تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):مؤمن كم حرف و پر كار است و منافق پر حرف و كم كار.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820936614




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ورزش در آئینه ولایت(4)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ورزش در آئینه ولایت(4)
امام خمینی (ره ) ، رهبر کبیر انقلاب
کتاب «ورزش در آئینه ولایت» کتابی ارزشمندی است که خاطراتی از یاران و خانواده امام خمینی(ره) را در خصوص فعالیت های ورزشی بنیانگذار جمهوری اسلامی بیان می کند که در زیر ادامه فصل نخست آن را می خوانید: حجه الاسلام ناصری: روز فوت و دفن مرحوم حاج آقا مصطفی، اما خمینی(ره) دست از مطالعه نکشیدند و کلاً برنامه روزانه خود را به هم نزدند.آقای رضوانی که در آن موقع مسئول کارهای آقا بود می دانست که امام در چه ساعتی مشغول چه کاری است همه می دانستیم که امام نیم ساعت به غروب در پشت بام قدم می زنند، چون در کوچه نمی توانستند بروند طبق برنامه ای که داشتند بالای پشت بام قدم می زدند.1 حجه الاسلام فردوسی پور:
امام خمینی(ره)
در فرانسه امام پس از اقامه نماز ظهر کسی را نمی پذیرفتند، چون ایشان پس از نماز، نهار میل می کردند و بعد استراحتی می نمودند و آماده دیدار و سخنرانی می شدند. یک روز نماز ظهر که تمام شد آقای پروفسور صادق که من او را نمی شناختم به من مراجعه و خودش را معرفی کرد که جراح قلب هستم، اگر کسی بخواهد با خود من ملاقات کند باید دو ماه قبل وقت بگیرد، لذا شرایط امام را می دانم و چون از راه دوری آمده ام و در نماز هم شرکت داشته ام دلم می خواهد از نزدیک خدمت ایشان برسم و دستشان را ببوسم، اگر می شود برای من یکی دو دقیقه وقت بگیرید. گفتم: باشد. خدمت امام عرض کردم. فرمودند:« من که بعد از نماز با کسی ملاقات نمی کنم.» عرض کردم: وی عجله دارد و می خواهد برگردد، فرمودند:« باشد بیاید.» لذا در اتاقی که سر راه نماز بود نشستند و پروفسور صادق خدمت ایشان رسید، پس از دست بوسی به امام گفت: من وسایل معاینه را همراه خودم دارم، اگر اجازه بفرمایید از قلب و بدنتان معاینه بشود. امام فرمودند: «برای شما زحمت می شود و من راضی نیستم.» او گفت: نه آقا چه زحمتی؟ من افتخار می کنم که در خدمت شما باشم. امام اجازه دادند و او کارش را انجام داد و خداحافظی کرد، بیرون که آمد به او گفتم: ملاقات چه طور بود؟ خیلی خوشحال پاسخ داد من با توجه به سن زیاد امام نگران قلب ایشان بودم که در چه شرایطی است، اما الان که معاینه کردم دیدم قلب یک انسان چهل ساله است.21- سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی(ره) جلد 42- برداشت هایی از سیره امام خمینی ج 2 ص 170





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 279]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن