تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837252554
مديريت و رهبري از ديدگاه شهيد مظلوم آيتالله بهشتي
واضح آرشیو وب فارسی:جمهوري اسلامي: مديريت و رهبري از ديدگاه شهيد مظلوم آيتالله بهشتي
* مسيح مهاجري
قسمت دوم
قسمت اول اين مطلب ديروز از نظر خوانندگان گرامي گذشت و امروز قسمت دوم و پاياني آن تقديم ميشود.
فصل دوم - مديريت و رهبري در ميدان عمل
اصل مديريت
در يك نظام اجتماعي مبتني بر مكتب، مديران بايد حركت خود را در هر بخش و حوزهكاري كه هستند طوري تنظيم كنند كه مردم بتوانند در اداره جامعه بر اساس معيارهاي اسلامي مشاركت داشته باشند. اين كار تنها در صورتي ميسر است كه تفكر حاكم بر مديريت جامعه، تفكر سياست درهاي باز به روي مردم باشد و اعتقاد به توانائي مردم تا آنجا در ذهنيت مديران رسوخ كرده باشد كه در عمل همه زمينههاي مشاركت مردم در اداره جامعه را فراهم كنند يا تلاش قابل تحسيني در جهت فراهم ساختن چنين زمينههائي بعمل آورند.
روابط متقابل مديران با همكاران خود در دستگاههاي مختلف و اعمال مديريت با شيوه صحيح مبتني بر خلاقيت، بخش عمدهاي از اصول مديريت مكتبي را تشكيل ميدهد كه تاثير مستقيم و عميقي بر روي چگونگي اداره جامعه دارد. به عبارت ديگر، مديران ارشد با تكيه بر اصول صحيح مديريت، در عمل ميتوانند مديران سطوح ديگر را براي داشتن روابط صميمانه با مردم و كمك به آنها جهت حركت در مسير تكامل و خلاقيت همراهي كنند. اصولي كه مديران ميتوانند با اعمال آنها چنين حركتي را در جامعه بوجود آورند، از ديدگاه شهيد بهشتي از اين قرارند:
- اعتقاد به مردم و دادن امكان به آنها براي آنكه بر اساس معيارهاي اسلامي در اداره امور جامعه مشاركت كنند، چرا كه خودگرداني بر اساس معيارهاي اسلامي، روح سياست اداري در نظام اسلام است.(1)
- دادن اختيارات تام به كارگزاران عادل و صديق و خواستن مسئوليت تام از آنها به تناسب مسئوليتها.(2) و در نتيجه، كم كردن حلقه كنترل و كاغذ بازي و جلوگيري از لوث شدن مسئوليتها.(3)
- تلاش در جهت ايجاد جرياني سالم و قوي كه بتواند بستري مناسب براي ساخته شدن نيروهاي نيازمند ساخته شدن باشد بطوريكه همه احساس كنند رابطه مديران با آنها رابطه پدر با فرزندان خود است.(4)
- اميدوار بودن به آينده و اميد دادن به عموم مردم و دست اندركاران اداره جامعه.(5)
- اعتراف به اشتباه يا كمكاري و يا هر تقصير و قصوري كه ممكن است در عملكرد مديريت پيش بيايد.(6)
- مراقبت پيگير و مستمر مسئولان و مديران درجه اول نسبت به كار مديران و مسئولان درجه دوم و سوم و رسيدگي به عملكردهاي آنان.(7)
- صراحت در مطرح كردن مسائل جامعه با مردم و پرهيز از پنهان كاري بطور مطلق.(8)
مديريت و تامين نيرو
يكي از نكات قابل توجه در مبحث مديريت از ديدگاه شهيد بهشتي و همچنين سيره عملي ايشان، چگونگي تامين نيرو ميباشد. شهيد بهشتي، كشف نيروهاي لازم براي برعهده گرفتن مسئوليتها در سطوح مختلف را از جمله اقداماتي ميدانند كه خود مديران در هر سطحي كه هستند ميتوانند انجام دهند. ايشان معتقدند پيدا كردن افراد عادل، صادق و قابل اعتماد و سپردن كارها به آنها يكي از اصول مديريت است.(9)
نكته قابل توجه اينكه شهيد بهشتي، خود به اين اصل پايبند بود و در همه حال خود را موظف ميدانست در پي كشف نيروهاي جديد باشد، بطوريكه اين نكته را گاهي در سخنرانيهاي عمومي خود نيز اظهار ميكرد و از اينكه توانسته است افراد شايستهاي براي قبول مسئوليت كشف كند خوشحال بود.(10)
مديريت و جاذبه و دافعه
نيروهاي موجود در جامعه، از نظر شهيد بهشتي به سه دسته تقسيم ميشوند. يك دسته كساني كه صادق و قابل اعتماد و كاردان هستند، دسته دوم افراد بيتفاوت يا كم تفاوت و دسته سوم كساني كه چنان فاسدند كه اميدي به اصلاحشان نيست.
تكليف دسته اول روشن است. آنها نيروهائي هستند كه ميتوان بدون هيچ مشكلي كارها را به آنها سپرد. نظر شهيد بهشتي در باره دسته دوم اينست كه بايد براي جذب آنها تلاش كرد و به آنها فرصت خودسازي داده شود و درباره دسته سوم معتقدند بايد دفع شوند و از جريان اجتماعي بركنار گردند.(11)
نكته مهمي كه در زمينه جذب نيرو توسط مديريت جامعه در نگاه شهيد بهشتي به چشم ميخورد، جايگاهي است كه ايشان براي جوانان قائل هستند. اين جايگاه در بيان شهيدبهشتي اين چنين ترسيم شده است:
"بايد نسل جوان باايمان را به ميدان كار بياوريم و با خاميهايشان بسازيم و از خودسازيهايشان لذت ببريم و آينده را بدست آنان بسپاريم".(12)
مديريت و اقتضاء زمان و مكان
توجه به اقتضاء زمان و مكان، اهرم و امكان مهمي است كه در اختيار حاكم اسلامي براي تامين مصالح عامه قرار دارد. اين امكان، مبناي بينش فقهي شهيد بهشتي در مساله حكومت ديني است. با تكيه بر همين بينش است كه ايشان در مساله تعارض مرجعيت و رهبري، نظر رهبر و حاكم اسلامي را بر نظر ساير فقها حتي مراجع مقدم ميدانند.(13) اين نقطهنظر، اهميت بلامعارض بودن مديريت در سطح جامعه را از ديدگاه شهيد بهشتي نشان ميدهد.
برهمين اساس است كه دولت اسلامي حق وضع ماليات به تناسب نياز حكومت و تعيين نرخ كالاها و نظارت بر معاملات را دارد و آيتالله بهشتي، واگذاشتن جامعه به انصاف كاسبها و خودداري از نرخگذاري را خلاف احتياط فقهي ميداند و معتقد است در يك جامعه اسلامي چنين چيزي پذيرفته نيست.(14) به همين موازات، در رعايت احكام فقهي و اجراي آنها، مطلق گرايي، تفكري غيرمنطقي است كه مانع حل مشكلات جامعه براساس بينش ديني و مصالح عامه ميشود.
در مبحث بانكداري، با اينكه شهيد بهشتي جريان موجود بانكها را در جهان امروز، يك جريان فاسد و ظالم و آلوده به ربا ميداند و به همين دليل در دوران قبل از پيروزي انقلاب اسلامي و استقرار نظام جمهوري اسلامي در ايران تاسيس صندوقهاي قرضالحسنه را براي آلوده نشدن مردم به بانكهاي ربوي توصيه ميكرد، در عين حال از آنجا كه تامين امنيت پول و نگهداري بيخطر آن در صندوقهاي قرضالحسنه و ساير اماكن ميسر نبود و تنها بانكها بودند كه از امنيت كافي برخوردار بودند، سپردن پول به بانكها را براي افراد و حتي براي خود صندوقهاي قرضالحسنه مجاز ميدانستند و كساني را كه به اين طرز فكر خرده ميگرفتند بخاطر مطلقگرايي نكوهش ميكردند و معتقد بودند اين طرز تفكر نه تنها مفيد نيست بلكه به جريان سالم كارها لطمه ميزند.(15) اين نقطهنظر، نشانه اهميتي است كه شهيد بهشتي براي نقش زمان و مكان در تصميمگيريها و عملكرد مديريتها قائل است.
فصل سوم - مباحث جانبي مديريت
نقش مديران در برخورد با آن دسته از مسائل جامعه كه هرچند نه مستقيم ولي به نحوي با مديريت مرتبط است، اهميت زيادي در چگونگي اداره جامعه دارد، مواردي از اين مسائل در نقطهنظرات شهيدبهشتي بچشم ميخورد كه در اين فصل به آنها ميپردازيم.
