تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836333083
نيروي ايمان و تعهد شهيد بروجردي زبانزد همرزمانش بود
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: پدر و مادرش كه انسان هاي مومن و زحمتكش بودند ، در تربيت وي سعي و تلاش وافري داشتند. در شش سالگي پدر بزرگوار خود را از دست داد و مادرش با همه مشكلات و سختيهايي كه وجود داشت، تمامي هم و غم خود را براي تربيت وي به كار بست. محمد در هفت سالگي وارد مدرسه شد اما به دليل شرايط مادي خانواده، تحصيل در كلاس هاي شبانه توام با كار و تلاش روزانه را انتخاب كرد و خانواده را در تامين زندگي شرافتمندانه، مدد رساند. در سن هفده سالگي به رسم و سنت پيامبر (ص) با خانوادهاي متدين و معتقد به اسلام وصلت كرد و با اين كار، سنت الهي را تداوم بخشيد. مدت كوتاهي از ازدواجش نگذشته بود كه به خدمت سربازي فراخوانده شد، اما چون مخالف خدمت در نظام ستمشاهي بود، از خدمت سربازي گريخت و براي ديدار حضرت امام (ره) راهي عراق شد. در مرز دستگير شد و به مدت شش ماه، در زندان ها و شكنجهگاه هاي رژيم طاغوت به سر برد سپس دوباره جهت خدمت سربازي به تهران آورده شد. شهيد با استفاده از فرصتي كه پيش آمده بود در مدت دو سال خدمت، خود را براي مبارزه با دستگاه طاغوتي آماده كرد به گونهاي كه پس از سپري شدن مدت سربازي، خود را وقف مبارزه با دشمنان خدا و اسلام نمود. او كه قلبي مالامال از عشق به حضرت امام خميني (ره) داشت و كينه و نفرت از نظام شاهنشاهي در وجودش موج ميزد. با ياران حضرت امام (ره) از جمله، شهيد حاج مهدي عراقي مرتبط شد و همواره سعي ميكرد تا در تمامي مراحل مبارزه نقش خود را به عنوان يك مقلد و تابع ولي فقيه به اثبات برساند. شهيد بروجردي ضمن ارتباط با شخصيت هاي اسلامي و انقلابي، علاوه بر خودسازي و كسب فيض، به بعضي از امور مربوط به انقلاب، همچون تكثير و توزيع اعلاميهها و نوارهاي سخنراني حضرت امام (ره) مي پرداخت. اما شهيد بروجردي به اين حد قانع نبود و جنگ مسلحانه و برخورد محكم با رژيم ستمشاهي را سرآغاز مبارزه امت اسلامي ايران ميدانست. به همين منظور به همراه چند تن ديگر از مبارزان به سوريه رفت و ضمن ارتباط با امام موسي صدر و شهيد محمدمنتظري به فراگيري و آموزش نظامي و چريكي پرداخت تا خود را براي مرحلهاي مهم تر آماده نمايد. در سوريه و لبنان با شهيداني چون شهيد چمران و شهيد محمد منتظري آشنا شد و در كنار فراگيري مسائل نظامي، از خلق و خوي پسنديده و اخلاق وارسته و انقلابي اين شهيدان نيز بهرههاي وافري برد و همين اخلاص و عشق به اسلام بود كه او را در چنين محيط هايي بدون تاثيرپذيري از جريانات چپي و التقاطي حفظ كرد. شهيد بروجردي براي حركت و مبارزه خود به دنبال اخذ حجيت شرعي بود و هرگونه حركت مسلحانه و بدون نظر ولي امر مسلمين را جايز نميدانست. او در آن روزگار كه عوامل منافقين در زندان، عناصر خط امام را با تعابيري از قبيل فتوائي زير سئوال ميبردند، اظهار ميداشت: بدون هيچ ابائي، ما فتوائي و مقلد هستيم. خودمان كه مجتهد نيستيم. پس از قيام 19 دي ماه سال 1356 در قم با اخذ مجوز شرعي از برخي علما و روحانيون پيرو حضرت امام خميني (ره)، عمليات نظامي عليه رژيم را شروع كرد و تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي بيوقفه به مبارزات خود ادامه داد. اقدامات مهمي كه شهيد بروجردي به همراه تعدادي از نيروهاي انقلابي در اين مدت انجام داد، عبارتند از: مبارزه جدي و عملي عليه حضور آمريكا در كشور، خلع سلاح قرارگاه پليس (تهران)، عمليات نظامي 15 خرداد 1357 – انفجار