تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):برترین اعمال دوست داشتن در راه خدا و دشمنی در راه اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826015478




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تحولات تازه افغانستان، از مداخلات آی.اس.آی تا کشف معادن زیر زمینی


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > بهرامی، محمدرضا  - سرعت تحولات افغانستان بویژه ظرف هفته های اخیر را می توان نشانه ای از تمایل جدی تر برخی از طرفهای داخلی و یا خارجی مرتبط با این بحران برای تسریع در خروج از مرحله فعلی و کسب موفقیت نسبی تلقی نمود ، اما این پدیده ای است که دستیابی به آن در شرایط پیچیده فعلی افغانستان امری کاملا دشوار می باشد. مرور تحولات ماههای اخیر در این کشور بیانگر دشواریهای موجود در این روند است .   دولت افغانستان از مدتها قبل بر آمادگی خود برای دستیابی به تفاهم با گروههای مخالف مسلح تاکید و این موضوع را نه تنها در دستور کار اجلاس بین المللی افغانستان که در اواخر سال گذشته در لندن برگزار گردید قرار داد و نوعی حمایت معنوی ، مالی و سیاسی  برای آن اخذ نمود ، بلکه با برگزاری جرگه مشورتی صلح در خرداد ماه  تلاش نمود تا علاوه بر ارسال علامتی روشن به مخالفین مسلح خود  ، این موضوع را بعنوان یک خواست و مطالبه عمومی و ملی قلمداد و با توسل به این موضوع برخی منتقدین داخلی و خارجی خود را با هدف همراهی بیشتر تحت فشار قرار دهد. از سوی دیگر استقرار  دولت  غیر نظامی در  پاکستان ، فرصت مناسبی را در اختیار مقامات  افغانی  قرار داده بود  تا  با اتخاذ رویکردی متفاوت در مقایسه با گذشته تعاملی به ظاهر مثبت  با پاکستان را آغاز نمایند . در واقع به نظر می رسد سیاست کابل در قبال اسلام آباد دارای رویکردی چند لایه  شامل  تلاش برای تقویت مناسبات با دولتی غیر نظامی ، تشویق فشار بر بخشهای سرکش در ISI   در ساختار داخلی پاکستان از طریق تشویق دولت غیر نظامی و نهایتا تلاش جهت بهره گیری از ظرفیت آمریکا برای تغییر سیاست بخشهای نظامی در پاکستان  بود . علاوه بر این ، کابل از مدتها قبل رویکردی مسالمت جویانه  را در برقراری تعامل با گروههای مخالف و شورشی با هدف جذب بیشتر آنها و نیز کاهش تاثیر  پاکستان بر آنها  آغاز کرده است.  به بیان دیگر از نظر کابل نه تنها امکان پیروزی نظامی بر شورشیان در افغانستان بسیار دشوار می باشد  بلکه نمی تواند به تعهد دراز مدت آمریکا و ناتو به ادامه حمایت از سیاستهای  فعلی امیدوار باشد  . دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان نیز از مدتها قبل و در واقع از زمانی که اخضر براهیمی نماینده سابق دبیر کل پس از ترک ماموریتش و طی مصاحبه ای عدم دعوت از طالبان در اجلاس بن در سال 2001 را یک اشتباه خواند نگاه مبتنی بر ضرورت دستیابی به تعامل و توافق با گروههای شورشی را آغاز و در ادامه هنگامی که تام کوئینگز نمایندگی دبیر کل را در افغانستان بر عهده داشت آشکارا تمایل خود به چنین رویکردی را بیان  کرده بود. این موضوع در دوران کای ایده شدیدتر و حتی گفته شد منجر به انجام مذاکراتی میان وی و نمایندگانی از گروه طالبان گردید . در هفته های اخیر نیز دمیتسورا نماینده فعلی دبیر کل  با اعلام اینکه حتی طالبان از جنگ خسته شده و مسیر برای گفتگوها باز شده است دستیابی به صلح و ایجاد نوعی آشتی ملی را مورد تاکید قرار داد . از یک منظر این وظیفه ذاتی سازمان ملل متحد است که با تشویق توسل به راههای مسالمت آمیز سعی در خاتمه بحرانها نماید . گزارش اخیر دبیر کل سازمان ملل متحد در مورد وضعیت افغانستان نیز حاوی نکات قابل توجهی است . بر اساس این گزارش اوضاع امنیتی در چهار ماه اول سال جاری میلادی و در مقایسه با مدت مشابه در سال گذشته، بمبهای جاده ای 96% افزایش داشته ، کشتن مامورین دولتی 45% افزایش داشته ، هر هفته 3 سوء قصد انتحاری انجام می شود، عملیات انتحاری پیچیده  دو برابر شده و اینکه نیمی از این سوء قصدهای انتحاری در مناطق جنوب کشور صورت پذیرفته است، محورهای عمده این گزارش را شامل می شود  . نکته قابل توجه در گزارش دبیر کل اشاره مستقیمی است که میان افزایش ناامنی ها و تحرک گروههای مخالف با عملیات ناتو در جنوب این کشور ایجاد نموده است . به بیان دیگر استنباط کلی از گزارش دبیر کل موید این است که عامل اصلی افزایش بی ثباتی در ماههای اخیر در افغانستان عملیات نظامی نیروهای نظامی ناتو و آمریکا در منطقه مارجه که در ماه فوریه سال جاری میلادی  و در چارچوب راهبرد دوم اوباما در مورد افغانستان انجام گردید می باشد . این می تواند به مفهوم مخالفت دبیر کل سازمان ملل متحد با این بخش از استراتژی جدید اوباما که مبتنی بر افزایش حضور نظامیان و اعمال فشار بیشتر نظامی بر گروههای مخالف در  افغانستان است تلقی گردد .  همچنین رئیس گروه موظف برای ردیابی طالبان و القاعده در سازمان ملل متحد نیز در اظهاراتی جداگانه اعلام نمود که  آغاز جنگ در قندهار ، مردم این استان را بیشتر به سمت طالبان هدایت خواهد نمود . وی همچنین این موضع مقامات انگلیس را که جنگ در افغانستان ، این کشور را در برابر تروریزم محافظت می نماید غیر منطقی دانست . علاوه بر این هیاتی با هدف بررسی مجدد لیست  برخی اعضای گروههای مخالف دولت افغانستان که به جهت درگیر بودن  در فعالیتهای تروریستی  در سال 2001 مورد تحریم شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گرفته اند عازم افغانستان گردیده  و صراحتا از ضرورت خروج نام آن تعداد از اعضای گروههای شورشی که با القاعده رابطه ندارند از لیست سیاه این شورا یاد نمودند .   . این تمایل در شرایطی از سوی دولت افغانستان و دفتر سازمان ملل متحد در این کشور مورد تاکید قرار می گیرد که وضعیت بویژه در حوزه امنیت بیش از هر زمان دیگر بر علیه دولت این کشور و جامعه بین الملل می باشد . به بیان دیگر برآیند تلاش ناتو و آمریکا در این حوزه و علیرغم گذشت 9 سال از خاتمه تسلط طالبان بر این کشور به هیچ وجه نمی تواند امیدوارکننده باشد . گزارش اخیر سرپرست  وزرات داخله یا کشور افغانستان که اخیرا در مجلس نمایندگان این کشور ارائه گردید تنها 9 شهرستان از مجموع 354 شهرستان این کشور را بعنوان مناطق کاملا امن معرفی نمود . وی با تقسیم این شهرستانها به سه حوزه بر اساس میزان نامنی ، 114 شهرستان را در حوزه شدیدا ناامن ، 50 شهرستان را در حوزه ناامن متوسط و 191 شهرستان را با میزان ناامنی کم قرار داد .  در چنین شرایطی چگونه می توان به ورود جریانات شورشی و مخالف به هر گونه روند صلحی در این کشور امید داشت .  از سوی دیگر هیچ نشانه مثبتی که گرایش در پاکستان را برای تشویق شورشیان افغان به مذاکرات صلح نشان دهد وجود ندارد .  مصاحبه سپهبد حمید گل  از روسای سابق ISI   که در شماره اول ژوئن اشپیگل به چاپ رسید به خوبی ترسیم کننده نگاه این سازمان امنیتی قدرتمند نسبت به تحولات افغانستان می باشد . در اظهارات حمید گل هیچ نشانه ای از احتمال گرایشات مسالمت جویانه وجود نداشت . در چنین شرایطی سفرهای ژنرال کیانی رئیس ارتش پاکستان و ژنرال شجاع پاشا رئیس فعلی  ISI   به کابل نیز نمی تواند برخواسته از اراده ای قطعی برای همراهی در روند صلح تصور شود. در همین راستا گزارش اخیر مدرسه اقتصادی لندن  ( LSE ) که سازمان اطلاعات ارتش پاکستان یا همان ISI   را متهم به حمایت مالی ، لجستیکی ، آموزشی  از طالبان و حتی مشارکت در برخی جلسات شورای رهبری آنها می نمود موید این دیدگاه بوده و موجب افزایش فشار بر پاکستان گردید . این گزارش ظرفیت پاکستان را به لحاظ سلبی در تحولات افغانستان برجسته تر از سایر عوامل نموده و عملا استقرار صلح در افغانستان را بدون تغییر رویکرد پاکستان غیر ممکن ذکر می نماید . نکته قابل توجه در این رابطه دلیل انتشار این گزارش در شرایط فعلی خصوصا با توجه به نوع نگاه مقامات انگلیسی نسبت به تحولات افغانستان و چگونگی برخورد با گروههای شورشی می باشد . انگلیس نشان داده که همواره اهمیت بیشتری برای پاکستان در مقایسه با افغانستان قائل بوده و علیرغم همراهی با آمریکا و ناتو ، رفتارهایش در افغانستان عمدتا برخواسته از سیاستهای خاص خود بوده است . مقامات سیاسی و نظامی انگلیس بارها غیر موثر بودن راهکارهای نظامی در مواجهه با گروههای شورشی در افغانستان را مورد اشاره قرار داده اند . انگلیس کشور پیشرو در برقراری تعامل ( هر چند در سطح محلی )  با طالبان در سال 2006 در منطقه موسی قلعه بود ، علیرغم مسئولیتی که در موضوع مبارزه با تولید مواد مخدر در افغانستان داشت و حضور پر رنگ نظامی در استان هلمند عملا نه تنها بیشترین جغرافیا را طالبان در این استان در اختیار داشتند  ، بلکه این استان بیش از 50%  تریاک افغانستان را تولید  که  در آمد قابل توجهی نصیب طالبان می گردید . انگلیس  در واقع  بی باوری خود نسبت به برخورد حذفی با این جریان را با رویکردهائی که بعضا مورد اشاره قرار گرفت نشان داد . اگر انتشار گزارش اخیر مدرسه اقتصادی لندن  موضوعی هماهنگ با دولت این کشور باشد ،   می تواند بیانگر نارضایتی انگلیس از عدم همراهی بخشهای مربوطه پاکستان در دستیابی به راههای مسالمت آمیز تلقی گردد . در این وضعیت اعلام خبر کشف ذخایر جدید معدنی در افغانستان شامل آهن ، مس ، کبالت ، طلا ، لیتیوم  و اورانیوم که دارای ارزشی در حدود 3 تریلیون دلار یا 3000 میلیارد دلار می باشد فاکتور جدیدی را وارد معادلات این کشور نمود . برای درک  اهمیت ارزش این موضوع برای افغانستان لازم به ذکر است که بودجه سال 1389 این کشور کمی بیش از 4 میلیارد دلار بوده که تنها حدود 5/1 میلیارد آن از منابع داخلی تامین و باقی آن از محل کمکهای خارجی دریافت  می گردد . همچنین در ظرف 9 سال گذشته کمتر از 40 میلیارد دلار کمکهای خارجی به منظور توسعه و بازسازی وارد این کشور گردیده است . ذوق زدگی بجای مقامات افغان از این موضوع را می توان از اظهارات رئیس جمهور و وزیر صنایع و معادن  آن متوجه شد . رئیس جمهور افغانستان ضمن الویت قائل شدن برای کشورهائیکه نقش موثرتری در بازسازی این کشور داشته اند در هر گونه واگذاری امتیاز استخراج این معادن ، این نگرانی خود از احتمال تشدید ناامنی به همین جهت را نیز مخفی ننموده است . وزیر معادن و صنایع نیز با برگذاری نشستی در 25 ماه جاری میلادی در لندن درصدد جذب مشارکت سرمایه گذاران خارجی و در واقع استفاده از عامل اقتصادی و تولید منافع اقتصادی برای ایجاد تعهد در میان کشورها با هدف تقویت ثبات می باشد. از سوی دیگر بعید به نظر می رسد این موضوع حداقل  برای روسیه که وارث شوروی سابق می باشد و همچنین انگلیس تازگی داشته باشد . برخی اخبار از اطلاع دولت انگلیس از این موضوع از سال 2007 میلادی حکایت دارد  . همچنین  موضوع این ذخایر  بر عطش راهبردی پاکستان بعنوان کشوری  فقیر و کمک گیرنده نسبت به افغانستان خواهد افزود .    سوال اصلی که در این شرایط تولید می شود این است که آیا این منابع جدید عاملی برای تسریع در استقرار ثبات خواهد بود و یا رقابت بر سر دستیابی به این منابع غنی می تواند عاملی برای تشدید بهره گیری از توان سلبی کشورها در تولید ناامنی باشد . آمریکا بعنوان کشوری که بیشترین نیروی نظامی را در افغانستان داراست و بطور قطع از دامنه تحرکات بخشهای مختلف پاکستان نیز بخوبی مطلع می باشد  تا کنون ملاحظات خود را در مورد چگونگی تعامل با گروههای شورشی و خصوصا طالبان حفظ نموده است . در یک نگاه کلان اصل تعامل با طالبان مورد تائید این کشور قرار داشته و حتی در راهبردهای اعلامی رئیس جمهور آمریکا به وضوح در مورد آن اشاراتی مستقیم وجود دارد . مشکل در کیفیت برقراری و نیروهای شامل این تعامل می باشد . در واقع آمریکا درصدد دستیابی به فرمولی برای توافق با گروههای شورشی است که در تعارض و تضاد با ادامه حضور این کشور در افغانستان قرار نداشته باشد . این به مفهوم جدا نمودن و انزوای جناحهای تندروی در مجموعه گروههای شورشی از رسیدن به قدرت است . حضور آمریکا در افغانستان در کنار حضوری که در سایر کشورهای منطقه و خصوصا عراق دارد فرصتهای بیشتری را در اختیار این کشور برای موضوعاتی نظیر منابع انرژی در آسیای میانه ، موضوع هسته ای ایران ، امکان تشدید تعامل و یا رقابت با روسیه در آسیای میانه ، تنظیم مناسبتر نحوه تعامل با روسیه و هند و همچنین کنترل پاکستان با توجه به جاه طلبیهای منطقه ای و سلاح هسته ای که دارا می باشد قرار خواهد داد . در این زمینه هر چند می توان وجوه مشترکی میان سیاستهای آمریکا در منطقه و برخی اهداف پاکستان پیدا نمود اما در مجموع این جهت گیری کلی آمریکا از نحوه حضور در افغانستان آشکارا  در تعارض با تعاریف پاکستان از منافع منطقه ای آن می باشد . از منظر بخشهائی از پاکستان ، واگذاری موضوع افغانستان به این کشور همانند اتفاقی که در اواخر دهه 80 قرن گذشته روی داد مناسبترین سیاست می تواند باشد . البته  این موضوعی است که نمی تواند با سیاستهای فعلی آمریکا تطابق داشته باشد .  از سوی دیگر هر چند به نظر می رسد منشاء فکری مشترکی در تولید ناامنی در افغانستان و بخش دیگری از جنوب آسیا یعنی کشمیر وجود دارد  ، و اهمیت راهبردی افغانستان برای سیاست منطقه ای اسلام آباد به میزان عمق بعد امنیتی ناظر بر روابط پاکستان و هند می باشد  ،   اما گره زدن این دو موضوع با هدف حل هر دو باتفاق هم  آدرس اشتباهی است که می تواند شرایط منطقه را از وضعیت فعلی پیچیده تر و بحران امنیتی را عمیق تر نماید .  در مجموع آینده حضور نظامی ناتو و آمریکا در افغانستان با ابهام و تردید جدی مواجه بوده و بعید به نظر می رسد با ادامه  سیاست فعلی  هیچ رژه نظامی ناشی از موفقیت در جنگ افغانستان برای سربازانی که به کشورشان بازمی گردند متصور باشد .




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 265]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن