واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: علت آنكه رسانه های خبری غرب توانستند این شایعه را فراگیر كرده و در سطح جهان گسترش دهند، وجود علائم این بیماری و این كه چند نفر بر اثر بیماری سارس جان خود را از دست دادند، بود. پس شایعه همانگونه كه گفتیم باید از یك پایه حقیقی برخوردار باشد. برخی از شایعات گذرا و كم تأثیر هستند، اما برخی سالیان سال ادامه خواهند داشت، مثال بیماری سارس در این زمینه صادق است، زیرا جهانگردانی كه به چین می روند سعی می كنند كه برخی از مسائل پیشگیری از این بیماری را رعایت كنند كه در حقیقت این ترس، ریشه در شایعه ای داشته كه بعد از گذشت چند سال هنوز ادامه دارد. بسیاری از روان شناسان معتقدند كه شایعه چون به طور مستقیم با روحیات، عواطف و امیال انسان ها سروكار دارد، خود به خود می تواند مقبول مردم قرار گیرد، به فرض اگر شایعه ای نتواند از لحاظ عاطفی و روحی كسی را تحت تأثیر قرار دهد، محكوم به شكست است و در حقیقت نتوانسته نقش خود را بازی كند، مثلاً اگر در نقطهA شایعه شود كه آب شرب مردم نقطه B كه صدها كیلومتر با نقطه A فاصله دارد، آلوده شده است، این خبر حتی اگر صحت هم داشته باشد، نمی تواند ذهن مردم نقطه A را مشوش سازد، پس شایعه باید كاملاً به كسی یا جمعیتی كه آن را می شنود ارتباط مستقیم و تام داشته باشد. همانگونه كه چند وقت پیش در خبرهای رسانه ای اعم از رادیو، تلویزیون و روزنامه ها از خطر شیوع "وبا " سخن گفته می شد ، می توان به موازات آن تشویش و نگرانی جمعی، مردم را در اكثر مناطق كشور ما مشاهده كرد، مردم چون از خطر آن آگاهی داشتند و حداقل در تاریخ، بارها و بارها خوانده اند كه وبا گاهی شهری را از جمعیت تهی كرده است؛ به همین دلیل این ترس تاریخی، سبب می شد كه نسبت به جوانب این موضوع حساس باشند، با آنكه این بیماری در مقایسه با صد سال پیش شناخته شده تر و راه های مبارزه با آن هم مشخص تر است، ولی نگرانی جمعی مردم نشان می داد كه همه نسبت به آن حساسیت مشترك داشتند و در عین حال هم مدام گوش به حرف این و آن می سپردند تا خبر جدید به دست بیاورند، اما چه كسانی به شایعه دامن می زنند؟ چه سودی در اشاعه یك خبر منفی و دلهره آور نصیب دیگران می شود كه راضی می شوند شهر یا كشوری را دچار التهاب و مشكلات سازند؟ عقل حكم می كند كه همیشه به یك خبر و منابع آن دقت كنیم و چندان سهل و ساده یك خبر را باور نكنیم، هرچه دیوار باورپذیری انسان ها كوتاه تر باشد، سایه شایعه بر آنجا گسترده تر خواهد شد. شایعه همانگونه كه گفتیم بر پایه كلام استوار است و كلام جاری نمی شود ، مگر آنكه كسی آن را بیان كند. هر شایعه هم متضمن این معناست كه مقداری از واقعیت در حال انتقال است، حتی اگر شخص شایعه پراكن ادعا كند، چیزی كه من می گویم یك شایعه است. كسانی كه ابتدا شایعه را انتقال می دهند، دو هدف عمده دارند: اول: احتمالاً از پراكنش شایعه سود و منفعتی نصیب آنان می شود. دوم: با التهاب جامعه می خواهند ذهن مردم را مشوش ساخته یا احیاناً محیطی برای تفریح خود بیافرینند. كسانی كه شایعه را در بین مردم رواج می دهند، معمولاً آدم هایی هستند كه از هوش بالایی برخوردارند و محل ترویج شایعه و روحیات افكار عمومی را می شناسند. عده دیگری كه به ترویج و اشاعه یك موضوع غیر واقعی، ولی واقعی نما مبادرت می ورزند، معمولاً افرادی هستند كه از وجهه اجتماعی و شخصیتی برخوردارند و با استفاده از اعتبار خود فضای ذهنی مردم را ملتهب و مضطرب می سازند. مردم عموماً خبری را می پسندند كه برای آنها جذابیت بیشتری داشته باشد، در چنین هنگامی افكار عمومی نه تنها كمتر دست به تجزیه و تحلیل خبری می زنند، بلكه اراده خود را گاهی كاملاً به دست دیگران می سپارند و همین عامل باعث می شود كه شایعه سازان روی جریان موج سوار شده و به منویات خود دست یابند. در جوامع امروز با توجه به پیشرفت تكنولوژی و وسایل ارتباط جمعی و همچنین شناخت علوم جدید كه می تواند انسان ها را برای آنالیز و تشخیص یك خبر یا صحت و سقم آن یاری كند، هنوز شایعه بازان برای رسیدن به مقاصد خود با مشكل چندانی روبرو نیستند شایعه فقط شمایی خیالی از یك واقعیت است، نه همه واقعیت، پس می باید به این شمای خیالی تكیه نكنیم و دل به حقایق و واقعیت هایی ببیندیم كه واقعی اند. همشهری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]