تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله شوخى مى‏كردند ولى جز حقّ چيزى نمى‏گفتند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816183268




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آواز خوان غمگين‌ترين


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: ایسنا-مي‌خواند و صداي كمانچه در ناي او مي‌پيچد. كمانچه سوز دارد و در صداي رحمانپور آتش مي‌زند. با خود فكر مي‌كنم نكند شعله در گلوي‌ آوازش گر بگيرد و جهان يكسر بسوزد. داود پنهاني در وبلاگ "شاناي" به نشاني http://davoodpenhani.blogspot.com مي‌خوانيد: ايرج رحمانپور مي‌خواند و صداي كمانچه در ناي او مي‌پيچد..."تو را مي‌نويسم، بر روي سنگ، بر روي چوب..."صدا اوج مي‌گيرد"به هر جا برسم. بر روي كوه،بر روي موج آب، بر روي بازوي پهلوانان، بر پيشاني اسب، تو را مي‌نويسم..." آواز اوج مي‌گيرد:"در رفتن، در آمدن، با پاي پياده، سوار بر اسب، تو را مي‌نويسم..."رحمانپور چشمهايش را بسته و خود با صدا رفته است. به كجا؟"بر روي اوج آواز، آنجا كه دستي دلي را ناز مي‌كند، تو را مي‌نويسم"گوش سپرده‌ام به صدا و سوز كمانچه‌اي كه قلبم را شيار به شيار طي مي‌كند. صداي غمگين رحمانپور در من است و خود تنها چند صندلي آن‌طرف‌تر نشسته... صداي او در من گرم و زلال پيش مي‌رود. او خود اما دورتر از اثرش نشسته و چند صندلي با من فاصله دارد. من اما جهاني ديگر را تنفس مي‌كنم. جهاني را كه خشم و خاطره‌اش در صداي او ديگرگونه مي‌شود و فرياد مي‌شود. جهاني كه شادي‌اش را از اندوه او مي‌گيرد"تو هستي و ديوار و ديوار، در سكوت مطلق شهر ساكت، من صداي تو را مي‌شناسم..." بخوان رحمانپور، بخوان..."بيمار بيمارم، در كوهستان‌ها به جستجوي طبيبي مي‌چرخم" تنها آواز زخمي مانده و من و اتوبوس نيم شبي كه در پيچ و خم جاده‌هاي جهان مي‌رود."نفس سردي در سينه‌ات جاي گرفته، سرگردان آسمان را دور مي‌زني، نه منفجر مي‌شوي، نه مي‌باري" مي‌رويم با صدايي كه مي‌خواند"بيا برويم، بيا برويم كه شور و شوق رفتن دنيا را به سرگيجه انداخته..."كمانچه گريه مي‌كند. صدا شعله مي‌كشد. التهاب آتشي بيدارم مي‌كند. در خود مي‌پيچم و با صدا مي‌روم. با شعله‌هاي آتشي كه گر مي‌گيرد و رقص‌كنان از حنجره بيرون مي‌زند."شب خسته و كوفته مرا گرفت، در ديار خود غريبم...درد‌هايم سخت و سنگين شده اند، توان رفتن ندارم، بيا تا كوههاي دردم را بر شانه هايت بگذارم"اتوبوس در جاده‌هاي تاريك به كجا مي‌رود؟ميان شعله ها و ناي حنجره اين مرد به كدام سوي جهان مي رويم‌...




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 207]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن