واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نگاهی به دنیای تاریك شیطانپرستی
در این گفتوگو به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم كه هدف انسان از پرستش شیطان چیست؟ و چرا بشر امروزی در پی فنا شدن در نیروی شیطان است؟ حجه الاسلام و المسلمین ادبی در این گفتوگو ، از شیطان پرستی به عنوان یكی از تاریك ترین و سیاه ترین گرایشهای معنوی نام میبرد. گرایش انسان به عرفان و معنویت در عصر حاضر غیر قابل كتمان است، بشر امروزی بسان نیاكان خود در جستوجوی گمشده خود در آسمانها ست. معنویت به عنوان مقوله فطری حتی در عصری كه خدا مرده است، میتواند كام تشنه بشر را سیراب كند. اما پناه بردن به دامان فرشته رانده شده از عرش الهی و اعتقاد به نیروی بیانتهای! شیطان این روزها برای خود مشتریانی یافته كه باعث ناخشنودی دینداران و دلسوزان شده است. شیطان در تمام داستانهای كهن و در تمامی ادیان وجود دارد، شیطان آمده است تا انسان خلیفهالله نباشد.شیطان دشمن سرسخت انسان كه از خلقت حضرت آدم تا به امروز پی در پی با او به مخالفت پرداخته، اهمیت شناخت و نحوه مواجهه با او از موضوعات مهم قرآنی است. در قرآن درباره شیطان آمده است: شیطان موجودی از گروه جنیان است ( كهف 50)، چون جنیان از جنس آتش بی دود هستند بنابراین شیطان نیز از آتش است ( حجر27، الرحمن15)، او در مقابل رب دست به طغیان زد( مریم 44)، و به او كفر ورزید ( اسراء27)، علت كفر و عصیان او در مقابل خدا به دلیل تمرد از سجده به پای انسان بود (بقره 34)، چون انسان به اسماء الهی آگاهی یافته بود و شیطان از این علم بی بهره بود (بقره21)، او جنس خود را كه از آتش بود برتر از خاك كه جنس آدم است می داند و بر این اساس كینه و دشمنی انسان را سخت به دل گرفته است ( اعراف22، یوسف 5، اسراء53 ، فاطر6 ، زخرف 62)، و با سركشی كه به درگاه رب نموده است (نساء117)او را وادار به دخالت در كار خدا بدون داشتن علم و آگاهی كند( حج 3)، دشمنی خود را با آدمیان به رخ آنها بكشد ( زخرف 62)، آنها را وادار به طغیان و غوا كند (اعراف 175)، و حتی با داشتن علم الهی نیز ممكن است این طغیان و غوا صورت پذیرد او سعی می كند به وسیله انسان خلقت خدا را دگرگون كند( نساء 119) و سعی می كند كه حزبش را بر جهان مسلط كند ولی خداوند حزب او را دچار خسران می كند ( مجادله 19)، و نهایتاً سعی می كند كه با مسخ كردن انسان و تصرف او، عذاب خدا را برا او جاری سازد (ص41)، و او را به سوی عذاب سعیر سوق دهد ( لقمان 21)، در دلش دائماً حزن و اندوه جاری سازد ( مجادله 10)، آنها را از آخرت بی اعتقاد گرداند و در قیامت آنها را در كنار خود محشور ببیند ( مریم 66 الی 68). شیطان در تمام داستانهای كهن و در تمامی ادیان وجود دارد، شیطان آمده است تا انسان خلیفهالله نباشد. شیطان بسان تاریكی مطلق در مقابل روشنایی و نور رحمت الهی است. هر چند در ابتدا بشر سعی داشت تا از شیطان دوری كند و از شر او در امان باشد اما بشر امروزی در پی فنا شدن در نیروی شیطان است. بر آن شدیم تا در پی این پرسش كه هدف انسان از پرستش شیطان چیست؟ و شیطان به دنبال چیست؟ گفتوگویی را با یكی از محققین این عرصه انجام دهیم.