واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: در قسمتهای قبل،در مقالاتی با عنوان« فقط آقایان بخوانند »، « همچنان مرد خانه باشید » و « مردانه زندگی کن» ،درباره ی مردسالاری و علل کاهش نفوذ و تأثیرگذاری مردها در خانواده مطالبی تقدیم خوانندگان عزیز شد. همچنین نکاتی ارائه شد که با توجه به آنها می شود اقتدار و مدیریت مرد را در خانواده به او بازگرداند. در ادامه، چند نکته دیگر تقدیم خواهد شد: 1- همسر شما هم مثل هر انسان دیگر، آمیخته ای از خصلتها و خصوصیات اخلاقی خوب و بد و دارای نقاط ضعف و قوت است. فقط افراد خودپسندی که خودشان را کامل و بدون عیب می دانند ، دنبال ایرادها و نقایص و اشتباهات دیگران می گردند. مراقب باشید شما مثل این دسته از مردها نباشید و دنبال نقاط ضعف همسرتان نگردید و دائما به خاطر هر لغزش و اشتباهی او را سرزنش و یا خدای نکرده مسخره نکنید. چون با اینکار سه ضرر به خودتان می زنید. اول اینکه از زندگی در کنار همسرتان لذت نمی برید. ضرر دوم اینکه اعتماد به نفس همسرتان را از بین می برید و هیچ چیز مثل یک همسر بدون اعتماد به نفس، مرد را جلوی دیگران شرمنده نمی کند. سومین ضرر که از همه مهم تر و مغایر با اصول مردسالاری است این ست که آستانه ی تحمل همسرتان هم حد و حدودی دارد و بعد از مدتی بهانه گیری و عیب جویی از سوی شما، بالاخره تحملش تمام می شود و شروع به پرخاش کرده و بعد از آن شروع به شمارش اشتباهات و عیبهای شما می کند. در صورت تکرار این کار زشت از سوی شما، همسرتان دائماً منتظر می ماند تا کارهای اشتباه شما را پیدا کند و در مقابل عیب جوئیهای شما سوژه ی مناسب برای پاسخ خواهد داشت و این یعنی مرگ « مردسالاری منطقی » در خانواده شما. همسر شما هم مثل هر انسان دیگر، آمیخته ای از خصلتها و خصوصیات اخلاقی خوب و بد و دارای نقاط ضعف و قوت است.دنبال نقاط ضعف همسرتان نگردید و دائما به خاطر هر لغزش و اشتباهی او را سرزنش و یا خدای نکرده مسخره نکنید. همیشه به یاد داشته باشید رفتار و کردار شما هم مثل همسرتان و هر انسان دیگر، پر از عیب و ایراد است و بسیاری از اوقات در انجام کارها درست ترین راه را انتخاب نمی کنید و به بسیاری از کارهای شما هم می شود ایراد گرفت. ولی معمولاً انسانهای عاقل و با شخصیتی که درست تربیت شده باشند نسبت به اشتباهات و معایب دیگران کنجکاوی نمی کنند. به همین دلیل است که آبا و اجدادمان از قدیم می گفتند: « انسان جایز الخطاست ». اما گاهی اوقات معایب و رفتار اشتباه یک شخص، نتیجه ی زیانباری برای سایر اطرافیان دارد. مثل همان شخصی که در کشتی جای خودش را سوراخ می کرد و باعث شد همه ی همراهانش غرق شوند. گاهی اوقات خصوصیات فردی مثل تنبلی، ولخرجی و بی مسئولیتی از طرف یکی از همسران باعث اخلال در کل خانواده می شود و برخورد و واکنش نسبت به این معایبت را نمی تواند عیب جویی نامید. منظور ما از عیب جویی نکردن و نادیده گرفتن اشتباهات همسرمان، آن دسته از کارهایی است که ممکن است از هر انسانی سر بزند و نقش چندانی در تعیین سرنوشت خانواده ندارد. مثلا اوقاتی که غذای همسرتان می سوزد یا شور و یا بی نمک می شود. و یا مثلاً در یک مهمانی ناخواسته مرتکب اشتباهی جلوی دیگران می شود. در مورد برخورد با نقایص و معایب تأثیر گذار در زندگی مثل بی ادبی در رفتار و گفتار، اهمیت ندادن به مسئولیتها و وظایف، و ولخرجیهای زیاد در انتهای مقالات و در آخرین