واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: اثبات زيان آور بودن گوشت خوك گروهي از پزشكان در آريزوناي آمريكا، هنگامي كه قصد خارج كردن تومور مغزي يك زن را داشتند با يك كرم درون آن مواجه شدند. به گزارش فاكس نيوز ، دكتر «پيتر ناكاجي» پزشك متخصص مغز و اعصاب در ابن باره گفت: خانم «روزماري آلوارز» با نشانه هايي از بيحسي در دستها و تاري ديد به من مراجعه كرد و من براي او، آزمايشات مختلف و MRI تجويز كردم. پس از آن كه آزمايشات صورت گرفت، ما يك شي عجيب يا به عبارتي تودهاي شبيه به تومور در مغز اين زن مشاهده كرده و او را براي عمل جراحي آماده كرديم. اين پزشك متخصص مغز و اعصاب افزود: من و گروهي از متخصصان چندين بار به عكسهاي گرفته شده از سر اين زن نظر انداخته و متوجه شي عجيبي در قسمت فونيكس مغز وي شديم كه در نگاه اول بسيار بدخيم ميآمد. وي گفت: ما «روزماري آلوارز» را براي عمل آماده كرديم، اما به جاي آن كه توموري از مغز وي بيرون بياوريم، يك كرم بيرون آورديم. اين زن هم اكنون در وضعيت مناسب به سر ميبرد و هيچ مشكلي از لحاظ عصبي و يا حركتي ندارد. دكتر «ناكاجي» ، علت وقوع اين پديده را مصرف گوشت نپخته خوك و رعايت نكردن اصول بهداشتي مثل شستن دست ها و حمام آلوده دانست. منبع:جام جم ---------------------------- پدر جنایتکار «سارا» به پزشکی قانونی می رود کارمند معتاد که هولناک ترین فرزندکشی سال را در تهران رقم زد برای بررسی وضعیت روانی اش به پزشکی قانونی معرفی شد. پس از قتل دختر 11 ساله از سوی پدرش، روز گذشته با دستور بازپرس پرونده این مرد برای انجام معاینات پزشكی به پزشكی قانونی فرستاده شد. ساعت 45/7 دقیقه دوشنبهشب گذشته اهالی محلهای در خیابان آزادی - تقاطع شادمان ماموران آتشنشانی را در جریان وقوع آتشسوزی در یك خانه دو طبقه قرار دادند. پس از آن بلافاصله ماموران خود را به محل حادثه رساندند. از آنجا كه ترافیك سنگینی وجود داشت ماموران وسایل اطفای حریق را برداشته و دواندوان به طرف خانهای رفتند كه در میان شعلههای آتش بود. بالاخره پس از گذشت حدود 20 دقیقه با سرعتعمل ماموران آتشنشانی، آتشی كه به طبقه دوم خانه هم سرایت كرده بود، خاموش شد. یكی از همسایهها درخصوص این حادثه به ماموران گفت: زودتر دست به كار شوید و به داخل خانه بروید. چند ساعت قبل سارا را دیدم كه همراه پدرش وارد خانه شد، حتما او در خانه است، نجاتش دهید. به دنبال اظهارات این زن، ماموران آتشنشانی وارد خانه شدند، آنها پس از ورود به خانه در طبقه دوم ساختمان با پیكر نیمهجان یك مرد سالمند روبهرو شدند، این مرد نیز به ماموران گفت كه سراغ سارا بروند. بدینترتیب ماموران بلافاصله در میان دودهایی كه در فضا پخش شده بود وارد طبقه اول شدند. آنها پس از ورود به خانه و با مشاهده عروسك سوخته سارا، به دنبال او گشتند تا اینكه جسد سوخته سارا را یافتند. از طرف دیگر از آنجایی كه به نظر میرسید آتشسوزی بهطور عمدی اتفاق افتاده، بازپرس كشیك قتل پایتخت در جریان حادثه قرار گرفت