واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: امام خميني از دو ديدگاه عرفاني و اجتماعي در آثار و بيانات خود به ابعاد مختلف شخصيتي حضرت فاطمه (س ) وبا حساسيت خاص به مسئله زنان و حقوق آنها ، پرداخته اند. امام خميني(ره) در ديدگاه عرفاني، مقام حضرت زهرا (س) را به لحاظ مراتب معنوي و باطني مساوي رسول الله (ص) دانسته اند و معتقدند از آنجا که ائمه (ع) کلهم نور واحد هستند، ترتب پيامبر (ص) بر حضرت زهرا( س) ترتب زماني است و نه رتبي. امام خميني در کتاب ولايت فقيه مي نويسند، رسول اکرم (ص) و ائمه (ع) قبل از اين عالم، انواري بوده اند در ظل عرش و در انعقاد نطفه و طينت از بقيه مردم امتياز داشته اند و مقاماتي دارند الي ماشاءالله، چنانکه در روايات معراج جبرئيل عرض مي کند:لو دنوت انمله لاحترقت (هرگاه کمي نزديک تر مي شدم، سوخته بودم) يا اين فرمايش که ان لنا مع الله حالات لايسعه ملک مقرب و لانبي مرسل (ما با خدا حالاتي داريم که نه فرشته مقرب آن را ميتواند داشته باشد و نه پيامبر مرسل)، اين جزء اصول مذهب ماست که ائمه (ع) چنين مقاماتي دارند... اين مقامات سواي وظيفه حکومت است. (ولايت فقيه ص 5 - 53 ) امام خميني(ره) در بيان مقام ايشان به تنزيل جبرئيل در مجلس حضرت فاطمه (س) اشاره دارند و ضمن عاجز دانستن خود از توصيف معنوي آن حضرت، مي فرمايند : فقط اکتفا مي کنم به يک روايت که در کافي شريفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روايت اين است که حضرت صادق (ع) مي فرمايد: فاطمه (س) بعد از پدرش 75 روز زنده بودند و حزن و شدت اندوه بر ايشان غلبه داشت و جبرئيل امين مي آمد خدمت ايشان و به ايشان تعزيت عرض مي کرد و مسائلي از آينده نقل مي کرد. ظاهر روايت اين است که در اين 75 روز مراود هاي بوده است، يعني رفت و آمد جبرئيل زياد بوده است و گمان ندارم که غير از طبقه اول از انبياي عظام درباره کسي اين طور وارد شده باشد که در ظرف 75 روز جبرئيل اين رفت و آمد را داشته است و مسائلي را در آتيه اي که واقع مي شده و آنچه که به ذريه او مي رسيده ذکر کرده است...مسأله آمدن جبرئيل براي کسي يک مسئله ساده نيست. خيال نشود که جبرئيل براي همه کسي مي آيد و امکان دارد بيايد، اين يک تناسب لازم است بين روح آن کسي که جبرئيل مي خواهد بيايد و مقام جبرئيل که روح اعظم است،...در هر صورت من اين قرائت و فضيلت را از همه فضايلي که براي حضرت زهرا (س) ذکر کرده اند، با اينکه آنها هم فضايل بزرگي است ، اين فضيلت را من بالاتر از همه مي دانم که براي غير انبيا(عليه السلام) آن هم نه همه انبيا، براي طبقه بالاي انبيا (عليه السلام) و بعضي از اوليايي که در رتبه آنها هست، براي کس ديگر حاصل نشده، اين از مختصات حضرت صديقه (س) است. (صحيفه نور،ج 20،ص 4 – 16 ) امام پيرامون ابعاد معنوي شخصيت حضرت همچنين مي فرمايند : فاطمه زهرا موجود ملکوتي است که در عالم انسان ظاهر شده است، بلکه موجود الهي جبروتي در صورت يک زن ظاهر شده است...معنويات، جلوههاي ملکوتي، جلوههاي الهي، جلوههاي جبروتي، جلوههاي ملکي و ناسوتي همه در اين موجود است. (صحيفه نور، ج6، ص 185) ابعاد شخصيت حضرت فاطمه (س) از ديدگاه اجتماعي امام خميني(ره) را مي توان در تفسير انعمت عليهم و در تفسيري که از کوثر ارائه مي دهند، جستجو کرد، ايشان مقام انعمت عليهم را برزخ ميان وحدت و کثرت يعني مقام ضالين، مغضوب عليهم مي دانند و تعبيرشان از حوض کوثر تعبيري عرفاني است، حوض که آب در آن جمع مي شود در مظهر وحدت جمعي و کوثر اشاره به کثرت دارد. در روايات است که سوره کوثر به معناي خير کثير و مصداق اصلي آن حضرت فاطمه (س) است. خداوند از طريق فاطمه (س) و اولاد پاک او برکات را در عالم پراکنده مي کند و از قيامت تمام فضليتها در اين حوض تجسم پيدا مي کنند. امام خميني (ره) اسلام حقيقي را اسلام پابرهنگان و اسلام مبارزه فقر و غنا با اشرافيت مي دانند و معتقدند که اين ايده در کوخ کوچک حضرت فاطمه (س) به حد اعلي درجه خود رسيده ايشان بر ساده زيستي خانه زهرا(س) تأکيد زيادي مي کردند و از زنان مسلمان و انقلابي مي خواستند که در دنيا، خود را از تعلقات پاک کنند و مانند حضرت در عرصه هاي اجتماعي حضور پيدا کنند، ايشان تاکيد داشتند که زنان نبايد خود را صرفا با ادعيه و زيارات مشغول کنند. . امام در توصيف خانه حضرت زهرا ( س) به کرات اين ساده زيستي را تمجيد کردند نمونه اي از اين فرمايشات در زير آمده است : - همين خانه که تا اين حد ساده بود، از نظر برکات اجتماعي اعجاب آور بود. اين خانه کوچک فاطمه سلام الله عليها و اين افرادي که در آن خانه تربيت شدند که به حسب عدد، چهار، پنج نفر بودند بر حسب واقع، تمام قدرت حق تعالي را تجلي دادند، خدمت هايي کردند که ما را و شما را و همه بشريت را به اعجاب آورده است. (اسفند 1360 ) - زني که در حجرهاي کوچک و محقر، انسانهايي تربيت کرد که نورشان از بسيط خاک تا آن سوي افلاک و از عالم ملک تا آن سوي ملکوت اعلي مي درخشد (فروردين 1361) - ما يک کوخ چهار-پنج نفري در صدر اسلام داشتيم و آن کوخ فاطمه زهرا (س) است. از اين کوخ ها هم محقرتر بوده لکن برکات اين چي است؟ اين کوخ نشينان در کوخ محقر، در ناحيه معنويات آن قدر در مرتبه بالا بودند که دست ملکوتيها هم به آن نمي رسد و در جنبه هاي تربيتي آن قدر بوده است که هرچه انسان مي بيند برکات در بلاد مسلمين هست و خصوصا در مثل بلاد ماها، اينها از برکت آنهاست. (فروردين 1362) امام مي فرمودند : زن مسلمان حقيقي از نظر مصرف گرايي به حداقل قناعت مي کند اما از نظر نفع بخشي به جامعه حداکثر فايده را به اجتماع مسلمين مي رساند. (اسفند 1362) ايشان حضرت فاطمه را از نظر رفتار اجتماعي و سياسي الگوي زنان مسلمان مي دانستند و در سخنرانيها و تذکرات متعدد خود از زنان مسلمان انتظار داشتند تنها به محبت صرف نسبت به حضرت زهرا (س) بسنده نکنند و در مقام عمل ، عامل به سيره آن حضرت باشند . به نظر امام اگر زنان مسلمان شيعه ايراني، زهد ، تقوا، ساده زيستي و حق پرستي حضرت را تبعيت نکنند. بايد بدانند که داخل در روز زن نشده اند... تاکيد امام به اهميت روز زن از آن ديد مهم است که ايشان اين روز را يک روز پر افتخار و پر مسئوليت براي زنان مي دانند و در کتاب صحيفه نور مي فرمايند : براي زنها کمال افتخار است که روز تولد حضرت صديقه را روز زن قرار دادهاند، افتخار است و مسؤوليت. ( صحيفه نور ج 19 ص 278) ايشان ضمن بيان جلوه گر شدن تمام هويت انساني در حضرت فاطمه، مي فرمايند : يک انسان به تمام معني انسان، تمام نسخه انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان،... تمام حيثيت زن، تمام شخصيت زن ،روز ميلاد موجود شد. (صحيفه نور ج 6 ص 185 و 194 ) ک/1 536
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 286]