نکته توضیحات لازم ارائه خواهد شد. 2-عصبانیت، یک واکنش طبیعی در برخورد با ناهنجاریهای اطراف است و همه ی ما بارها و بارها این حالت را تجربه کرده ایم و حتماً افرادی را دیده اید که خیلی زود و در مواجهه با هر مشکل کوچکی عصبانی می شوند و گاه چنان عصبانیت شان اوج می گیرد که اختیار رفتار و گفتارشان را از دست می دهند و کارهایی می کنند که بعد از فروکش کردن عصبانیت از انجام آن پشیمان می شوند. نکته ی مهمی که در مورد عصبانیت وجود دارد این است که آستانه ی تحمل هر فرد در مواجهه با مشکلات و سختیها به منطقی بودن یا بی منطقی شخص، میزان تجربه و پختگی در زندگی ، و قدرت و ضعف روحی او وابستگی دارد. شخصی که از نظر روحی، قوی و استوار باشد به این راحتی عصبانی نمی شود. بارها در مورد برخی افراد شنیده ایم و دیده ایم که حتی وقتی خبر شهادت فرزندشان را شنیده اند خیلی با وقار و آرام با این موضوعات برخورد کرده اند. انسان منطقی هم در برخورد با مشکلات به جای عصبانی شدن به بررسی جوانب امر پرداخته و در جستجوی راه حل درست می گردد. مثل حالتی که به شخص خبر می دهند فلان حادثه در راه است. شخص پخته و با تجربه هم می داند که مشکلات و گرفتاری ها یک روی دیگر سکه ی زندگی است و در زندگی همه ی انسان ها چنین شرایط ناراحت کننده و گاه بغرنج پیش می آید. همه ی ما در خیابان صحنه ی تصادف دو اتومبیل را دیده ایم و حتماً ملاحظه کرده اید که در بعضی از این تصادفات، دو طرف خسارت دیده چنان عصبانی می شوند و دعوا می کنند که گویی نمی دانند این اتفاقات برای هر کسی ممکن است رخ دهد. بنابراین شخصی که به هر بهانه ای عصبانی می شود ، یا از نظر روحی و شخصیتی فردی ضعیف است، یا خام و بی تجربه است و یا یک انسان بی منطق است و ممکن است همه ی اینها را با هم داشته باشد . قطعاً شما هم تأیید می کنید مردی با چنین مشخصاتی نمی تواند تکیه گاه خوبی برای همسرش باشد. ضرر دیگری که عصبانی شدن های بی مورد دارد این است که ممکن است همسر شما در یکی دو بار اول که شما عصبانی می شوید بترسد یا مراعات حالتان را بکند ولی اگر اینکار مدام و به هر بهانه ای تکرار شود ، همسرتان هم به طور طبیعی واکنش نشان می دهد و او هم عصبانی شده و جلوی شما می ایستد. در مواجهه با مشکلات و ناهنجاریها منطقی باشید و رفتارتان را کنترل کنید. ممکن است فکر کنید اینکار خیلی سخت است ولی باور کنید خیلی راحت است فقط باید اراده کنید. گفتیم که عصبانیت های بیمورد نشانه ی بی منطقی یا بی تجربگی و یا ضعف روحی است. اما لازم است باز هم یادآوری کنیم منظور ما انسانهایی است که به هر بهانه ای و با بروز هر مشکلی عصبانی می شوند وگرنه عصبانیت همیشه نشانه ی این ضعف ها نیست بلکه برعکس در چند مورد ، عصبانیت نشانه ی غیرت و قوت روح و آزاد مردی است. یکی از این موارد وقتی است که کسی در مورد خداوند یا پیامبران و سایر معصومین(ع) حرف بی ادبانه بر زبان جاری کند. یکی دیگر از این موارد وقتی است که ناموس یک مرد، مورد توهین یا اذیت و آزار افراد هرزه قرار بگیرد و مورد دیگر وقتی است که انسان مشاهده می کند احکام و دستورات الهی عمداً مورد بی توجهی قرار می گیرد. مثلا در یک سازمان یا اداره مشاهده کنید کسی در حال رشوه دادن به یکی از کارمندان است. در چنین مواردی هیچ انسان با غیرت و آزاده ای نمی تواند بی تفاوت از کنار موضوع بگذرد. تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]