انتخاب كارگزاران در مرحله انتقال
در يك نظام مبتني بر دين، مديريت بر اصولي استوار است كه بطور طبيعي زمينه براي اعمال آن اصول فراهم و يا قابل فراهم كردن ميباشد. اين وضعيت در يك نظام ضدديني يا غير مبتني بر دين وجود ندارد. در چنين نظامهائي، آرمانگرايان و معتقدين به تاسيس حكومت ديني تلاش ميكنند به هر مقدار كه ممكن باشد و در هر محدودهاي كه زمينه وجود داشته باشد، امكاناتي را براي تعامل سالم و مبتني بر دين فراهم نمايند. اين، خودبخشي از اقداماتي است كه بايد براي تاسيس حكومت ديني صورت گيرد.
پس از تاسيس حكومت اسلامي و در شرايطي كه نيروهاي كارگزار طبق ضوابط نظام غيرديني برگزيده شدهاند، سلوك مديران با اين كارگزاران و اصولاً گزينش مديران توسط نظام ديني، كار پيچيدهايست. اين، در واقع مرحله انتقال از يك نظام ضدديني يا غيرديني به نظام ديني است و وظيفه مديريت كلان جامعه در گزينش كارگزاران، بسيار پيچيده و دشوار است.
شهيد بهشتي در اين زمينه معتقد به انتخاب نسبي است با اين شرط كه همواره تلاش بر كشف نيروهاي شايستهتر باشد.
"در مرحله انتقال از جامعه طاغوتي به جامعه مطلوب الهي اسلامي، در هرجا مومنترين و باتقواترين را به صورت نسبي انتخاب ميكنيم ولي در آن نسبت نميمانيم و درنگ نميكنيم، طوري عمل ميكنيم كه منتخب ما دو سال ديگر از منتخب امسال ما با ايمانتر، باتقواتر، مكتبيتر و آگاهتر باشد".(16)
مديريت و اقليتها
چگونگي رفتار با اقليتهاي ديني در زمينههاي مختلف، از جمله مسائل مهمي است كه بهرحال مديريت يك جامعه مبتني بر حكومت ديني با آن سر و كار خواهد داشت. آزادي بيان، آزادي عقيده و برخورداري از حقوق اجتماعي از موضوعات مهم اين مبحث هستند.
از ديدگاه شهيد بهشتي، اقليتها در انجام مراسم ديني، داشتن انجمنهاي ديني و فرهنگي و تعليم و تربيت فرزندان براساس اعتقادات ديني خود آزادند و از نظر سياسي و اجتماعي وضعي مشابه مردم ديگر دارند.(17) بدين ترتيب، در زمينه سپردن كار به اقليتها، ضابطه همانست كه در مبحث تعهد و تخصص توضيح داده شد، يعني از تخصص افرادي كه امين و قابل اعتماد هستند استفاده ميشود با اين قيد كه عدم پايبندي آنها به مكتب در ديگران اثر منفي نگذارد.(18)
شوراها
اعتقاد به شوراهاي محلي از اصول فكري شهيد بهشتي در مديريت نظام اجتماعي است. تاثير اين شوراها در سلامت اداره جامعه همواره مورد توجه ايشان بوده و بر نقش آنها در خودگرداني تاكيد ميكردند. اين توجه و تاكيد، بخاطر اهميتي است كه شهيد بهشتي براي مشاركت مردم در اداره امور قائل است.
در عين حال، از آنجا كه ضرورت اداره جامعه در همه سطوح براساس اصول مكتب از نظر شهيدبهشتي يك اصل غيرقابل اغماض است، ايشان هدايت مردم در جهت انتخاب اعضاي شوراها را بعنوان يك قيد لازم در كنار تأييد اهميت شوراها مورد تاكيد قرار داده و جمعبندي اين مبحث را اينگونه بيان ميكند:
"وقتي مساله شورا مطرح ميشود بايد توام با قيدي باشد و آن قيد اين است كه انتخاب شوندگان بايد داراي اعتقاد و ساخت قوي مكتبي باشند".(19)
مديريت شورايي در بالاترين سطح نظام اجتماعي نيز در شرايط خاص خود، مورد نظر شهيدبهشتي است. ايشان در مبحث ولايت و مرجعيت نيز علاوه برآنكه در خصوص ولايت امر و رهبري جامعه اسلامي در صورتي كه فرد واحدي بصورت شاخص واجد شرايط نباشد، به رهبري شورائي اعتقاد دارند، حتي در مرجعيت نيز به تقسيم كار و مرجعيت گروهي معتقدند و ميگويند:
"ارجح اين است كه هر دو" (رهبري و مرجعيت)گروهي باشند. در زمان ما، نه رهبري فردي و نه مرجعيت فردي آن طور كه بايد به جائي نميرسند".(20)
نظارت روحانيت
نظارت مردم بر جريان امور در نظام اجتماعي، از اصول مورد تاكيد شهيد بهشتي است. يكي از اشكال اعمال نظارت اين است كه مردم از طريق افراد مورد اعتماد خود جريان امور را زير نظر داشته باشند.
