه‌ی هفته» یاد كنیم با بازگویی جمله‌های «سیزده ساله‌ها راه نیفتند، بیاند!» شادروان نوذری، لبخندی بر لبانمان می‌نشیند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 253]
-
گوناگون
پربازدیدترینها