واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: خبر رسيد كه ديگر بار استادي سال ها عمر نهاده بر صنعتي از سرزمين شالي و باران، گيلان، در سومين ماه سال به رسم شكوه شكفتن در هنر و به نام هنرمندي برگزيده از كشور راهي پايتخت مي شود و اين بار گروه فرهنگي ايرنا ژرف كاو به شوق ديدن استاد و قابهايي پر از اصالت و رنگ راه به جاده مي سپرد. جاده را به سمت شرق گيلان پشت سر گذارديم و سر از لاهيجان درآورديم و پس از پرس وجو در پي استاد دانستيم راه به اشتباه نهاده ايم و بازگشتيم و نرسيده به كوچصفهان كوچه باغي به مانند كوچه باغهاي كهن باغ شهر ايران - نياسر كاشان – هويدا شد . در پي پلاك 4 وارد كوچه باغي شديم؛ درخت ها از پي هم و در پاي آن جويباري و در پس آن شاليزاري ... آشيانه استاد بي پناه را از بانويي گيلك در پي فراهم آوردن زمين كشاورزي خويش جويا شديم و چه مهربان و نيك، راه آشنايمان كرد و زنگ در زديم و استاد در گشود. راه چه پر بود از گل هايي رنگ به رنگ؛ و در كه گشوده شد گويي قدم به باغ گذارده اي، رشته هاي ياس ياسي رنگ چه عطرآميز آويز بودند و ميوه ها كال بود و گلدانهاي سفالي پر از شمعداني و با خوش آمد گويي كهن استاد استوار، قدم به اتاقي ساده نهاديم كه رنگ ها مي شوريدند. استاد بر چهار پايه اي كوتاه نشست كه گيلانيان به آن كتل مي گويند و استاد آن را از ابزار كار خويش معرفي مي كند و مي گويد: صنعتي كه در آن 53 سال عمر نهاده و زرد چون خورشيد و سرخ چون عشق بر پارچه هاي ماهوت نقش زده گلدوزي است و نه هيچ چيز ديگري ... استاد بي پناه مي افزايد: اين صنعت كه قدمت آن را يادها ثبت نكرده اما گويا به پيش از ميلاد مي رسد براي جدايي از كار ماشين ، قلابدوزي نام گرفت و رشتي دوزي از زماني روان شد كه فردي به نام حسين رشتي طرحي زد و نام خود بر آن حك كرد و آن اثر بدست مولفي رسيد و در كتابي به چاپ رسيد و از آن پس به رشتي دوزي شهرت يافت. مي گويد : چرا پنهان كنم ؟ تنها عشق است و ديگر هيچ؛ و در اين گذر ساليان بسيار چه دوستاني كه در راه عبور از رنگ همگام بودند و به دليل نداشتن سود ريالي اين صنعت رنگ باختند و گريختند به سوي مشاغلي كه زندگي بچرخانند. لرزش دستانش چه خوب حس مي شد اما لرزشي در اميد به زنده نگاهداشتن اين ميراث، هرگز ... نخ هاي ابريشمي پر ز عطش رنگ را چنان با انس با قلابي فلزي نشانده بر دسته اي چوبي بر صفحه پارچه ماهوت مي فشرد كه گويا قلمي است براي به نقش كشيدن جوشش ذوقي برآمده از سرزميني پر از عطر رنگ و گل و شالي و دريا ... استاد حين قلاب زدن از هزاران صنعتگري مي گفت كه از سال 1358 شاگردش بودند و اينك در جاي جاي كشور قلاب به رنگ مي زنند و نقش هاي آموخته بر پارچه مي نشانند و به نام رشتي دوزي به نقطه نقطه گيتي، نشان مي فرستند. استاد مي گويد : اداره كل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري گيلان اين سالها براي حفظ اين ميراث ماندگار پوياتر از هميشه وارد شده اما براي زنده ماندن اين هنر بايستي هنرمندان اين رشته را تشويق و حمايت كرد . وي معتقد است : بايستي صرف نظر از جنبه مادي آن، هنرمندان اين رشته را ترغيب به ارايه كارهاي با اصالت كرد تا اصالت اين صنعت فداي بها نشود. استاد بي پناه آتشين و مشتاق قصه مي گويد؛ قصه اي كه از پس هر نقش نهفته و پرتو نگاهش بر طرحي مي افتد و با اشتياق آن را ترنج مي خواند. گل آهار ، سربرگ، شاه برگ ،ساقه ، تيغه ، آلبالو، گل بزرگ را طرحهايي مي خواند كه خود آفريده و اينك به همين نام مي خوانندش و در اين ميان خاطره اي مي گويد از بانويي به نام سميعي كه در سال 42 نمايشگاهي از آثار رشتي دوزي در سبزه ميدان رشت داير كرده بود و در آن اثري به نمايش گذاشته بود به وسعت سه در پنج كه از پدربزرگ پدربزرگش به ارث رسيده بود و استاد آن كار در قبالش 10 هزار هكتار در فومن پاداش گرفته بود و بعدها رئيس جمهور وقت آمريكا از وي خواسته بود در قبال چك سفيد امضايي آن هنر را به وي ببخشد كه بانو سميعي گفته بود اين سنت ماست و اثري از وطنم ، آن را با چه عوض كنم كه بهايش باشد؟ وي مي گويد : كارهايش از ابريشم خالص گيلان است و رنگ را خود بر نخ هاي ابريشمين مي نوازد و بيشتر مشتريانش خارج از كشور هستند و بايستي در اطلاع رساني و تبليغ كاستي نورزيد. استاد بي پناه مي گويد: دو فرزند دخترش نيز بدين كار روي آورده و آنان به واسطه قرار داشتن در عصر تكنولوژي شهرت اين آثار را به دنياي مجازي رسانده اند تا از اين طريق به وسعت بيشتري هنر استانشان را نمودار سازند. وي مي گويد: استادكاران گيلاني در كارگاه هاي كوچك خانگي كار مي كنند و اغلب در رشت سكونت دارند و از ميان استادكاران چيره دستي كه از چند دهه پيش تاكنون نسبت به اين هنر ارزنده وفادار مانده و موجب پيشرفت و بقاي آن گشته اند مي توان از مرحوم استاد حسين رشتي ، مرحوم استاد هدايت فرودي، مرحوم استاد حسين مظلوم و استاد عباس حافظي نام برد. قلابدوزي يا رشتي دوزي در حال حاضر براي تزيين سجاده، جاقرآني، لبه پرده، زيرليواني، رويه ميز، رويه كوسن، رويه دمپايي زنانه، كفش زنانه، بقچه سوزني و ... مورد استفاده قرار مي گيرد. در هر قطعه قلابدوزي شده وحدت و هماهنگي ميان نقوش، رنگ بندي، جنس پارچه زمينه، مرغوبيت نخ ابرايشم ثبات رنگ آن و تكنيك دوخت، سبب زيبايي كار مي شود. صنعتگران براي پديد آوردن هر قطعه قلابدوزي گام به گام پيش مي روند؛ ابتدا طرح مورد نظر را انتخاب مي كنند، آن را به روي پارچه انتقال مي دهند و سپس به نحوه رنگ بندي و در نهايت به دوخت آن مي پردازند. با رعايت اصول و فنون قلابدوزي مي توان به يك اثر با كيفيت مطلوب و زيبا دست يافت. طرح ها و نقوشي كه در قلابدوزي مورد استفاده قرار مي گيرند؛ عموماً برگرفته از آثار گذشتگان بوده و ريشه اي كهن در فرهنگ و هنر اين سامان دارند. استاد همچنان از دهه هاي 30 و 40 مي گويد كه در راسته زرگران رشت راسته اي به نام علاقمندان بود كه متعلق به گلدوزان رشتي بود و چون اين هنرمندان تنها براي دل خويش قلاب به ابريشم و ماهوت نقش مي زدند و نه ارزش ريالي آن به اين نام شهرت يافته بود. سخنان استاد موج مي زد و من خبرهاي مديركل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري گيلان در زمينه رشتي دوزي را به ياد آوردم كه گفته بود: پيگير ثبت رشته رشتي دوزي (قلاب دوزي) در فهرست آثار ناملموس ميراث فرهنگي در سال 90 هستند. اميد عزيزي در گفت و گو با خبرنگا ايرنا افزوده بود: قلاب دوزي هنر سنتي رايج در استان گيلان بويژه در شهر رشت بوده كه در زبان گيلكي به آن رشتي دوزي مي گويند. وي با بيان اينكه بيشتر فعالان استان گيلان در رشته رشتي دوزي زنان با ذوق و سليقه هستند، خاطر نشان كرد: در گذشته نه چندان دور اين هنر بيشتر مختص آقايان و به عنوان يك شغل پردرآمد بوده است. وي اظهار كرد: ثبت ساير رشته هاي بومي استان گيلان از جمله برنامه هاي سال 90 معاونت صنايع دستي اين اداره كل است و در سال گذشته نيز رشته چادرشب بافي در فهرست اثار ناملموس ميراث فرهنگي به ثبت رسيد. عزيزي همچنين از تهيه اطلس صنايع دستي و مستند نگاري آثار و همچنين پيگيري موزه تخصصي صنايع دستي خبر داده است. استاد بي پناه از شوق و تشويق هنرمندان گفت و حمايت آنان در قالب طرحهايي چون بيمه كه خوشبختانه معاون صنايع دستي سازمان ميراث فرهنگي ، صنايع دستي و گردشگري كشور خبر داد: در دو ماه گذشته بيش از دو هزار صنعتگر تحت پوشش بيمه تامين اجتماعي قرار گرفته اند و پيش بيني مي شود تا پايان سال 1390 اين تعداد به 200 هزار نفر برسند. تهمينه دانيالي افزوده است: بيمه هنرمندان كشور در سال 88 با پيگيري هاي معاونت صنايع دستي به تصويب مجلس شوراي اسلامي و در شهريور همان سال به تاييد شوراي نگهبان رسيد. وي ادامه داده است: با تامين اعتبار براي بيمه 380 هزار هنرمند صنعتگر از جانب معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي رياست جمهوري، اين قانون در اواخر سال 89 وارد مرحله اجرايي شد. دانيالي گفت: در اجرايي شدن اين قانون وزارت رفاه و تامين اجتماعي و سازمان فني و حرفه اي همكاري سازنده اي داشته اند. استاد بي پناه نقش مي زند و مهربان، طبيعت را از آثارش مي تراواند؛ صداي جيك جيك گنجشكان به پاست؛ بر مي خيزيم و راه به رفتن مي سپاريم و استاد در پي بدرقه مان رشته هاي عطر آميز ياس را مي چيند و همراهمان مي كند . كوچه باغ آرام است و خوب مي دانيم هر عمل كاملي با اشتياق همراه است ... ك/4 گزارش از: مرضيه ضامن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2216]