واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > دوستی، مهران - رادیو جان سلام! در این نامه میخواهم کمی از زیبایی، سادگی و جذابیت برنامههایت در سالهای گذشته بنویسم و نگاهی بر پیچیدگی امروزی شان داشته باشم. پیچیدگیهایی که متاسفانه، سخت شنیدن را به دنبال دارد و البته حاصل عصر دیجیتال و صفر و یک است!در سالهای نخست، برنامههای رادیویی از نظم خاصی بهره میبرد. برنامه با مقدمهای کوتاه و دلنشین آغاز میشد و سپس موضوع اصلی به صورت ساده و جذاب، همراه با قطعات کوچکی از موسیقی بیان میشد و پایان برنامه نیز با نتیجه گیری ملموسی همراه میشد. در برنامهها صمیمیتی وجود داشت که مخاطبین را پیگیر و مشتاق به شنیدن میکرد اما این برنامهها به تدریج و با پیچیدهتر شدن تکنولوژیها، تغییر و به ژانر خاصی تبدیل شدند که دیگر نمیشد در آنها خبری از صمیمیت رادیویی گذشته را گرفت. فرمها و ساختارها، صدای مجری و گوینده، برنامه به برنامه تغییر کرد و دِفرمه شد. دیگر برنامههای زنده روی آنتن شبکههای رادیویی نمیرفتند و آن ارتباط قوی که با صدای نفس گوینده، توامان بود از بین رفت و حاصل این تغییرات چیزی جز برنامههای دیجیتالی بی احساس نبود، برنامه هایی که تعجب شنونده را بر میانگیخت.بعد از مدتی، برنامههای رادیو به یک کارخانه اتوماتیک که حضور انسان در آن، تنها به معنای یک اپراتور بود تبدیل شد و دیگر احساسات و عواطف مجری و گوینده را در آن شاهد نبودیم! رادیو جان!همیشه این سوال، ذهنم را قلقلک میدهد که این نوع برنامه سازیها در درازمدت سبب نمیشود که تو مخاطبان واقعی و صمیمیات را از دست بدهی و رادیو این رسانه گرم و دوست داشتنی، کمکم بی مشتری شود و چراغ فروزانش، نیمه روشن؟... رادیو جان!برنامهسازی با ساختاری ساده اما شکیل، کار دشواری است که بایستی برنامهریزیهای علمی و هدفمند به دنبالش باشد. خیلیها گمان میکنند کار در رادیو، سهل و ساده است در حالی که همین تفکر سبب میشود ما آن سادگی شریف را پیچیده کنیم و از ذات واقعیاش دور سازیم. چرا نمیخواهیم برنامه ها را با چارچوبهای ساده و روان و بی حرف و حدیث های اضافی به گوش شنونده برسانیم؟ رادیوجان!مگر گوش مفت گیر آوردهای؟!چرا باید در رادیو، همیشه فرمول خشک «مقدمه، موضوع و نتیجه گیری» اعمال شود؟ یک فرمول ثابت برای یک عصر در حال تکاپو؟! یعنی نمیشود جملات آغازین برنامهها؛ شیوا، بی تکلف و بی پیرایه تقدیم شنوندهها شود؟!اگر صحبت از سادگی و روانی برنامه هاست بایستی به این نکته نیز توجه کرد که در ساختارهای ساده نیز خلاقیت و نوآوری را فراموش نکنیم. رادیو جان!تو که نمیخواهی دچار رکود و سکون رسانهای شوی... میخواهی؟شک نکن که اگر قرار بر فرمول دائمی و یکنواخت «مقدمه، موضوع، نتیجه» آن هم بی هیچ تازگی و طراوتی باشد، شنوندهها تو را فراموش خواهند کرد و در هیاهوی دیگر وسایل ارتباط جمعی گم خواهی شد.در سادگی رادیو همین بس که با یک غزل، قصه، مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... به سرعتِ یک نسیم خنک بهاری میوزی و دَرِ دنیای دیگری را رو به ذهن ما میگشایی که در رسانههای دیگر به دلیل آداب و تمهیدات خاص، گشایش این در با این سرعت امکان پذیر نیست. رادیو جان!راستی به تازگی «سادگی» در رادیو یک معنای پست مدرن پیدا کرده است! چینش برنامهها، افکتها، موسیقیهای عجیب و غریب و... را سادگی پست مدرنی میدانند! و غافل از آن که پس از چندی با گونه هایی نا آشنا از برنامههای رادیویی مواجه میشویم که در هیچ چارچوبی نمیگنجند! رادیو جان!یا از این بر بام میافتی و یا آن بر!نه آن قدر ساده باش که چیزی جز دلزدگی به همراه نداشته باشی و نه آن قدر متکلف که گوشها را به حیرت وا داری!سادگی توام با هدفمندی و برنامه ریزی زیباست... شک نکن!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 374]