و رهسپار محل حادثه شد. محمد شهریاری پس از حضور در محل حادثه و با مشاهده جسد سوخته سارا، رسیدگی به این پرونده را در دستور كار خود قرار داد. شواهد نشان میداد كه پدر سارا كه رضا نام دارد زمان آتشسوزی در خانه حضور داشته است، به همین دلیل رضا كه 45 سال سن دارد برای انجام تحقیقات به كلانتری 108 نواب انتقال داده شد. اعتراف تكاندهنده رضا به قتل دخترش رضا در جریان بازجوییها در مقابل بازپرس جنایی در خصوص چگونگی وقوع این حادثه تكاندهنده گفت: سالها قبل زمانی كه سارا خیلی كوچكتر بود به خاطر مشكلات خانوادگی از همسرم جدا شدم، از آنجایی كه به موادمخدر اعتیاد داشتم دادگاه حضانت سارا را به مادرش داد. پس از گذشت مدتی همسر سابقم فوت شد و حضانت سارا به مادر همسرم سپرده شد. سارا در تمام این مدت نزد مادربزرگ و خالهاش زندگی میكرد و در این مدت خیلی كم به دیدن من میآمد. یك بار زمانی كه او به خانه من آمده بود قصد داشتم با اسلحه شكاریام او را به قتل برسانم، اما موفق نشدم. مدتی گذشت تا اینكه روز حادثه فرا رسید. دوشنبه ساعت سه بعدازظهر بود كه از محل كارم مرخصی گرفته و به خانه مادر همسر سابقم رفتم و از سارا خواستم كه به خانه من بیاید. او كه تازه از مدرسه بازگشته بود بهرغم مخالفتهای خالهاش، لباسش را پوشید و همراه من آمد. پس از آنكه به خانه رسیدیم به پشتبام رفته و گالن نفتی را كه در آنجا قرار داشت، برداشتم و روی تمامی نقاط خانه نفت پاشیدم. كمی از نفت باقیمانده بود به همین دلیل آن را روی سارا ریختم، پس از آن بخاری را روشن كرده و سارا را به بخاری چسباندم، او زیاد مقاومت نكرد من هم آنقدر او را نگه داشتم تا آتش شعلهور شد. زمانی كه قسمتی از موهای سرم در آتش سوخت و احساس خطر كردم از خانه خارج شدم. د قایق زیادی نگذشته بود كه ناگهان كل ساختمان شعلهور شد. این در حالی بود كه پدر من نیز در طبقه دوم خانه حضور داشت. پس از اعترافات تكاندهنده رضا، بازداشت و تحقیق از خاله سارا آغاز شد. این زن گفت: روز حادثه پس از گذشت چند ساعت سارا به من اساماس داد و گفت كه پدرش قصد دارد او را بسوزاند. این اساماس سهبار از سوی سارا فرستاده شد. از آنجایی كه احساس خطر میكردم بلافاصله به طرف خانه رضا به راه افتادم اما از آنجایی كه ترافیك سنگین بود خیلی دیر رسیدم و كار از كار گذشته بود. شهریاری، بازپرس جنایی پایتخت درخصوص این حادثه به خبرنگار ما گفت: پس از آنكه در جریان این حادثه قرار گرفتم، بلافاصله به محل حادثه رفتم و در حالی كه جمعیت زیادی در آن محل جمع شده بودند وارد خانه شدم. پس از ورود به خانه و با مشاهده عروسك سوخته و لوح تقدیر سارا و همچنین جسد به اصطلاح ذغالی او تحقیقات را آغاز كردم. او در ادامه گفت: در تحقیقات مشخص شد سارا تنها فرزند رضا بوده و مادرش مدتی قبل فوت شده است. بازپرس در ادامه درخصوص این پرونده گفت: از آنجایی كه رضا به موادمخدر از نوع صنعتی اعتیاد دارد به نظر میرسد او تحتتاثیر این مواد دست به جنایت زده است، اما از آنجایی كه او به خوبی جنایت را شرح داده است مطمئنا دچار جنون نیست. همچنین مشخص شد رضا از تعدادی كبوتر نگهداری میكند و علاقه او به كبوتر تا حدی است كه حتی امضاهایش نیز به شكل كبوتر است. بازپرس جنایی در پایان گفت: به عقیده من این حادثه فجیعترین حادثه پاییز امسال است و در حال حاضر رضا به اتهام قتل عمدی دخترش در بازداشت است این در حالی است كه به نظر میرسد این مرد دارای جنون باشد به همین دلیل هم دستور انتقال رضا به پزشكی قانونی صادر شده است.منبع:كارگزاران ---------------------- مرگ بی صدای «الناز» در بازگشت از قبرس با گذشت افزون بر سه سال از مرگ زن جوانی در تهران بر اثر مسمومیت دارویی ، مردی در رابطه با این پرونده بازداشت شد. اوایل تیر 1384 زن سالخورده ای هراسان به اداره آگاهی مرکز رفت و گفت : دختر 27 ساله ام «الناز» که مطلقه است به خاطر مرگ خواهرش از قبرس به ایران آمد و در میدان ولی عصر (عج) با مردی به نام «علی» آشنا شد. وی ادامه داد : «علی» از «الناز» خواستگاری کرده بود ، با او به مهمانی می رفت و قرص «اکس» مصرف می کرد.دیشب که دخترم به خانه آمد فهمیدم باز هم از خواستگارش قرص روانگردان گرفته و خورده است. شاکیه اضافه کرد : نیمه شب بود که حال دخترم بد شد و فوری او را به بیمارستن رساندم اما پزشکان گفتند کار از کار گذشته و الناز به خاطر مسمومیت دارویی جان سپرده است.حالا من از «علی» شکایت دارم چون این مرد باعث مرگ دخترم شد و باید مجازات شود. پلیس با چهره نگاری رایانه ای و مشخصاتی که از متهم به دست آورد سرانجام روز گذشته وی را 40 ماه پس از مرگ «الناز» در شرق پایتخت ردیابی و دستگیر کرد. متهم 40 ساله امروز در بازجویی ها به «حسین اصغرزاده» بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران گفت : من متاهل هستم و حدود سه سال است که دور از زن و فرزندم زندگی می کنم.وی ادامه داد: من با الناز فقط دوست بودم و هیچ قرصی به او ندادم.باور کنید من در مرگ این زن ، هیچ نقشی نداشتم.گزارش ایسکانیوز می افزاید،علی تا روشن شدن زوایای پنهان ماجرا با صدور قرار قانونی روانه بازداشتگاه شد. -------------------- 4 ماه زندگي بدون قلب! نوجوان 14 ساله امريكايي توانست 4 ماه بدون داشتن قلب زندگي كند! به گزارش سرویس حوادث سایت خبری ایران به نقل از آسوشتيد پرس(INA)، نوجوان 14 ساله امريكايي به مدت 4 ماه بدون انكه قلبش دربدنش بتپد به زندگي خود ادامه دهد. بنابراين گزارش، اين نوجوان 14 ساله كه دو بار تا به حال تحت عمل جراحي قرار گرفته به مدت 4 ماه قلب مصنوعي كه در بدنش قرار گرفته بود از كار افتاده و بدون قلب زندگي كرده است. گفتني است، اين نوجوان كه در ماه جولاي در بيمارستان ميامي بستري بودپس از عمل جراحي قلب و قرار گرفتن قلب مصنوعي در بدنش مرخص شد. گفتني است، والدين اين نوجوان پس از نگراني به دليل ضعف جسماني فرزندشان وي را به بيمارستان منتقل كردند و از اين كه قلب وي از كار افتاده متعجب شدند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 626]