واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب - داریوش فرضیایی گفت: فعلا هیچ خبری از کتاب خاطراتم نیست! اما برخی از بچهها، نوشتههای وبلاگم را صفحهبندی و صحافی کردهاند و چند جلدی را هم برای خودم فرستادهاند. با این وضع فکر میکنم بهترین مولف کتاب من، خود بچهها باشند. داریوش فرضیایی که پیشتر در گفت وگو با خبرآنلاین از نگارش و چاپ خاطراتش در قالب کتاب، خبر داده و گفته بود تصمیم دارم همه اتفاقات زندگی و خاطرات ریز و درشت روزمره ام را جمع آوری و به چاپ برسانم زیرا فکر می کنم تنها چیزی که می تواند از من باقی بماند، همین دست نوشته هاست که به نوعی تا سال ها بعد مرا برای بچه ها به زبان خواهد آورد البته در حال حاضر از طریق سایتم سعی می کنم به گونه ای ردپای افکارم را برای بچه ها به یادگار بگذارم، درباره سرنوشت این کتاب توضیح داد: فعلا هیچ خبری نیست! اما نکته جالب این که برخی از بچهها، نوشتههای وبلاگم را صفحهبندی و صحافی کردهاند و چند جلدی را هم برای خودم فرستادهاند. با این وضع فکر میکنم بهترین مولف کتاب من، خود بچهها باشند. عمو پورنگ اضافه کرد: معمولا در این زمینه، چیزهای جالبی به دستم میرسد مثلا خانم «زهره. س. ر» از شیراز، کتابی به نام «تولدی دوباره» را نوشته و برایم فرستادهاند که با خواندنش، گریهام گرفت. شخصیت اصلی داستان این کتاب، خودم بودم. ماجرا در فصل پاییز میگذرد و من روی نیمکت پارکی نشستهام و صدای خش خش برگها زیر پای عابران مرا به گذشتهها میبرد. بچهای بیتوجه به من در حال جست و خیز و بازی است و من او را تماشا میکنم و در عین حال متعجبم که چرا عکس العملی نشان نمیدهد و مرا نمیشناسد. در همین افکار، شناورم که مادر بچه برای بردنش از راه میرسد و یک لحظه نگاهش با من گره میخورد و با هیجان به فرزندش میگوید: «این عموپورنگ بچگیهای ماست» آن جاست که به خودم میآیم و یادم میآید سالها گذشته و پیر شدهام. بعد هم عصا زنان دور میشوم. البته این خلاصه ماجراست وگرنه داستان خیلی رمانتیک و رئال نوشته شده و فلاش بکهایی به گذشته و آینده دارد. فرضایی که دانش آموخته گرافیک است اضافه کرد: نمی خواهم شعار بدهم اما واقعیت این است که بهترین و کامل ترین کتاب عالم، «قرآن کریم» می باشد که در دسترس همه قرار دارد و ای کاش بتوانیم همواره از این گنج گران بهای پیامبر بزرگ اسلام(ص) بهره بریم و به دستورات آن عمل نماییم. فرضیایی وبلاگ خود را نیز تعطیل کرده و درباره آن خاطرنشان کرد: به خاطر حاشیهها و حرف و حدیثهایی که وجود داشت. فعالیت در محیط مجازی خیلی خوب است، اما وقتی نتوانیم تبادل نظر داشته باشیم و همدیگر را اذیت کنیم و یکی بگوید من نماینده بقیهام و دیگری حسرت بخورد که چرا جوابش را ندادهام و... یعنی از هدف اصلیمان دور شدهایم. هدف از راهاندازی این وبلاگ، تداوم ارتباط و دوستی با بچه ها بود منتها متاسفانه داشت به برداشتهای غلط منجر میشد، پس ترجیح دادم تعطیلش کنم. متن کامل این گفتوگو را در صفحه فرهنگ خبرآنلاین بخوانید. 60
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 481]