واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سيروس مقدم: ساخت سريال مناسبتي، براي من رياضتي دلچسب است
كارگردان مجموعه تلويزيوني «روز حسرت» گفت: ساخت سريال هاي مناسبتي رياضت دلچسبي براي من محسوب ميشود و من تلاش ميكنم قصه كارم را با نظر تماشاگر و منتقد جلو ببرم. سيروس مقدم گفت: سريال «روز حسرت»، يك موضوع ماورايي دارد كه به طور مستقيم به بحث دنياي آخرت دنياي بعد از مرگ، وادي برزخ و حد فاصل بين دنياي ذهن و روز معاد و قيامت ميپردازد. قصه به حال و روز آدم هايي ميپردازد كه آنچنان درگير روزمرگي، مشغلهها و مشكلات مادي زندگي شدهاند كه از دنيا آخرت و دنياي بعد از مرگ غافلاند. وي افزود: اين سريال به اين غفلت ميپردازد و اينكه بهشت، جهنم و برزخ آدمها، در كنارشان و با انجام كارهاي خوب و بدشان، در حال شكل گرفتن است و به همين خاطر زنده هستند. پس بايد توقفي كرده تا آنها به تصحيح اعمال غلط و اشتباهات گذشته خود بپردازند و در حقيقت آخرتشان را تصحيح كنند. وي ادامه داد: اين سريال از لحاظ مضمون، جنس،فضاسازي و تصوير هيچ شباهتي به سريال «اغما» ندارد، چون اصلا جنس كار ما با «اغما» فرق ميكند. در «اغما» از نقطه ديد شيطان داستان روايت ميشد اما اينجا از نقطه ديد يك انسان وارسته و پاك و مؤمن روايت ميشود و بههمين خاطر، در فضاسازيها هم «روز حسرت» هيچ شباهتي به «اغما» ندارد. مقدم اظهار داشت: تيم نويسندگان ما از كارشناسان مذهبي و مشاوران حوزه پژوهشهاي صدا و سيما در قم، حجتالاسلام گلي ، عليرضا برازش و كساني كه در اين زمينه كار و تحقيق كردهاند، بهره بردهاند و مرجع مكتوبي مانند معادشناسي آيتالله تهراني و مآخذ ديگر نيز مورد استفاده ما قرار گرفتهاند. وي در ادامه درباره فضاي تعليقآميز حاكم بر سريال نيز اظهار داشت: اگر تعليق به مفهوم ايجاد جاذبههاي داستاني براي جذب مخاطب (براي اينكه پيام اصلي قصه ما را ببيند و بشنوند) باشد، اين قصه هم همانطور كه در قسمتهاي اوليه ديديد، با يك تعليق بسيار قوي و بزرگ شروع شده و ما اين تعليق را تا انتها با خود داريم. مقدم در ادامه گفت و گو با فارس، درباره گوناگوني رفتارهاي شخصيت مسعود با بازي پوريا پورسرخ نيز گفت: ما در قصه «روز حسرت» با شخصيت مسعود آشنا ميشويم كه چند شخصيتي است و ابعاد متناسب و گوناگون شخصيتي روحي و رواني دارد. حتي در قسمت اول ما نماهايي داشتيم كه خودم صلاح ديديم كه آن نما نباشد. ما در اين بخش كاملا ميديديم كه او آدم چند رنگي است و از كنار آئينههاي كارگاه حامد كه رد ميشد، چند رنگ بودن و چنگ شخصيتي بودنش را ميديديم كه اين قضيه در قسمتهاي بعد مشخص ميشود كه چرا اين آدم چند گونه رفتار ميكند، چند گونه زندگي ميكند و چندگانگي و تنوع روحي زيادي دارد. وي درباره شيوه پيامرساني به مخاطب نيز گفت: به نظرم ميرسد كه اگر ما حرف اصلي كارمان را در لابه لاي قسمتها تعريف كنيم و آن را خوب تعريف كنيم، بايد نتيجهگيري و قضاوت را برعهده مخاطب بگذاريم تا او آنها را دريافت و نتيجه گيري كند كه با توجه به آنچه كه من ديده و شنيدهام، به اين ميرسم كه كدام شيوه و راه و كدام مسير درستتر است و از كدام نتيجه، بينيده ما به سر منزل مقصود ميرسد. در «روز حسرت» هم باز با چنين فرمي كار را ميسازيم. سريال «روز حسرت»، يك موضوع ماورايي دارد كه به طور مستقيم به بحث دنياي آخرت دنياي بعد از مرگ، وادي برزخ و حد فاصل بين دنياي ذهن و روز معاد و قيامت ميپردازد. قصه به حال و روز آدم هايي ميپردازد كه آنچنان درگير روزمرگي، مشغلهها و مشكلات مادي زندگي شدهاند كه از دنيا آخرت و دنياي بعد از مرگ غافلاند. مقدم در پاسخ به اين سؤال كه آيا پرداختن پياپي به ماوراء و متافيزيك مخاطب را خسته نميكند، گفت: ماوراء و متافيزيك دنياي وسيعي است. ما در ژانرهاي محدودتري مثل ژانر پليسي، معمايي و ... انواع و اقسام كارها را ميبينيم كه نهايت ندارد و تماشاگر هيچوقت نگفته كه از كار پليسي خسته شده و نميخواهد ديگر اينگونه كار را ببيند. كار پليسي خوب كه ساخت شود، باز هم ميبيند. مهم اين است كه شما از چه زاويهاي و از چه منظر و دريچهاي به موضوعات ماورايي نگاه كنيد. اگر به موضوعات ماورايي از يك زاويه تكراري و شبيه به هم استفاده شود، تماشاگر طبيعتا ارتباط خود را قطع ميكند، ولي اگر شما لايههاي خيلي جذاب موضوعات ماورايي و قرآني را كه فراوان است و انتهايي ندارد، بيرون بكشيد و از مناظر مختلف به آن نگاه كنيد، تا دنيا دنيا است موضوعات ماورايي، ميتوانند جذابيت داشته باشند. مقدم تصريح كرد: به نظر من فقط ماه رمضان موعد پرداختن به موضوعات اينچنيني نيست، كما اين كه كاري كه من در عيد ساختهام (پيامك از ديار باقي) به گونهاي ديگر به يك بحث ديني، اخلاقي و متافيزيكي ميپرداخت كه آن موقع به من انتقاد كردند كه اين سوژه مناسبتي با عيد ندارد. حرف من اين است كه چرا ما بايد فقط در يك ماه بخصوص از اخلاق، خدا ، احاديث، ماورا و ... صحبت كنيم؟ آيا ماههاي ديگر متعلق به بشر نيست؟ در اين زمينه بهنظرم هيچ قاعدهاي وجود ندارد و ميتوان در تمام طول سال راجع به ارزشهاي اخلاقي و حرفهاي خوبي كه از قرآن، نهجالبلاغه و ساير كتب دينيمان ميشود بيرون كشيد، صحبت كرد و آنها را به تصوير كشيد. فقط بايد كمي با مناسباتي كه وجود دارد، بهروزشان كرد. مقدم درباره فشار كار موجود در سريالهاي مناسبي نيز گفت: اگر فشار به عنوان حجم كار قلمداد شود، ما تحت فشار هستيم. اما اگر فشار روحي و جسمي مد نظر است، اينگونه نيست و ساخت سريالهاي مناسبتي براي خود من، رياضت دلچسبي محسوب ميشود. من قصه را با نفس تماشاچي و منتقدين جلو ميبرم. اين نفس در كار تزريق ميشود و من ميتوانم به اشتباهاتم برسم. اگر سريالهاي مناسبتي ما دير شروع ميشوند به خاطر اين است كه مديران تا آخرين لحظه منتظر رسيدن قصههاي ناب هستند. سوژههاي بكرتر مراحل نگارش طولانيتري را سپري ميكنند و زمان براي توليد كم ميآيد ولي اين روند براي من شيرين است. منبع : خبرگزاري فارس
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]