رییس مجلس: آمریکا کلاه بزرگی سر حاکمان بحرین گذاشت

واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > مجلس - رییس مجلس گفت: سناریوی آمریکا در لیبی دقیقا نظیر برخورد با صدام در انتفاضه عراق است. علی لاریجانی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، تاکید کرد: مردم انقلابی لیبی گرفتار مثلث ماجراجویی شده‌اند که یک ضلع آن دیکتاتوری بدخیم حاکم، ضلع دیگر آن امیال کثیف استعمارگران (آمریکا و غرب) و ضلع سوم آن نفاق برخی کشورهای عربی و اتحادیه عرب است. اهم مطالب مطرح شده از سوی رئیس دستگاه تقنینی کشور به قرار زیر است: در انقلاب اخیر بحرین، چند مرحله را شاهد بودیم، مرحله نخست، حوادث اولیه انقلاب بود که مردم، میدان لؤلؤ را پایگاه خیزش خود قرار دادند در این مرحله نسبت شعارها و خواسته ها با حاکمیت، علی الاغلب با حفظ ساختار مشروطه سلطنتی اما با تثبیت واقعی دموکراسی همراه بود. در مرحله دوم، رژیم بحرین دچار سؤ برداشت شد و تصور نمود تندرویی علاج موضوع است و به جمعیت در میدان لؤلؤ حمله کرد. در مرحله سوم که بحرین توسط نیروهای بیگانه اشغال شد، به نظر می رسد حکام بحرین اشتباهی استراتژیک مرتکب شده و مدعی شدند خودمان از بیگانگان دعوت به اشغال نمودیم. برای یک سیستم حکومتی چیزی از این فضاحت آمیزتر نیست که حاکمی دروازههای کشور را به سوی بیگانگان باز کند که مردم آن کشور را سرکوب نمایند. مردم بحرین باید نسبت به حاکمیت چه تصوری پیدا کنند که حاکمیت بجای اینکه برآیند نظر مردم باشد، متکی به سرنیزه کشور همسایه، با اراده مردم ستیز می کند، آیا این وضع دوام دارد؟ قطعاً صحنه بحرین یک زد و بند فضاحتبار و ننگین را نشان میدهد که یک طرف ماجرا مردم مسلمان قرار دارند که بصورت مسالمت آمیز حقوق اولیه خود را طلب می کنند. طرف دیگر شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا و غرب و اتحادیه عرب هستند که همگی جمع شدند که به این ملت بگویند شما یک سیستم حکومتی را قبول کنید که اقلیت بر اکثریت حاکم باشد. آمریکاییها یک کلاه بزرگ بر سر حاکمیت بحرین و برخی کشورهای منطقه گذاشتند و خودشان را در حاشیه نگه داشتند، حتی آقای اوباما در حرف های خود و برخی پیام ها گفته است به حکام منطقه اعلام کرده که باید نیروهایشان را سریعتر خارج کنند. وقتی ملتی وارد مرحله انقلاب شد ایستادگی در مقابل انقلاب، هزینه حاکمیت را بیشتر می کند، در واقع یک نفرت ریشه ای از حاکمیت در این چند کشور اشغالگر در مردم بحرین نهادینه شد. واقعاً نهایت پررویی را می توان در رفتار مقامات آمریکایی از جمله اوباما و گیتس یافت که شرایط بحرین را طوری ترسیم می کنند کانه هیچ اتفاقی نیفتاده و طرفین به سوی میز مذاکره می روند و اراده آمریکا هم پس از تحریم سعودیها به دخالت در بحرین، پرهیز از رویارویی بوده است! این نمونههایی از فریبکاری آمریکاست، اصولاً مقایسه وضع لیبی و بحرین از نظر رفتار آمریکا و غرب و برخی از کشورهای عربی خیلی پندآموز است و پرده هایی از فرصت طلبی و اغوا گری را بالا می زند. رفتار اتحادیه عرب هم دچار تناقض است، از طرفی از انقلابیون لیبی و اخیراً‌ از انقلابیون یمنی حمایت می کند اما همین اتحادیه عرب سرکوب انقلابیون بحرین توسط برخی کشورهای منطقه امری عادی تلقی می کند. همکاری چند کشور عربی که مثلاً هواپیمای جنگی اعزام کرده اند به طنز بیشتر شباهت دارد، این کشورهای عربی در همین شرایط از قذافی نیمه جان هم می ترسند این گروه خوشحالند که نقش محلل دارند و آمریکا و غرب در این ماجراجویی از این ژست های توخالی آن ها استفاده کردند تا بگویند درگیری غرب با یک کشور اسلامی نبود بلکه دیگران از کشورهای اسلامی هم حضور داشتند. دلایل مختلفی در رفتار متفاوت غرب می توان جستجو کرد، یکی از آنها جنس منافع آنهاست مثلا در لیبی بخاطر منافع نفتی باید سلطه آینده آمریکا تضمین شده باشد و چون قذافی به هیچ وجه قابل دفاع نیست لذا آنها دنبال روشی هستند که سلطه آینده را تضمین کند. تصور آنها این است که انقلابیون با سلطه غرب و امریکا مخالفند لذا مدلی را دنبال می کنند که در سوال قبلی بیان شد. در بحرین بخاطر پایگاه نهم دریایی امریکا یک منطقه استراتژیک برای آنها محسوب می شود و از طرفی نتیجه انقلاب اخیر را به نفع خود نمی دانستند لذا حاضر شدند خود را به نهایت بی آبرویی برسانند و بحرین با حمایت سعودی اشغال شود. تا هم به تصور خود مانع پیروزی انقلاب شوند و هم جنگ شیعه و سنی راه بیندازند. امریکا همین رفتارها را در برخی کشورها از نظر تحمیل سلطه دیکتاتوری داشت که جریانهای تندرو برای مقابله با آنها ایجاد شد. نظیر القاعده یعنی امریکا با این گونه اقدامات اعلام می کند راهی جز اقدامات مسلحانه باقی نمی گذارم! آمریکا در یمن این منافع را ندارند لذا به نحو دیگری به ماجرا می نگرند. البته از ابتدای حدوث این انقلاب ها در چند ماه گذشته تا امروز، مواضع و اقدامات امریکا و غرب را ارزیابی می کنند همه جا یک مسیر تدبیر شده نمی یابند، موارد متعددی وجود دارد که دال بر آشفتگی سیاسی و یا تاثیر لابی هایی است که انها دنبال اهداف خود هستند قطعا در لیبی و بحرین می توانستند با منطق خودشان عاقلانه تر عمل کنند چون تدبیر آنها بر بحرین هیچ چیز را حل نکرد. آتش زیر خاکستر باقی ماند و آبروی ریخته شده امریکا و محلل منطقه ای آن. /111

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]

[مشاهده در: www.khabaronline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 187]