حجةالسلام و المسلمین محمد جواد ادبی دانشجوی دوره دكترای دین شناسی تطبیقیست، كه به صورت تخصصی مكاتب نوپدید دینی را مطالعه میكند.نویسنده چندین كتاب در زمینه عرفان و ادیان است، از جمله دو كتاب «آشنایی با دایرهالمعارفهای ادیان » و « اسلام؛ تعامل یا تقابل با جهانی شدن» كه به زودی منتشر خواهند شد. ادبی درباره اهداف شیطان پرستی و ترویج آن در بین جوانان میگوید: هدف اصلی شیطان پرستی، پوچ جلوه دادن زندگی بشری و نادیده انگاشتن معنویت و به محاق بردن پروردگار عالم ، معلق نگه داشتن جوان ایرانی بین زمین و آسمان و معلق میان دین و خانواده، معلق بین اسلام و ایران، معلق بین حقیقت و مجاز است تا به پوچی برسد. * * * معنویت گمشده بشر در قرن اخیر است، علت بازگشت انسان به معنویت چیست؟ هرجا كه سر زدم همه در مرز بودن است كو مرز تازهای كه فراتر ز بودن است انسان معاصر، به دنبال گمشده خود در اقلیم و مملكت روح است. در فضای زندگی مدرن همه دستاوردهای زندگی بشری در اعلی جایگاه خود محقق شده است، دوران مدرنیته، دوران سیطره، كمیت است. دورانی است كه در فضا و موقعیت بشری، فقدان امكانات و دستاوردهای علمی بر بشر تحمیل نمیشود بلكه در فضای مدرن و موقعیت جاری امروز، نوعی تفرعن را بوجود آورده كه این تفرعن موجب شده تا به تعبیر كتاب مقدس او در برج بابل (در دوران مدرن) سر بر آسمان بهساید و در برابر خداوند سركشی كند. سركشی انسان در دوران مدرن و در فضای زندگی امروز، از جانب دیگری فقدان معنویت را هم به بار آورده است، یعنی انسان معاصر، انسان گسسته از آسمان هست اما در عین حال نمیتواند به فطرت خود پشت كند. انسان امروز، در فضای زندگی مدرن، خود را ارضا شده نمیبیند، هنوز هم نقاط پنهانی هست كه مدرنیته و پست مدرنیته به آنها پاسخ نداده و هنوز هم فضاهای تاریكی وجود دارد كه تكنولوژی نتوانسته پاسخ روشنی به آنها بدهد. این اقلیم، اقلیم گم شده روح است.اگر دوران قرن بیستم را به تعبیر نیچه، دورانی بدانیم كه خدا مرده است و در عین حال دیوانه نیچه با شمشیر آخته در شهر، فریاد میزند: كه خدا را كشتهام. مباحثی چون دینهای نوظهور، فرقههای جدید و مكاتب نوپدید دینی، اولینبار در علوم اجتماعی پس از جنگ جهانی دوم مطرح شدند.امروزه، مكاتب نو پدید دینی قرار است انتقام خداوند را بگیرند. اگر دوران قرن بیستم، دوران زیر رادیكال بردن خدا و كشتن او بود، قرن بیست و یكم، قرن انتقام الهی است، این انتقام الهی، در فضای ادیان كلاسیك وجود ندارد، خداوند در این ادیان رحمت خود را یكسره بر زندگی انسان گسترانیده و این رحمت تداوم داشته و خواهد داشت. مكاتب نوپدید دینی، كه به دنبال معنویتی فراتر از معنویت ادیان كلاسیك هستند، معنویتی را دنبال میكنند، كه آموزههای فقهی ندارد، شریعتی به معنای اخص ندارد، دستاوردهای خاص حرام و حلال و باید و نباید ندارد، با این تفاسیر پیروان این مكاتب میگویند، عصر انتقام الهی فرا رسیده و آن خداوندی را كه شما در گذشته كشتید امروز در قرن بیست و یكم میخواهد انتقام بگیرد. در نتیجه مكاتب نوپدید دینی بوجود میآیند. مكاتب نوپدید دینی از معنویت میگویند، اما معنویت آنها، ملغمهایست از راست و دروغ ، بین عالم فیزیك و متافیزیك است و سعی میكند بین این دو ارتباط برقرار كند. در این بین معنویت نقش پل ارتباطی را ایفا میكند.
