واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: واژه هايي ناب از فرهنگ معين
آ_او وصي 3 چهره ادبي شاخص در زمان خود شد به گونه اي که جز او به هيچ کس ديگري اطمينان نداشتند ، اول علي اکبر دهخدا با اين بيان : " به ورثه خود وصيت مي کنم که تمام فيشهاي چاپ نشده لغت نامه را که ظاهراً بيش از يک ميليون است و از الف تا ياء نوشته شده... به عزيزترين دوست من، آقاي دکتر معين بدهند که مثل سابق به چاپ برسد و اين زحمتي جانکاه ، حداقل معادل نصف تاليف است. ..." علامه دهخدا امانت او را با اين لفظ مي ستايد "ديانت ادبي که در نوع خود بيبديل است" .سيدحسن تقيزاده هم يادداشتهاي تحقيقاتي خود درباره اسماعيليه را به دكتر معين سپردو سومين فرد شاعر نام آور معاصر و پدر شعر نو ايران نيما يوشيج بود. او با بياني بيسابقه که تنها نشانگر نهايت اطمينان او به دکتر معين بود وصيت نامه خود را اين گونه نوشت : "امشب فکر مي کردم با اين گذران ... که من داشته ام—بزرگي که فقير و ذليل مي شود، حقيقتا جاي تحسر است. فکر مي کردم، براي دکتر حسين مفتاح چيزي بنويسم که وصيت نامه ي من باشد. باين نحو که بعد از من هيچکس حق دست زدن به آثار مرا ندارد بجز دکتر محمد معين اگرچه او مخالف ذوق من باشد. دکتر محمد معين حق دارد در آثار من کنجکاوي کند—ضمنا دکتر ابوالقاسم جنتي عطائي و آل احمد با او باشند. بشرطي که هر دو با هم باشند—ولي هيچيک از کساني که به پيروي از من شعر صادر فرموده اند در کار نباشند. دکتر محمد معين که نسل صحيح علم و دانش است کاغذ پاره هاي مرا بازديد مي کند. دکتر محمد معين که هنوز او را نديده ام مثل کسي است که او را ديده ام. اگر شرعا مي توانم قيّم براي ولد خود داشته باشم دکتر محمد معين قيّم است. ولو اينکه او شعر مرا دوست نداشته باشد—اما ما در زماني هستيم که ممکن است همه ي اين اشخاص نامبرده از هم بدشان بيايد. چقدر بيچاره است انسان."يادداشت نيما آن زمان تعجب انگيز تر مي نمايد که بدانيم او هرگز دکتر معين را نديده بود و در عين حال مي دانست که معين چندان طرفدار شعر نو هم نيست. ب_«بايد بررسي شود كه چطور ميتوان دكتر معينهاي آينده را پروراند. بهنظر من عالم بودن براي دكتر معين شدن كافي نيست. آنچه در وهله اول حائز اهميت است خصوصيات اخلاقي و شخصيتي دكتر معين است و بعد رتبه علمي او. هر دوي اين مسائل بايد مورد توجه و دقت قرار گيرد».دکتر مهدخت معين در شب دکتر معين که به همت نشريه بخارا در سال 86 برگزار شد اين چنين از خلقيات پدرش ياد کرد.پ_پروفسور هاروي از متخصصين معروف مغز دنيا كه در دوران 5 ساله بيهوشي دكتر معين وي را معاينه كرده بود درباره ي وي گفت:مغز استاد معين 48 ساله به اندازه يك مرد 90 ساله كار كرده است.ت_تاليف 204 مقاله علمي در موضوعات ادب، تاريخ اديان، ايران قبل و بعد از اسلام، تاريخ ادبيات باستان و علوم تربيتي در کنار 40 كتاب كه فرهنگ 6 جلدي معين با 8 هزار صفحه يكي از اين آثار است حاصل 35 سال تلاش بي وقفه او در تحقيق و تاليف و احياي ميراث زبان فارسي است.ث_ ثبت نام او در دوره دکتري زبان و ادب فارسي دانشگاه تهران در حالي رخ داد که تنها 22 سال داشت و 2سال زود تر از اقران خود موفق به کسب درجه دکتري در رشته زبان و ادب فارسي شد و بدين صورت اولين دکتر ادبيات فارسي بعد از دفاع از رساله اش با عنوان "مزديسنا و تأثير آن در ادبيات فارسي" اين گونه تقدير شد : رساله آقاي محمد معين از هر حيث قابل تمجيد و تحسين است و با قيد "بسيار خوب" تصويب مي شود و آقاي محمد معين در زبان و ادبيات فارسي ، دکتر شناخته شد. به ايشان تبريک مي گوييم... استاد راهنماي او ملک الشعراي بهار بود.ج_جدي بودنش در کار انچنان بود که به گفته عبدالرحيم جعفري بنيانگذار موسسه انتشارات اميركبير و ناشر فرهنگ فارسي معين،گاهي يک لغت را 5 بار غلط گيري ميکرد.چ_ چنان بر زبان فرانسه تسلط داشت که در سن 16 سالگي همزمان با اخذ مدرک ليسانس در رشته ادبيات و فلسفه ، يک بار در حضور لرد بايرون – شاعر معروف فرانسوي – سخنراني کرد. اين کار او باعث تعجب و تشويق فراوان همه استادان و دانشجويان شد. ح_ حصبه در فاصله 5 روز او را از نعمت پدر و مادر محروم کرد . محمد تنها 6 سال داشت.خ_خوب زيست و بسيار بيش از 52 سال زندگي کردو رفت .ي_ يادش گرامي باد.منابع :گزارش شب محمد معين در خانه هنرمندانروزنامه تهران امروزسايت رشدپايگاه اطلاع رساني آستانه اشرفيه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 579]