واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > جعفریان، رسول - آیت الله طالقانی بر آمده از چند جریان متفاوت با تجربههای مختلف است که همه آنها در شکل گیری شخصیت وی به ویژه در بعد هدایت و رهبری مؤثر بوده و از وی شخصیتی همه جانبه در تأثیر گزاری روی دیگران استفاده کرده است. تربیت شده یک خانواده روحانی با ویژگیهای پس از مشروطهالف: اولا تربیت شده یک خاندان روحانی است، خاندانی که از خدمتگزاران به دین و مذهب بوده است. ویژگی این خاندان به جز روحانی بودن، آن است که در پی تحولاتی که پس از مشروطه در ایران رخ داده، و ابهامات و شبهاتی که در باره دین و مذهب طرح می شده، تلاش کردند تا دین را در قالبهای تازه با استدلالهای قابل فهم برای نسل جدید و در لباسی نو به مردم بیاموزند. پدر آقای طالقانی، مرحوم سید ابوالحسن طالقانی، شخصیتی است روحانی اما نوگرا که با ایجاد جلسات پاسخ به شبهات در تهران برابر بهائیت و مسیحیت و تجدد، میکوشد تا دین را زنده نگاه دارد. نشریه بلاغ متعلق به مرحوم ابوالحسن بود و در آن به طرح مباحث دینی میپرداخت. در این محفل مرحوم شعرانی مباحثی را در رد شبهات مربوط به خاتمیت مطرح کرد که حاصل آن کتاب «راه سعادت» شد. وی در خاتمه آن نوشته است که این مباحث را «در مجلس تبلیغ حضرت حجت الاسلام و المسلمین طالقانی مطرح کرده است». آیت الله طالقانی در این مکتب پرورش یافته است. (توجه داشته باشیم که نسل روحانیون تهران، یک نسل مستقلی بود، مستقل از این بابت که روش و منش فکری خاصی داشت. این جریان در مشروطه، به طور غالب مدافع مشروطه بود و نوعی نگرش حکومتی در مسائل داشت و به هر روی تمایلات نوگرایانه داشت و بخشی از ریشه آن هم قوت تفکر فلسفی در مکتب تهران بود). آقای طالقانی و جریان روشنفکری قم در مدرسه رضویهب: آیت الله طالقانی در قم در مدرسه رضویه که شوهر خواهرش حاج شیخ مهدی پایین شهری آباد کرده بود، حجره دارد. در آنجا با تنی چند از خویشان و نزدیکان روحانی خود با الهام از آنچه آن زمان در مسیر تفکر در ایران در جریان داشته، نگاهی نوگرایانه به دین دارد. حجره آنان در مدرسه رضویه، محلی بود که وی با خواهرزادهاش علی اکبر حکمی زاده پسر میرزا مهدی پایین شهری و آقای بدلا زندگی می کرد. هم در آنجا طرح مجله «همایون» به اسم محمد همایون پور ریخته شد که تعاملی هم با کسروی داشت. البته کسروی مسلمان نه کسروی بعد از 1320. کسروی همان زمان هم داعیه اصلاح طلبی داشت و نشریه پیمان را منتشر میکرد. نشریه همایون از این مدرسه درآمد و حکمیزاده مقالاتی در آن مینوشت و رنگ و بوی روشنفکری و اصلاح گری داشت. مجله نگاری: تجربه ای که مرحوم طالقانی از این دو ماجرا داشت این بود که در اندیشه روزنامه نگاری افتاد. نشریه دانش آموز یکی از نخستین نشریات مذهبی تهران است که آقای طالقانی مقالاتی در زمینه تفسیر قرآن در آن مینویسد. این مجله دفتری هم داشته که کتابخانه و قرائت خانه بوده است. تأسیس کانون اسلام که نشریه دانش آموز از آن در میامد از نخستین کارهای آقای طالقانی است. و این شبیه کاری است که پدرش داشته است. تأثیر پذیری از جریان فکری روحانیون مشروطه خواه تهران مانند خرقانیج : در کنار این امر، طالقانی در تهران، نه تنها در مکتب پدر، بلکه