واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: اگر مسافری عجله نداشته باشد میتواند از جاذبههای قزوین و همچنین گنبد سلطانیه حدود 40 كیلومتری زنجان و دیدنیهای خود زنجان دیدار كند و ناهار را در كاروانسرای سنگی زنجان میل كند. میشود... در خط مرزی زیباییها زیباییهای مرزی شمال غربی كشور، مناسبترین گزینه برای سفرهای تابستانی است به شمال نمیرویم. این مساله را همین ابتدای سفر مشخص كنیم كه جنگ اول به از صلح آخر است. چون احتمال میدهیم با شروع تعطیلات تابستانی گرمای هوا همه را به سمت مازنداران و گیلان بكشاند. نخیر اصلا از این خبرها نیست. دلیل داریم بسیار زیاد. اولا كه در این فصل سال، شمال به حد كافی مسافر دارد؛ آنقدر كه نمیداند این همه مسافر را در كجای دلش جا بدهد. همچنین هوای شمال در تابستان بسیار شرجی است و شما تنها در كنار ساحل احساس آرامش میكنید. بنابراین جاده را به شمال غربی میكشانیم تا هم پا به پای جادهای خنك و رنگارنگ شده باشیم و هم اجازه داده باشیم تا شمال كمی نفس بكشد. این سفر را برای كسانی ترتیب میدهیم كه حداقل یك هفته زمان دارند تا رفیق جاده شود. پیشدرآمد از تهران بیرون میزنیم. خود را به كرج میرسانیم، به سمت قزوین، زنجان و تبریز. این یك تصویر كلی است از جادهای كه پیش رو داریم. میدانید بخش مهم سفر مسیر است. مقصد و مبدا تنها ابتدا و انتهای یك سفرند. اگر مسافری عجله نداشته باشد میتواند از جاذبههای قزوین و همچنین گنبد سلطانیه حدود 40 كیلومتری زنجان و دیدنیهای خود زنجان دیدار كند و ناهار را در كاروانسرای سنگی زنجان میل كند. میشود یكسره هم اتوبان را به بستانآباد وصل كرد و ناهار را در تبریز خورد. مثلا سری به بزرگترین بازار مسقف ایران زد. این انتخاب هم فال است هم تماشا. هم میتوانیم به نظاره این بازار بنشینیم و هم با خوردن دیزی و كوفته تبریزی دلی از عزا درآوریم. تا اینجای قصه 600 كیلومتر راه آمدهاید. از زنجان كه خارج میشویم تا نزدیكیهای هشترود، جادهای همپای شما میشود لبریز از تپههای رنگارنگ و زندگی ساده و زیبای روستایی. تبریز را از دل جادهها به سمت شبستر و خامنه و بندر شرفخانه میرانیم. در راه میان خامنه و بندر شرفخانه، شهری به نام «كوزهكنان» دیده میشود كه پر از كارگاههای سفالگری است. همچنین در اینجا زیبایی دریاچه اورمیه با آن سفیدی منحصر به فردی كه از نمك آن نمایان است، جلوهای از شگفتی طبیعت ایران را به نمایش درمیآورد. راه را به سمت سلماس و خوی ادامه میدهیم. در خوی پل خاتون و میل شمس تبریزی را به نظاره مینشینیم. در میان درز آجرهای میل شمس، پر است از شاخهای قوچ كه ویژگی جالب این بنا به شمار میرود. در كنار میل شمس، مقبرهای منسوب به شمس تبریزی هم دیده میشود. زمان آن رسیده كه كمی استراحت كنید. استراحت برای سفرهای طولانی ضروری است. هم مزه سفر را شیرینتر میكند و هم از وقوع اتفاقهای ناگوار جلوگیری میكند. بنابراین خوی را برای استراحت شبانه انتخاب میكنیم. مهمانسرای جهانگردی آن مكان خوبی برای یك شب اقامت است، اما اگر میخواهیم سفر ارزانتری را برای خود برنامهریزی كنیم، میتوانیم از مهمانسرای سعادت استفاده كنیم. چالدران از خوی تا چالدران یك ساعت راه در مسیری بسیار زیبا را در پیش داریم. دشت چالدران اولین نوستالژی سفر را برای ما زنده میكند. شاه اسماعیل در این دشت در مقابل عثمانیها جنگیده بود و ایران آن دوران سربازانش را در این منطقه از دست داده بود. صبحانه را در چالدران و در یكی از قهوهخانههایش میخوریم. اگر این سفر را تیرماه برنامهریزی كنیم نباید دیدار از مراسم آیینی و زیارتی ارمنیان در قره كلیسا را از دست دهیم. این مراسم معمولا در روزهای 13 تا 15 تیرماه برگزار میشود. علاوه بر آن دیدار از قره كلیسا هم از جمله جاذبههایی است كه نباید از دست داد. شهر مرزداران از قرهكلیسا به طرف ماكو میرویم. راه كه به قصههای شوط ماكو میرسد، زندگی رنگ میگیرد در نسیمی حریرگون. لحظههای چشماندازی از دشتهای فراخ گلهای آفتابگردان و باغهای میوه. به ماكو كه میرسیم حتما باید از عمارت كلاه فرنگی و حمام قدیمی آن دیدن كنیم و همچنین از كوه بالا برویم تا راز قلعههای مشرف به شهر را درك كنیم. تا اینجا هزار كیلومتر با جاده همراه و هم قصه شدیم. باید از ماكو به سمت مرز بازرگان برویم. تابلویی نیست تا ما را راهنمایی كند. بنابراین پرسان پرسان خود را به مسیر باغچه جوق میرسانیم تا از این عمارت زیبا و پرنقش و نگار دیدن كنیم. در مسیر ماكو به بازرگان در سمت راست جاده یك فرعی هست كه تابلوی سازمان میراث فرهنگی ما را به سوی «دخمه سنگی فرهاد» هدایت میكند. آغاز سفر سفر مرزی ما درست بعد از دیدن دخمه فرهاد شروع میشود؛ نقطه مرزی ایران و تركیه. قرار است از اینجا به بعد در مسیر مرزی حركت كنیم. بنابراین به سمت آواجیق میرانیم، مسیری كه 40 دقیقه طول كشید. مسیر خلخال به اسالم همیشه انباشته از مه و هوای پاكیزه ودر عین حال هیجانانگیز است این جاده به طور قطع یكی از دلانگیزترین جادههای كشورمان است از آواجیق تا دهكده مرزی «پیراحمد كندی» حدود 6 كیلومتر راه خاكی است.این مسیر 6 كیلومتری زیباییهای آذربایجان را تا حدی وصف نشدنی نمایان میكند. مناظری كه شامل چشماندازهای تپههای پوشیده از گلهای زرد و چریدن اسبها در چراگاههای وسیع و هوای تازه و سكوت عمیقی است كه در اینجا بر طبیعت حكمفرماست. دوباره از آواجیق به طرف بازرگان برمیگردیم و از آنجا به سمت پلدشت میرانیم. برای رفتن به پلدشت از بازرگان، دو راه وجود دارد. یكی راه كوتاهی كه از مسیر ماكو به پلدشت میرسد و دیگری راه طولانیتر و لب مرزی كه از قوش و كناره رود ارس و تالاب آغگل میگذرد. ما راه دوم را انتخاب میكنیم، مسیری كه از ارتفاعات میگذرد و رفت و آمد در آن كم و طبیعت بكر است. در كنار این جاده زیبا، چشمانمان به چادرهای عشایر شاهسون میافتد. برای گرفتن عكس از زندگی عشایری توقف میكنیم. بیشتر این مسیر، موبایلهایمان از آنتنهای تركیه و بعدتر هم از كشور آذربایجان خط میگیرد بنابراین باید مواظب هزینههای اضافی باشیم. از اینجا به بعد، ارس، این رود پربركت مرزی با ما همراه شده بود و به همراه ما با جاده میپیچید. ما و ارس با هم همراه شدیم و تا جایی كه ارس به قرهسو میپیوست، ما با او بودیم و او با ما بود. به پلدشت كه میرسیم دیگر شب شده است. تا اینجای قصه 1250 كیلومتر راه را پیمودهایم. انتظار نداشته باشید كه در این شهر كوچك مسافرخانه درخوری را پیدا كنید، اما چه میشود كرد، نمیشود كه نخوابید. صبح كه میشود، از پلدشت به سمت جلفا حركت میكنیم. دریاچه سد ارس در سمت چپ جاده است و در طول مسیر، مزارع صیفیجات دیده میشد. به قزل قشلاق كه میرسیم ماهیفروشها در حال فروختن ماهیهای رود ارس هستند. هنوز با ارس هستیم و در مسیر مرزی، از 30 كیلومتر مانده به جلفا، جاده بسیار دلانگیز است. گاهی كبكها در وسط جاده دیده میشوند و با نزدیك شدن اتومبیل ما، به طور مضحكی میدوند و از كوه بالا میروند. در 4 كیلومتری روستای انار، روستایی به نام «كویج» (بر وزن هویج) قرار دارد و روی ارتفاعات نزدیك روستا، قلعهای به نام قلعه دیو دیده میشود.از روستای كویج راهمان را به سمت روستای تاریخی «پیرازمیان» ادامه میدهیم. در این روستا منطقه تاریخی قرار دارد كه شامل یك قلعه معبد و مكان همین سنگافراشتههاست و به «شهریری» معروف است. بعد از این روستا خود را به اردبیل و از آنجا به خلخال میرسانیم تا 2000 كیلومتر راه را طی كرده باشیم. برای برگشت به بهترین جاده، اسالم را تجربه میكنیم. این جاده به طور قطع یكی از دلانگیزترین جادههای كشورمان است. مسیر خلخال به اسالم همیشه انباشته از مه و هوای پاكیزه و در عین حال هیجانانگیز است. اسالم را به رشت و رشت را به تهران میرسانیم. با مسافرتی كه 2492 كیلومتر طول داشت. منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 178]