واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: راز دست كشیدن به حجرالاسود
درباره حجرالاسود فضیلتهاى فراوانى رسیده است و شایسته است كسانى كه طواف واجب انجام مىدهند(1) در استلام و بوسیدن حجرالاسود حق تقدم داشته باشند و كسانى كه طواف مستحبى انجام مىدهند مزاحم آنان نشوند. و از سنّتهاى طواف این است كه دست طواف كننده به حجر برسد.معنا و سرّ دست زدن به حجر اسود این است كه:«خدایا! من تعهّد كردم و با تو پیمان بستم كه دیگر دست به گناه دراز نكنم» ربا ندهم و نگیرم، رشوه ندهم و نگیرم، امضاى باطل نكنم و ... وقتى امام سجاد (علیه السلام) به شبلى فرمود: شبلى! آیا دست تو به حجرالاسود رسید یا نه، صیحهاى زد كه نزدیك بود مَدهوش شود! سپس فرمود: مىدانى این حجرالاسود چیست؟! این یمین الله و دست خدا در زمین است. گرچه خداوند متعال «كِلتا یَدَیْهِ یَمِین»(2) است و دستى به گونه انسانها ندارد، تا دست راست و چپ داشته باشد. او منزّه از جسم و جسمانیّات است بلكه این تشبیه معقول به محسوس و تمثّل و تنزّل معقولى است به صورت محسوس، كه گفته شده: انسان با دست خدا تماس گرفته است و حجرالاسود دست خدا است در روى زمین و الاّ ذات اقدس الهى جسم و دیدنى نیست. او مجرّد محض و هستى صِرف است ولیكن براى این كه در نشأه طبیعت و حسّ، الگویى داشته باشد، كعبهاى ساخت و در ركن مخصوص، سنگ خاصى به دستورش به عنوان «یمین الله فى ارضه» قرار گرفت. معنا و سرّ دست زدن به حجر اسود این است كه:«خدایا! من تعهّد كردم و با تو پیمان بستم كه دیگر دست به گناه دراز نكنم» ربا ندهم و نگیرم، رشوه ندهم و نگیرم، امضاى باطل نكنم و ... و سرّ این كه متشرّعین اصرار دارند استلام حجر كنند، آن است كه مىخواهند این تعهّد را امضا كنند و این پیمان را ببندند.آن همه اصرار و بیان بر استلام، از سوى ائمه (علیهم السلام) به جهت رازى است كه در استلام نهفته است و آن این كه:خدایا! دستم به دست تو رسید، هرگز دست به بیگانه نمىدهم. اگر كسى مسؤول سیاسى مملكت بود و موفّق شد حجر اسود را استلام كند، دیگر نه به شرق دست سیاسى مىدهد و نه به غرب. او دستش را در دست سیاست بازان نمىگذارد. پینوشتها:1ـ صهباى صفا، آیة الله جوادى آملى، ص 122.2ـ بحار الانوار، ج99، ص228/ صحیح مسلم، اماره، 18 . منبع:برگرفته از كتاب عرفان حج، آیة الله جوادی آملی .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 246]