واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بیا از هم جدا شیم!!!
بر خلاف آنچه در ابتداى بروز اختلاف و ناسازگارى به نظر مى رسد، طلاق ، تنها راه حل نیست .طلاق ، شاید آسانترین راه باشد، ولى هرگز بهترین و عاقلانه ترین راه حل براى ناسازگاری ها نیست ، به خصوص اگر در شرایط عصبانیت و خشم به آن اقدام شود.از این رو، طلاق ، از منفور ترین حلال هاى الهى به شمار آمده است .هر چند جایز است ، ولى بسیار ناپسند است امام صادق (علیه السلام ) فرمود: هیچ چیز، از آنچه خداوند متعال آنها را حلال قرار داده است ، نزد او از طلاق ، منفورتر و ناپسندیده تر نیستما من شى مما احله الله عزوجل ابغض الیه من الطلاق ...(1) و در سخنى دیگر فرموده است : هیچ چیز نزد خداوند ، مبغوض تر و نكوهیده تر از خانه اى نیست كه در اسلام ، با جدایى (و طلاق ) خراب شود.(2)
كودكانى كه بى سرپرست ، یا محروم از محبت پدرى یا مادرى مى مانند ، از نظر تربیتى مشكل پیدا مى كنند و از نظر عاطفى دچار كمبود مى شوند . در اغلب موارد نیز نامادرى یا ناپدری نمى تواند خلاء عاطفى فقدان مادر را در كودكان بى پناهى كه سایه ی شوم طلاق بر سرشان افتاده است ، پر كند.خود زن و شوهرى هم كه از هم جدا مى شوند ، اغلب گرفتار بحرانها و مشكلات عجیب و فراوانى مى شوند كه قبلا هرگز فكر آن را هم نمى كردند.طلاق ، نوعى آوار است كه بر سر افراد خانواده فرو مى ریزد و بنیان خانواده را ویران مى سازد .طلاق به خاطر ناسازگارى اخلاقى و عدم تفاهم ، یك مساله است ، طلاق از سر هوس و تمایلات نفسانى ، مساله اى دیگر كه زشت تر و ضد اخلاقى تر است .رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) به مردى گذر كرد و از او پرسید: زنت را چه كردى ؟ گفت : یا رسول الله ! طلاق دادم .فرمود: بى آنكه بدى و بد رفتارى داشته باشد؟ گفت : آرى ، بدون بد رفتارى و بدى .سپس آن مرد ، زن دیگرى گرفت . پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله ) او را دید. پرسید : چه كردى ؟ گفت : ازدواج كردم .سپس ، بعد از مدتى او را دید و پرسید: با زنت چه كردى ؟ گفت : طلاقش دادم .حضرت پرسید: بى آنكه بدى و اشكالى داشته باشد؟ گفت : آرى .بار دیگر رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) او را دید و او از ازدواجى دیگر و طلاقى دیگر خبر داد. رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) فرمود:خداوند ، دشمن مى دارد (یا لعنت مى كند) هر زن یا مردى را كه ذواق و چشنده باشندان الله عز و جل یبغض (او یلعن ) كل ذواق من الرجال و كل ذواقة من النساء(3).یعنى ازدواج نه بر اساس بنیان نهادن یك قانون مستحكم و بى خلل ، و طلاق نه از سر ناسازگارى و عدم امكان ادامه زندگى مشترك و به عنوان آخرین راه حل ، بلكه بر اساس هوسرانى و تجربه كردن زنهاى مختلف و شوهرهاى متعدد.این گونه نگاه به زندگى ، به بازیچه گرفتن زندگى است .خیمه عفافى كه به نام كانون خانواده ، با هزار رنج و امید و آرزو بر پا مى شود ، باید سر پا نگاه داشت و از وزیدن تند بادهایى كه این خیمه را بر هم مى زند جلوگیرى كرد و اگر هم طوفانى وزیدن آغاز كرد ، باید چنان با تدبیر و دور اندیشى و متانت عمل كرد كه این خیمه از هم نگسلد و این كانون از هم نپاشد.زندگی هاى تلخ تر و شكننده تر پس از طلاق ، عبرت خوبى براى كسانى است كه با بروز كوچك ترین ناهماهنگى در زندگى ، پاى طلاق را به میان مى كشند.باید - تا مى توان ، با حسن نیت و به كمك داور بى طرف و داوران خانوادگى - اختلافات را ریشه یابى و ریشه كن كرد، چرا سخن از طلاق و جدایى ؟ابتداى آتش فساد، یا طلاق یك جرقه است .این جرقه ، رفته رفته شعله مى شود.بدین سبب ، باید از بروز این جرقه بیم داشت.ورنه ، شعله ساقه هاى خشك رامى كشد به كام خویشمى دهد به دست بادمى رود هر آنچه بوده ... هرگز این چنین مباد،هرگز این چنین مباد!مى توان ، باز در كمین صبح روشنى نشستمى توان ستاره وارروشناى شب شد و رهى به خانه ها گشودمى توانظلمت طلاق را از چهره حیات خویشتن زدودمى توان ،خوب بود و خوب بود. پی نوشت ها :1- فروغ كافى ، ج 6،ص 54.2- وسائل الشیعه ، ج 15،ص 266.3- میزان الحكمه ، ج 5، ص 547، (به نقل از فروع كافى ، ج 6، ص 54). منبع : تلخیص شده از كتاب " الفباى زندگى (آشنایى با اصول و عوامل تحكیم خانواده ) "نویسنده : جواد محدثى :راهی برای رسیدن به تفاهم بین همسران مرگ عواطف،بین همسرانخانواده ، عیق ترین مفهوم عشق
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]