در نيروگاه برق و كاخ جوانان منطقه شوش. شركت در آزادسازي پادگان جمشيديه و راديو تلويزيون. شهيد بروجردي در رابطه با اكثر اين حركت هاي انقلابي، مسئوليت شناسايي، جمعآوري اطلاعات و طرحريزي عمليات را به عهده داشت و در آخرين عمليات از ناحيه پا مجروح گرديد. تلاش مستمر شهيد بروجردي در راه به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي به عنوان يك نيروي مبارز و سردار آقا امام زمان(عج) در مراحل مختلف قبل و پس از پيروزي ادامه داشت. هنگامي كه بازگشت امام خميني (ره) به ميهن حتمي شد، محمد به عنوان مسئول حفاظت حضرت امام (ره) از طرف شهيد بهشتي و شهيد عراقي انتخاب گرديد و در طول مسير با عشق و علاقهاي قلبي به اين كار مبادرت ورزيد و در مدرسه رفاه نيز در آن دوران حساس، به عنوان مسئول حفاظت، ايفاي نقش نمود. دراين ايام او خود را در كنار امام و مراد خود ميديد و نظارهگر به ثمر نشستن خون شهيدان و تحقق آرزوهاي مجاهدان في سبيلالله بود. سرانجام دوران ستمشاهي و ظلم و بيعدالتي از كشور اسلامي ايران رخت بر بست و انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد. در اين مقطع اقدامات و تلاش وي ابعاد گستردهتري يافت. و با شناختي كه از جريانهاي فكري و سياسي موجود داشت براي افشاي چهره پليد منافقين و مبارزه ريشهاي با آنها از هيچ حركتي فروگذار نبود و به حق يكي از بازوهاي حزبالله در جهت نابودي اين جريان انحرافي بود. پس ازمدتي سرپرستي زندان اوين را به عهده گرفت و چندي بعد او يكي از دوازده نفري بود كه در خدمت حضرت آيتالله خامنهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را بنيانگذاري كردند. شهيد بروجردي با تلاش هاي شبانهروزي و طاقتفرسا، در كنار ساير برادران، از همان ابتدا در سازماندهي و نظم دادن به سپاه پاسداران شركت فعال داشت و با وجود مشكلات و نارساييها دلسوزانه انجام وظيفه ميكرد. در نخستين روزهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، زماني كه عوامل داخلي ابرقدرت ها، فتنه و آشوب را در مناطق كردنشين به راه انداختند، با فرمان تاريخي حضرت امام (ره) مبني بر مقابله و سركوب ضدانقلاب، عازم پاوه شد. حضور آن شهيد در كردستان (كه تا آخرين لحظات حياتش ادامه داشت) منشا خيرات و بركات زيادي گرديد. پس از تصويب طرح تشكيل سازمان پيشمرگان كرد مسلمان، مسئوليت اين كار از طرف شهيد مظلوم آيتالله بهشتي و حجتالاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني به ايشان سپرده شد. اقدامات موثر اين تشكيلات در كردستان، سازماندهي ضدانقلاب و نقشههاي مزدورانه اجنبيپرستان را برهم زد و آرزوي ايجاد اسرائيل دوم در كردستان را در دل آمريكا و اياديش دفن كرد. در كردستان تمام حركات ضدانقلاب را به عنوان فرمانده عمليات زير نظر داشت. در جريانات پاوه، درگيري سنندج و حوادث دردناك شهرهاي كردستان همواره يكهتاز مقابله با ضدانقلاب بود و شهرها يكي پس از ديگري با دلاوري هاي شهيد بروجردي و يارانش آزاد شد. با اين كه به او توصيه شده بود كه در خط اول نباشد، اما هميشه در پيشاپيش نيروها حركت ميكرد. بارها و بارها در محاصره ضدانقلاب افتاد، اما هر بار با شگفتي تمام، خود و همرزمانش را از محاصره خارج ساخت. او كه در اين مدت با تشكيل يك ستاد عملياتي در شمال غرب، فرماندهي پاسداران و بسيجياني را كه به كردستان ميرفتند برعهده گرفته بود، موفق شد تا اكثر مناطق آلوده را پاكسازي كند. شهيد بروجردي كار خود را در كردستان با افراد محدودي آغاز كرد. او زماني به كردستان رفت كه در اثر سياست سازشكارانه دولت موقت و خيانت هيئت