از آنجا كه روحانيت آگاه و متعهد و مسئول از نظر شهيد بهشتي، يك قشر مورد اعتماد مردم است، ايشان معتقد است نظارت روحانيت بر كارهاي مسئولان ميتواند به سلامت جريان امور كمك نمايد. شهيد بهشتي تاكيد ميكند در نظام جمهوري اسلامي كساني ميتوانند مسئوليت بپذيرند كه نظارت روحانيت را بعنوان معتمدان ملت قبول داشته باشند:
"روحانيت آگاه متعهد و مسئول، حداقل در حد نظارت همهجانبه و تمام عيار، به عنوان معتمدان ملت، در جريان كارهاي كشور براي هميشه نظارت خواهد كرد، بنابراين، بايد كساني در جمهوري اسلامي مسئوليتهاي خرد و كلان قبول كنند كه مزاجشان با اين نظارت سازگار باشد و آنهائي كه نميتوانند اين نظارت را تحمل كنند جايشان را به كساني بدهند كه از اين نظارت صميمانه استقبال ميكنند".(21)
فصل چهارم - سيره عملي شهيد بهشتي در مديريت
آنچه تاكنون از شهيد بهشتي درباره مديريت و رهبري آورديم، مطالب مستندي بود كه از زبان يا قلم ايشان در صفحات كتابهاي منتشر شده ازايشان يا درباره ايشان در دست ميباشد. در اينجا يادآوري دو نكته لازم است.
اول آنكه اين مطالب، كليه اظهارات شهيد بهشتي را در برنميگيرد، زيرا بخشهايي از ديدگاههاي اين متفكر بزرگ هنوز تدوين و منتشر نشده و در دسترس نميباشد.
دوم آنكه علاوه بر ديدگاهها، سيره عملي شهيد بهشتي نيز خود منبع قابل استنادي براي مباحث مختلف از جمله مبحث مديريت است. بر همين اساس اينجانب بعنوان كسي كه بيش از 10 سال از محضر پرفيض اين عالم رباني بهره برده و ملازم ايشان بودم، لازم ميدانم اين مقاله را با اشارهاي كوتاه به سيره عملي ايشان در زمينه مديريت به پايان ببرم، مديريتي كه بسيار موفق بود و توانست انسانهاي زيادي را براساس معيارهاي مكتب بسازد و بعنوان نيروهاي كارآمد و مفيد تحويل جامعه دهد.
التزام عملي
بارزترين ويژگي شهيد بهشتي در رفتار اجتماعي كه مديريت نيز بخشي از آن است، التزام عملي ايشان به مطالبي بود كه اظهار ميداشت و يا به عنوان احكام دين و مقررات نظام مطرح ميكرد. هرگز ديده نشده است كه شهيد بهشتي حتي بصورت جزئي و كم رنگ برخلاف اعتقادات خود يا مقررات نظام، عملي انجام دهد.
علاوه بر اين، شهيد بهشتي همواره دوگانگي گفتار و كردار را مورد انتقاد قرار ميدادند و از آن بعنوان روشي كه مردم را از مديران جامعه و اصل نظام دلسرد ميكند ياد مينمودند. توصيه هميشگي شهيد بهشتي به همكاران و دوستان و مخاطبان خود اين بود كه همواره آنچه انجام ميدهيد با آنچه ميگوئيد منطبق باشد زيرا جامعه نمونهاي كه در آن به معتقدات و مقررات عمل ميشود، بهترين وسيله دعوت ديگران به مكتب است.
نظم
شهيد بهشتي، در ميان دوستان و بستگان و همكاران خود به برخورداري از نظم بينظير و خللناپذير مشهور بود. كساني كه با اين انسان برجسته آشنائي داشتند همواره يادآور ميشدند كه يكي از مهمترين عوامل توفيق وي در زمينههاي مختلف زندگي، انجام همه كارها براساس نظم بود.