انسان، به فطرت خود وابسته است و در پی تمنای این فطرت به معنویتهای نوگرا گرایش مییابد، این معنویتها به دنبال چه هستند؟ چه چیزی را میپرستند و چه آیینهایی دارند؟ مباحثی چون دینهای نوظهور، فرقههای جدید و مكاتب نوپدید دینی، اولینبار در علوم اجتماعی پس از جنگ جهانی دوم مطرح شدند. این ادیان سعی میكردند به برخی پرسشهای غایی بشر و پرسشهای وجودشناسی انسان پاسخ دهند. از كجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود ، به كجا میروم، آخر ننمایی وطنم به پرسشهای این شعر در ادیان الهی پاسخهای روشنی داده شده است، اما برخی از زمینهها باعث شد كه برخی از ادیان كلاسیك به پسزمینه زندگی انسان مدرن رانده شوند و توانایی پاسخ دادن به سؤالات امروزی بشر را نداشته باشند. زمینه را برای مكاتب نوپدید دینی فراهم كرد تا به پرسشهای غایی انسان پاسخ دهند. پرسشهایی كه میكوشید، خدا را در درون انسانها حاضر كند و در پاسخهای خود تلاش میكرد، فضای زندگی بشر امروز را به نوعی آرامش زودگذر ارتباط دهد. مكاتب نوپدید دینی در پی پاسخهای غایی انسان بوده و هستند، اما این پاسخ با مسیر ادیان الهی و یا ادیان كلاسیك یكی نبود ، بلكه راه متفاوتی را در پیش گرفتند. ادیان كلاسیك به واسطه برخی مسائل نتوانستند خود را بهروز كنند و یا بهروز شدنشان با مسائل زندگی امروز هماهنگ نشد و انسان امروزی نتوانست، به سادگی از یهودیت، مسیحیت، بودایسم و.... برداشتهای دوران مدرن خود را استیفاد كند، یك نقبی به عالم معنا زد، اما با روشی جدید كه در مكاتب نوپدید دینی وجود داشت. مكاتب نوپدید دینی پاسخ وجود شناسانه به پرسشهای بشری میدهد، اما به این پرسشها در ادیان كلاسیك پرداخته نشده است. هرچه پیش میرویم،ادیان نوظهور، حضورشان را در زندگی امروز، بیشتر تحمیل میكنند؛ اولاً به دلیل اینكه شریعت خاصی ندارند، ثانیاً بخش خاصی از جامعه را هدف قرار نمیدهند و ادعای جهانی دارند. ثالثاً آیینها و آموزههایشان بسیار ساده و با زبان امروزی و در دسترس است، رابعاً مدعیاند، راهی كه پیامبران كلاسیك نتوانستند فراهم كنند، در دوران مدرن با پیامبران جدید پیشروی انسان قرار دارد. در دایرهالمعارف ادیان جدید كه به تازگی در انگلستان منتشر شده، بیش از 2500 دین و مرام جدید كه هر كدام متدینین و مؤمنین خاص خود را دارند شناسایی شده است.برخی از این ادیان و مكاتب بسیار فعال هستند مانند ، «كلیسای شیطان»، «شاهدان یهووه»، «كلیسای علمشناسی»، «فرزندان خداوند»، «اكنكار» (دیننور و صورت)، «مورمونها» و «جامعه بینالمللی وجدان كریشنا»، كه فضای عینی و تبلیغات رسمی را در سطح جهان دارند. برخی دیگر هم مانند، زیرمجموعه ذن و بودیسم، كه در ایران تحت عنوان اوشو تبلیغ میشوند وجود دارند.دسته دگیری از این ادیان هم بیشتر مجازیاند و در اینترنت فعالیت میكنند و در فضاهای عینی حضور ندارند. ادامه این مطلب را حتما بخوانید...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 416]