به اصطلاح حس نيت، جوانان حزباللهي در اين خطه به دست ضدانقلابيون ملحد، مظلومانه به شهادت ميرسيدند. او در اين منطقه با مشكلات فراواني مواجه بود اما هيچگاه ناراحتي درون خود را آشكار نميساخت و با استواري و صلابت به ديگران روحيه ميداد و با مشغله فراوان، ساعت ها مينشست و به صحبت هاي برادران گوش ميداد. او دوشادوش شهيد كاظمي از پاوه حركت كرد و در پاكسازي بانه و سردشت، كه نقطه اتكاي بسيار بزرگ ضدانقلاب به شمار ميرفت، سهم به سزايي داشت. شهيد بروجردي پس از شهادت شهيد كاظمي و شهيد گنجيزاده مستقيماً فرماندهي عمليات بسيار سخت و صعبالعبور مسير پيرانشهر و سردشت را به عهده گرفت و شجاعانه در كنار رزمندگان اسلام لرزه بر اندام ضدانقلابيون انداخت. به راستي كه او حق بزرگي بر گردن كردستان دارد. او بارها ميگفت: آن كس كه مردم كردستان را دوست داشته باشد ميتواند در كردستان كار كند. و ميگفت من به اين مردم محروم و ستمديده علاقه دارم. شهيد بروجردي با اينكه بسيار ملايم و نرم بود اما در مقابل گروهك هاي منحرف و عناصر خود فروخته و وابسته، با شدت عمل و بر مبناي «اَشِدّاءُ عَلَيالكُفّار» برخورد ميكرد. او معتقد بود كه لحظهاي نبايد پاكسازي كردستان متوقف شود. گرچه به كارهاي تبليغي، فرهنگي، اقتصادي و عمراني اعتقاد بسيار داشت، ميگفت: ابتدا بايد منطقه را پاكسازي كرد و بعد به امور ديگر پرداخت. شهيد بروجردي در مناطق جنوب، مخصوصاً در عمليات فتحالمبين نيز نقش برجستهاي داشت. با اينكه مسئوليت منطقه غرب را عهده دار بود، قبل ازشروع عمليات به جنوب آمد و در عمليات شركت كرد. شهيد بزرگوار حضرت حجتالاسلام والمسلمين محلاتي در وصف وي ميگويند: به قدري متواضع بود كه هيچگاه من نميگفت و از خود تعريف نميكرد و هميشه به دنبال كار بود. آنچه براي او مطرح بود، فداكاري، ايثار و مبارزه بود. جهاد و فداكاري او در حد اعلي بود و شايد كمتر برادري به قدر اين شهيد در غرب خدمت كرده باشد، پاك زندگي كرد و پاك از دنيا رفت. درمقابله با ضدانقلاب و برخورد با نارسايي هاي بيدليل و مسامحه و سستي افراد، از خود واكنش نشان ميداد و داراي اراده محكم و عشق به ارزشهاي متعالي اسلام بود. سردار سرلشكر پاسدار محسن رضايي درباره اين شهيد مي گويد:پيروزي ما در عمليات بازيدراز و همچنين قصرشيرين مديون اين شهيد بزرگوار است. عشق و علاقه وصف ناشدني آن شهيد به مردم كردستان تا حدي بود كه در سختترين شرايط، به مشكلات مردم ميانديشيد و چون خود فردي زجر كشيده بود، با احساس عميق ديني همواره به محرومان فكر ميكرد. او يك دوست و ياور به تمام معنا براي مردم مستضعف و محروم كردستان بود ، اين علاقه نه تنها در رفتار ظاهري او نمايان بود، بلكه در عمق وجودش ريشه دوانده بود. هيچگاه در چهره او ترديد و ابهام وجود نداشت ، داراي روحيهاي قوي و بزرگ بود و در شجاعت بينظيرترين فرد در كردستان بود. تقوي، خلوص و اعتقادش به توحيد، در او ايجاد آرامش ميكرد و تحمل و صبر و استقامتي كه در او بود، نشان ميداد كه چگونه مجاهدي است. او هيچگاه وقار و متانت خود را از دست نميداد و علاوه بر ارتباط تشكيلاتي، همواره يك ارتباط معنوي با بچهها داشت. نفوذش بر قلب ها به گونهاي بود كه حتي در رابطه با مردم كردستان نيز مصداق داشت، مردم كردستان با علاقه عجيبي او را دوست داشتند. شهيد بروجردي همواره ميگفت: بايد حساب مردم را از ضدانقلاب جدا كنيم، اين برخورد گرم و صميمي با مردم آن منطقه بود كه به او لقب مسيح كردستان داده بودند. همواره تبسم بر لبانش نقش بسته بود، درحالي كه شكيبا بود، خروشان هم بود. او كه يك لحظه