نظم شهيد بهشتي حتي بر زندگي خانوادگي و روابط دوستانه ايشان نيز سايه افكنده بود، اما آنچه بيش از همه تحت سيطره برنامه منظم ايشان قرار داشت، كارها و مسئوليتهاي اجتماعي اين مدير لايق و شايسته بود. شهيد بهشتي در مسئوليتهاي كوچك و بزرگي كه در سالهاي قبل و بعد از پيروزي انقلاب و برپائي نظام جمهوري اسلامي برعهده داشت، هيچگاه نظم را فراموش نكرد و همين امر درس عملي بزرگي بود كه در مقوله مديريت از ايشان به يادگار ماند و تاثير زيادي بر همكاران ايشان در دستگاههاي تحت مديريتشان برجاي گذاشت.
عمل به وعده
يكي از ثمرات نظمي كه شهيد بهشتي از آن برخوردار بود، توفيق چشمگير ايشان در عمل به وعدههايي بود كه چه در حوزه مديريت و چه در جامعه بعنوان يك روحاني سرشناس و صاحب نفوذ به مردم ميداد. تلاش بيوقفه براي پيگيري كارها تا رساندن به مرحله عمل به منظور جلوگيري از خلف وعده، بخش عمدهاي از زندگي شهيد بهشتي را تشكيل ميداد و به بركت همين تلاشها بود كه معمولاً توفيق عمل به وعدهها نيز نصيب اين عالم عامل ميشد.
انتقاد از خود
در مواردي كه به دليل كثرت كارها و تداخل حوادث يا پيش آمد موانع غيرمنتظره، خللي در عملكرد شهيد بهشتي پيش ميآمد و ايشان موفق به انجام وعدهاي كه داده بود نميشد، خود اولين كسي بود كه بخاطر اين عدم توفيق از كساني كه موضوع به آنها مربوط ميشد عذرخواهي ميكرد. روش شهيد بهشتي در چنين مواردي اين بود كه اگر عذر موجهي وجود داشت آن را به روشني و بدون ذرهاي پردهپوشي بيان ميكرد و اگر قصور يا تقصيري را متوجه خود يا دستگاه تحت مديريت خود ميديد، آن را با شهامت بيان ميكرد و در انتقاد از خود يا مجموعهاي كه به آن تعلق داشت، پيشدستي مينمود، اين شيوه پسنديده در دوراني كه شهيد بهشتي مسئوليت قوه قضائيه را برعهده داشت بارها مشاهده شد.(22)
دوستي با همكاران
محيط اداري و دستگاه تحت مديريت براي شهيد بهشتي يك محيط صميمي و رفتار ايشان با همكاران، كاملاً دوستانه و دور از هرگونه تكلف بود. شهيد بهشتي همواره تلاش ميكرد با فطرت انسانها رابطه برقرار كند و ملاحظه توان افراد را معيار توقعات مديريت از آنها قرار دهد. ايشان با تكيه بر همين معيارها معمولاً در شناخت افراد زيرمجموعه مديريتي خود موفق بود و محيط كار را با برخوردهاي دوستانه و واقعبينانه و متكي بر فطرت افراد، به محيطي كاملاً صميمي تبديل ميكرد كه افراد باعشق و علاقه به انجام وظيفه ميپرداختند.
قاطعيت در اعمال ضوابط
حاكميت ضوابط بر عملكردها و بها دادن به روابط تاجائي كه به ضوابط خدشهاي وارد نشود، از ويژگيهاي بارز شهيد بهشتي در ميدان عمل مديريت بود.
ايشان براي انسانها ارزش زيادي قائل بودند و اين ارزش را در آزادانديشي و عملكرد منضبط براساس معيارهاي روشن و متكي بر اصول ميدانستند. از ديدگاه شهيد بهشتي، عمل به ضابطه همراه با قاطعيت، احترام گذاشتن به شخصيت انسانهاست. به همين دليل، ايشان بدون آنكه براي شخصيت اجتماعي و مقام و پست افراد حسابي باز كند، در حوزه مديريت خود با قاطعيت به اعمال ضوابط ميپرداخت و در اين زمينه به هيچ چيز جز انجام وظيفه در چارچوب قانون بهائي نميداد.
خوبست اين مقاله را در همينجا با بيان شيرين و دلنشين اين متفكر والامقام و عالم عامل كه نور ايمان سرتاسر زندگي فكري و عملي او را روشن كرده بود، درباره حاكميت ضابطه و تلازم آن با برقراري عدالت در جامعه به پايان ببريم آنجا كه گفت:
"بگذاريد رفاقتها و رابطهها هرگز نتواند صداقتها و ضابطهها را به خطر بيندازد كه زندگي عادلانه و عدالت اجتماعي و اقتصادي و سياسي و عدالت معنوي در جامعه ما تنها و تنها براساس حاكميت ضابطهها و صداقتها بوجود ميآيد و نه براساس رفاقتها و رودربايستيها، رفاقتها و رودربايستيهائي كه از معيار صداقتها و ضابطهها و ارزشهاي پذيرفته شده اسلام منحرف باشند، براي جمهوري اسلامي ما خطرناك و خطرآفرينند و بايد از صحنه مسئوليتهاي جامعه ما به كنار روند".(23)
پاورقيها:
1) گفتار سياست اجرائي ومديريت در جامعه اسلامي - نقش انبياء و پيامبران در نظام مكتبي - صفحات 126 تا 176
2) گفتار سياست اجرائي ومديريت در جامعه اسلامي - نقش انبياء و پيامبران در نظام مكتبي - صفحات 126 تا 176
3) مواضع ما - صفحه 46
4 تا 7) گفتار سياست اجرائي ومديريت در جامعه اسلامي - نقش انبياء و پيامبران در نظام مكتبي - صفحات 166 تا 176
8) نقش انبياء وپيامبران در هدايت وعدالت - صفحه 18
9 و 10) سياست اجرائي و مديريت در جامعه اسلامي - نقش انبياء و پيامبران در نظام مكتبي - صفحات 172 و 177
11) مواضع ما - صفحه 49
12) اقتصاد اسلامي - صفحه 179
13) گفتار "مرجعيت ورهبري"- روزنامه جمهوري اسلامي 23/3/68
14) ربا در اسلام - صفحه 27
15) ربا در اسلام - صفحات 152 و 153
16) گفتار ضرورت ساخت انتخاب شوندگان در نظام مكتبي - نقش انبياء و پيامبران در هدايت وعدالت - صفحه 68
17 و 18) مواضع ما - صفحات 39 و 48
19) گفتار ضرورت ساخت انتخاب شوندگان در نظام مكتبي - نقش انبياء و پيامبران در هدايت وعدالت - صفحه 65
20) گفتار مرجعيت ورهبري - روزنامه جمهوري اسلامي 23/3/68
21) گفتار روحانيت وانقلاب اسلامي در ايران - نقش انبياء وپيامبران در هدايت وعدالت - صفحات 139 و 140
22) مجموعه سخنرانيها ومصاحبههاي شهيد بهشتي - دفتر دوم - صفحات 766 و 820
23) نقش انبياء وپيامبران در هدايت وعدالت - صفحات 17 و 18
* در يك نظام اجتماعي مبتني بر مكتب، مديران بايد حركت خود را در هر بخش و حوزه كاري كه هستند طوري تنظيم كنندكه مردم بتوانند در اداره جامعه براساس معيارهاي اسلامي مشاركت داشته باشند. اين كار تنها درصورتي ميسر است كه تفكر حاكم بر مديريت جامعه، تفكر سياست درهاي باز به روي مردم باشد و اعتقاد به توانايي مردم تا آنجا در ذهنيت مديران رسوخ كرده باشد كه در عمل همه زمينههاي مشاركت مردم در اداره جامعه را فراهم كنند
* بارزترين ويژگي شهيد بهشتي در رفتار اجتماعي كه مديريت نيز بخشي از آن است، التزام عملي ايشان به مطالبي بود كه اظهار ميداشت و يا به عنوان احكام دين و مقررات نظام مطرح ميكرد. هرگز ديده نشده است كه شهيد بهشتي حتي بصورت جزئي و كم رنگ برخلاف اعتقادات خود يامقررات نظام، عملي انجام دهد
* شهيد بهشتي همواره دوگانگي گفتار و كردار را مورد انتقاد قرار ميدادند و از آن بعنوان روشي كه مردم را از مديران جامعه و اصل نظام دلسرد ميكند ياد مينمودند
* از ديدگاه شهيد بهشتي، عمل به ضابطه همراه با قاطعيت، احترام گذاشتن به شخصيت انسان هاست. به همين دليل، ايشان بدون آنكه براي شخصيت اجتماعي و مقام و پست افراد حسابي باز كند، در حوزه مديريت خود با قاطعيت به اعمال ضوابط ميپرداخت و در اين زمينه به هيچ چيز جز انجام وظيفه در چارچوب قانون بهايي نميداد
شنبه|ا|10|ا|تير|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جمهوري اسلامي]
[مشاهده در: www.jomhourieslami.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]
-
گوناگون
پربازدیدترینها