با آثار برخی از روحانیون روشنفکر دیگر که از عصر مشروطه باقی ماندهاند ارتباط فکری دارد. آیت الله طالقانی که بعدها کار قرآنی می کند گویا مع الواسطه، تحت تأثیر نوشتههای اسدالله خرقانی است. اما از زاویه فکر دینی، خرقانی یک منتقد نسبت به باورهای رایج شیعی می دانم. محو الموهوم او اثری است خاص که بعدها به کوشش آیت الله طالقانی چاپ می شود. هرچه هست باید ریشهای برای تمایل قرآنی آقای طالقانی به تفسیر پیدا کرد. یکی از آنها باید همین خرقانی و مجالس وی در تهران باشد. دیگری آشنایی با تفاسیر مدرنی است از قرآن که از مصر به دست ایرانیها میرسیده است. دیده شده است که آیت الله طالقانی به تفسیر رشید رضا یعنی المنار ارجاع میدهد. آن زمان آثار مصری وارد ایران می شد و ترجمههایی هم از آنها صورت میگرفت. طالقانی و فدائیان اسلامد: آیت الله طالقانی در شرایط پس از شهریور بیست پرورش مییابد و بروز و ظهور یافته و خود از عوامل مؤثر در این فضا میشود. این فضا تا آنجا که به روحانیت مربوط میشد، شامل چندین رشته فکری و جریان بود. اما یک چیز مسلم بود و آن این ظهور نسلی از روحانیون انقلابی بود که در اثر شدت تنفر از رضاشاه پدید آمده بودند. پدید آمدن اینها واکنشی به موج افکار ضد دینی آن روزگار بودند. کسروی با نوشتههای تندش بر ضد دین، بعد از شهریور 20 به ویژه پس از 1322، در این زمینه یعنی پدید آمدن جریان انقلابی دینی مؤثر بود. نواب صفوی نمونه اعلای این ماجرا بود و نسلی که در کنار او از طلاب و بازاریهای وفادار به وی پدید آمدند خود یک نحله شدند و تا به امروز افکار و اندیشههاشان که ویژگی عمدهاش رفتار انقلابی، عدم انعطاف و تعصب بر گفتهها و ادبیات تند در نقادی است، در کنار وفاداری به آنچه از اسلام میشناختند، در آنان دیده میشود، یا آثارش در افکارشان وجود دارد. آقای طالقانی، دست کم بخشی از وجودش، متعلق به این جریان است، و نه این که لزوما از آنها تأثیر پذیرفته باشد که پذیرفته بود، بلکه خودش در این شرایط بالید و روی ادبیاتش تأثیر شگرفی گذاشت. این که بعدها آقای طالقانی ارادتش به فدائیان اسلام ثابت ماند و نواب صفوی را نه تنها در بازگشت از سفر مصر در فرودگاه استقبال کرد، بلکه در آغاز عصر وحشت پس از 28 مرداد به خانه راه داد ریشه در همین رفتارها دارد. جمله تاریخی آیت الله طالقانی در سال 1358 که در آن اقدام فدائیان اسلام را در ترور رزم آراء برداشتن نخستین مانع برای ملی شدن نفت دانست، نشان از وفاداری او به فدائیان تا زمان انقلاب است.این نگرش تند را در سخنرانیهای وی در طول سالهای 40 ـ 43 شاهدیم. بعد از زندان هم به رغم آن که فشارهای سیاسی رژیم او را محدود کرد اما باز زبان تندی داشت. به کار بردن کلماتی تند در سخنرانیها بر ضد رژیم و عناصر وابسته پدیده کلامی مرحوم طالقانی است: پس آن مردک پفیوز که آمده بود از من ..... (یاران: 1/273) روی همین اصل هم به جای حضرت علی، یک مشت فاحشه و فاحشه صفت بر شما حکومت می کنند (یاران: 1/41). اصل این است که در این مسجد نباید صحبت شود. حتی هر روز من بخواهم صحبت معمولی بکنم آن چغندر قرمز می رود و می گوید که طالقانی صحبت کرد. (با دست هم او را نشان داد) (یاران: 3/36). چنان که فرخ رو پارسای را فردی بیسروپا خواند (2/322). رفاقت آیت الله طالقانی و نهضت آزادیهـ : رفاقت آیت الله طالقانی با دکتر مصدق، جبهه ملی، و سپس اعضای متدین و مذهبی آن، یعنی شاخه نهضت آزادی سبب شد تا وی با افکار آزادیخواهانه از نوع لیبرالیستی آن آشنا شود. در تمام سالهای پس از 1340 تا انقلاب این دو در کنار یکدیگر بودند. طی سالهایی که آنها آزاد بودند و در مسجد هدایت، کمتر شبی بود که مهدی بازرگان در نماز آقای طالقانی شرکت نکند. آگاهیم که مجموعه نهضت آزادی به ویژه سران آن، یک جریان سیاسی خاصی بودند که به روشهای سیاسی در مواجه با رژیم باور داشتند نه روشهای نظامی. این میراث در افکار آیت الله طالقانی تأثیر گذاشت و از وی یک شخصیتی ساخت که در کنار دیگر مؤلفههای فکری و سیاسی میراث برده از گذشته، تحت تأثیر این اصول هم قرار گیرد. باید عرض کنم که آقای مطهری هم رفاقت دایمی با این اشخاص داشت، ضمن آن که تفاوتش با آیت الله طالقانی این بود که هم خودش فکری تر بود و هم منتقدتر. اما سیاست ضد پهلوی و تأثیر آن روی شخصت آقای طالقانی برای تأکید بر امر «مبارزه»و: آیت الله طالقانی روی اصل مبارزه تکیه میکرد و بنابرین در محدوده مبارزه به تأیید نوع گروهها میپرداخت. در واقع باید گفت شخصیت آیت الله طالقانی در مبارزه شکل گرفته بود، بزرگ شده بود و به حد بلوغ و نهایت خود رسیده بود. مبارزین پس از سالهای 42 شامل دو گروه مجاهدین خلق و کمونیستها بودند. تاکید ایشان روی مبارزه، مانع از آن بود که بخواهد در این باره حساسیتی از خود نشان دهد. سحابی می گوید این احساس در من که در امر مبارزه با رژیم میان اسلام و مارکسیسم تفاوتی نیست، با الهام از آیت الله طالقانی بود. آقای طالقانی ریشه های مبارزه مسلحانه را هم در خود داشت و بنابرین در این مورد توافقی با سران نهضت آزادی نداشت، بلکه به عکس، با مراجعه به ریشه هایی که از فدائیان اسلام داشت، نسبت به مبارزه مسلحانه با دید مثبت برخورد میکرد. البته وقتی ماجرای کمونیست شدن سازمان مجاهدین پیش آمد برخورد کرد و حتی در باره فتوای طهارت و نجاست نظر مثبت داد و نشان داد که روی ایمانش به اسلام که همه هویتش را تشکیل میدهد با کسی معامله نمیکند. شخصیتی همه جانبه و محبوب و مؤثر روی ملیونز: یک نکته مهم در این شخصیت همه جانبه ای که داشت این بود که محبوب همه قشرها و طوایف بود. این نکته را ساواک با دقت دریافته بود و چنان که در یکی از اسناد آمده است، طرفداران آیت الله طالقانی را به چند بخش تقسیم می کند: سران نهضت آزادی، دانشجویان و دانش آموزان، جامعه مهندسین، افراد اداری و فرهنگی، تجار و بازاریان. در واقع آیت الله طالقانی از هر کدام از نحلههایی که در طول دهها سال با آنان مراوده داشت، عناصر و مؤلفههایی را برگزیده و در اندیشه خود جای داده بود. این امر در کنار اخلاق او، اخلاص و به ویژه شجاعت وی شخصیتی محبوب به وی داده بود. او قدرت هضم رفتارهای مختلف را داشت و به دلیل آن که خود از روحانیت بود و در قم هم ریشه داشت، با نهضت روحانیت همراهی کرد. بدون شک او روی افراد نهضت هم برای همراهی با روحانیون در سالهای 41 - 43 تأثیر داشت و همین سبب شد تا آنان مانند دیگر ملیها از روحانیت رویگردان نشوند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 413]