از تداوم عمليات غافل نبود، با تلاش همه جانبه و شبانهروزي، ديگران را براي خدمت هرچه بيشتر ترغيب ميكرد. محمد تمام وجود خود را وقف انقلاب كرده بود، كسي نميتوانست زماني را بيابد كه ايشان در حال استراحت باشد و يا وقفهاي در كارش ايجاد شد. او با تمسك به روحانيت پيرو خط امام و تقواي سرشار خود، درمراحل مختلف مبارزه چه قبل و چه پس از پيروزي انقلاب از هرگونه چپروي يا راستروي مصون ماند. او با همين اخلاق اسلامي و تواضع و فروتني توانسته بود تبليغات انبوه ضدانقلاب را خنثي نموده و به يك منطقه وسيع حيات دوباره بخشد. شهيد بروجردي يك نظامي بود، ولي بشدت عاطفي و فرهنگي بود. سعي ميكرد كه به وسيله برخوردها و بحث هاي اعتقادي و سياسي، افراد را با عقايد و ديدگاه هاي انقلابي و اسلامي آشنا كند و اين كار در كردستان كارايي خوبي داشت. با مردمداري و قلب مهربان خود چنان در دل نيروهاي سپاهي و بسيجي و مردم كردستان نفوذ كرده بود كه هرچند ماموريت ها طولاني ميشد، نيروها احساس خستگي نميكردند. در زندگي شهيد بروجردي آثار رفاه طلبي و گرايش به ماديات مشاهده نميشد و در سختترين شرايط با كمترين امكانات به خدمت مشغول بود و همواره خود را مديون انقلاب و امام ميدانست. در مجموع، آگاهي سياسي و ديني او، مهارت هاي نظامي و عشق و ارادتش به انقلاب از او فردي ساخته بود كه خود را همواره در خدمت به نظام مقدس اسلامي ميديد و در اين راه هيچگاه احساس خستگي نكرد. بروجردي را همه ميشناسند و خوب ميدانند كه او به واقع منجي كردستان بود و حضورش در آن خطه، دل هر دشمني را ميلرزاند. محمد با فعاليت هاي مخلصانهاي همه را مجذوب خود كرده بود، خبر شهادتش، تمامي رزمندگان مستقر در منطقه را آنچنان منقلب كرد كه گويي پدر خويش را از دست دادهاند. شهيد بروجردي كه در حيات پربركتش منشا بسياري از خيرات بود با تقدير الهي پس از عمري كوتاه ولي سراسر مبارزه و تلاش و محروميت، با قلبي آكنده از عشق به اسلام و محرومان به شهادت رسيد و خصلت هاي بيشماري همچون سادهزيستي، تحمل مشكلات، آگاهي و بصيرت، عشق به امام و ولايت، صلابت وقاطعيت در مقابل ضدانقلاب و ستمگران را براي رهروانش به يادگار گذاشت. يكي از افرادي كه در صحنه شهادتش حضور داشت ميگويد: پس از انفجار وقتي من بالاي سر او رسيدم مانند هميشه تبسم بر لبانش نقش بسته بود و من احساس كردم كه او كلام مولايش را تكرار ميكند. فُزتُ وَ رَبّ الكَعبَه. شهيد بروجردي در وصيت نامه خود نوشته است، ما كه جز تكليف كاري ديگر نداريم، اگر ما به اجتهاد خودمان براي خودمان تعيين مسئوليت كنيم اين غلط است. وجود امام، امروز براي ما معيار است. راه او راه سعادت و انحراف از راهش خسران دنيا و آخرت است و من با تمام وجود اين اعتقاد را دارم كه شناخت و مبارزه با جريانهايي كه بين مسلمين سعي در به انحراف كشيدن انقلاب از خط اصيل و مكتبي آن را دارند به مراتب حساستر و سختتر از مبارزه با رژيم صدام و آمريكاست. وصيتم به برادران اين است كه سعي كنند توده مردم را كه عاشق انقلاب هستند از نظر اعتقادي و سياسي آماده كنند كه بتوانند كادرهاي صادق انقلاب را شناسايي كنند و عناصري كه جريان هاي انحرافي دارند را بشناسند؛ كه شناخت مردم در تداوم انقلاب امري حياتي است. 7190/542
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 482]
صفحات پیشنهادی
نيروي ايمان و تعهد شهيد بروجردي زبانزد همرزمانش بود
نيروي ايمان و تعهد شهيد بروجردي زبانزد همرزمانش بود-پدر و مادرش كه انسان هاي مومن و زحمتكش بودند ، در تربيت وي سعي و تلاش وافري داشتند. در شش سالگي پدر ...
نيروي ايمان و تعهد شهيد بروجردي زبانزد همرزمانش بود-پدر و مادرش كه انسان هاي مومن و زحمتكش بودند ، در تربيت وي سعي و تلاش وافري داشتند. در شش سالگي پدر ...
سردار سرلشكر پاسدار شهید محمد بروجردی
نيروي ايمان و تعهد شهيد بروجردي زبانزد همرزمانش بود در سوريه و لبنان با شهيداني چون شهيد چمران و شهيد محمد منتظري آشنا شد و در كنار .... سردار سرلشكر پاسدار محسن ...
نيروي ايمان و تعهد شهيد بروجردي زبانزد همرزمانش بود در سوريه و لبنان با شهيداني چون شهيد چمران و شهيد محمد منتظري آشنا شد و در كنار .... سردار سرلشكر پاسدار محسن ...
آخرین وصیتنامه شهید چمران در لبنان
نيروي ايمان و تعهد شهيد بروجردي زبانزد همرزمانش بود در سوريه و لبنان با شهيداني چون شهيد چمران و شهيد محمد منتظري آشنا شد و در كنار ... طرحريزي عمليات را به عهده داشت ...
نيروي ايمان و تعهد شهيد بروجردي زبانزد همرزمانش بود در سوريه و لبنان با شهيداني چون شهيد چمران و شهيد محمد منتظري آشنا شد و در كنار ... طرحريزي عمليات را به عهده داشت ...
مشکل نشناختن هارد ساتا هنگام نصب ویندوز
پست 1 xxa28-12-2009, 02:24 AMجواب دوست عزیزمان djsystem کامل بود تو خود سیدی مادر برد یه فایلی هست ... نيروي ايمان و تعهد شهيد بروجردي زبانزد همرزمانش بود ...
پست 1 xxa28-12-2009, 02:24 AMجواب دوست عزیزمان djsystem کامل بود تو خود سیدی مادر برد یه فایلی هست ... نيروي ايمان و تعهد شهيد بروجردي زبانزد همرزمانش بود ...
به خيال خسته شهرم سري بزنيد؛ گزارشي از سفر به سرزمين ...
22 آگوست 2008 – مظلوميت و پاكي شهيدان است كه باعث شده است معتقد باشم حتي براي سفر .... كرده بود و تلفات فراواني را از مردم و نيروهاي نظامي و انتظامي و واحدهاي دولتي ميگرفت. .... ياد خاطرهاي افتادم كه يكي از همرزمان بروجردي گفته بود: ميرفتيم يك روستا را ... يكي از علل پيروزي ما در جنگ، ايمان و اعتقاد اسلامي بود و نظام اسلامي نيز ...
22 آگوست 2008 – مظلوميت و پاكي شهيدان است كه باعث شده است معتقد باشم حتي براي سفر .... كرده بود و تلفات فراواني را از مردم و نيروهاي نظامي و انتظامي و واحدهاي دولتي ميگرفت. .... ياد خاطرهاي افتادم كه يكي از همرزمان بروجردي گفته بود: ميرفتيم يك روستا را ... يكي از علل پيروزي ما در جنگ، ايمان و اعتقاد اسلامي بود و نظام اسلامي نيز ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها