واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: گروه حوادث؛ تحقيقات پيرامون راز ناپديد شدن صاحب يک پمپ بنزين پس از گذشت 40 ماه با دستگيري يک مظنون شکل تازه يي به خود گرفت. به گزارش خبرنگار ما صاحب پمپ بنزين که وحيد نام دارد، از خردادماه سال 83 به طرز مرموزي ناپديد شد و از آن زمان تاکنون جست وجوها براي يافتن ردي از وي به نتيجه نرسيده است. اين واقعه اواخر خردادماه سال 83 توسط پدر وحيد به پليس گزارش شد و مرد ميانسال در تشريح ماجرا به کارآگاهان اداره 11 پليس آگاهي تهران گفت؛ پسر 30 ساله ام از روز بيست و سوم ناپديد شده و ما در اين مدت هر کجا را که به فکرمان مي رسيد جست وجو کرديم اما اثري از وي به دست نياورديم. کارآگاهان پس از اطلاع از ماجرا به دستور بازپرس شهرياري تحقيقات خود را براي افشاي سرنوشت وحيد آغاز کردند و متوجه شدند وحيد با شراکت يک زن جوان پمپ بنزيني در جاده دماوند را اداره مي کرده است و اين اواخر دچار مشکل مالي شده و به چند نفر بدهي داشته اما اين مبلغ به حدي نبوده است که وي به خاطر آن بخواهد فرار و خودش را پنهان کند. به اين ترتيب فقط سه فرضيه پيش روي کارآگاهان قرار گرفت. ربوده شدن، قتل و وقوع حادثه يي غيرمترقبه براي وحيد احتمال هايي بود که پليس براي پي بردن به راز ناپديد شدن وي تصميم گرفت به بررسي آنها بپردازد. از آنجا که به رغم گذشت چند روز از غيبت وحيد هيچ فردي با خانواده او تماس نگرفته و درخواستي را مطرح نکرده بود، به فرضيه ربوده شدن مالک پمپ بنزين نيز خط بطلان کشيده شد. چندي پس از اعلام گزارش مفقود شدن وحيد به اداره 11 پليس آگاهي خبر داده شد خودروي زانتياي اين جوان 30 ساله در حالي که بدون سرنشين در خيابان رها شده بود در يکي از شهرهاي شمالي کشور پيدا شده است. انتقال زانتيا به تهران و بازرسي دقيق آن هم نتوانست ردي از صاحب پمپ بنزين در اختيار پليس قرار دهد و کارآگاهان با اين معما مواجه شدند که آيا وحيد به اختيار خودش به شمال کشور رفته و در آنجا قرباني حادثه يي پيش بيني نشده، شده است يا اينکه او به قتل رسيده و قاتل يا قاتلان براي گمراه کردن پليس اتومبيل وي را از تهران خارج کرده اند. پاسخ دادن به اين سوال براي کارآگاهان ميسر نشد و در شرايطي که پرونده به بن بست رسيده و اين راز سر به مهر باقي مانده بود اظهارات يکي از آشنايان وحيد دريچه تازه يي را به روي افسران ويژه پليس آگاهي قرار داد. اين مرد هنگامي که نزد کارآگاهان مراجعه کرد، از مرد 50 ساله يي به نام حميد نام برد و گفت؛ حميد آخرين فردي است که وحيد را ملاقات کرده است. اين شاهد توضيح داد؛ دو شب پس از ناپديد شدن وحيد در حالي که خبر اين حادثه هنوز بين دوستان و آشنايان نپيچيده بود و من نيز از ماجرا بي اطلاع بودم در ملاقات با حميد از او سراغ وحيد را گرفتم و وي گفت اين مرد را دو شب قبل- يعني در روز ناپديدشدنش- ديده و حتي مبلغ پولي را که از وي طلب داشته نيز دريافت کرده است. اظهارات اين مرد سبب شد کارآگاهان درصدد دستگيري و بازجويي از حميد برآيند. آنان به اين احتمال رسيدند که مرد 50 ساله يا خود در ماجراي ناپديد شدن دوست جوانش نقش دارد يا اينکه جزئيات کامل اين حادثه را مي داند. به همين دليل تلاش ها براي بازداشت حميد آغاز شد اما ردي از وي به دست نيامد و کارآگاهان متوجه شدند اين مرد که خودش را از محل کارش بازخريد کرده منزلش را ترک کرده و به مکان نامعلومي رفته است. بررسي پرونده استخدامي مرد 50 ساله و پرس وجو از دوستان و آشنايان وي نيز نتوانست راهگشاي کارآگاهان براي به تله انداختن اين مرد باشد. به اين ترتيب پليس بار ديگر در مسير تحقيقات خود با مانع روبه رو شد و کارآگاهان نتوانستند سرنوشت صاحب پمپ بنزين را فاش کنند. در حالي که تحقيقات پيرامون اين پرونده پس از گذشت 40 ماه از گم شدن جوان 30 ساله همچنان ادامه داشت 10 روز پيش حميد از سوي ماموران پليس کرج به اتهام اخاذي بازداشت شد. اين مرد در بازجويي ها اتهام خود را انکار کرد اما ماموران براي پي بردن به صحت و سقم اظهارات وي به بررسي سوابق احتمالي اين مرد پرداختند و متوجه شدند او از سه سال پيش از سوي پليس آگاهي تهران تحت تعقيب قرار دارد، به همين دليل مرد 50 ساله به تهران انتقال يافت اما زماني که پشت ميز بازجويي نشست اطلاع از سرنوشت جوان مفقود شده را انکار کرد و گفت؛ من با وحيد هيچ مشکلي نداشتم و از او طلبکار هم نبودم. بنابر اين گزارش، به رغم انکارهاي اين مرد وي براي ادامه يافتن تحقيقات در بازداشت به سر مي برد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 177]