واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > زیباکلام، صادق - حتی یک بررسی اجمالی و اولیه کافی است تا انسان را با این پرسش بنیادی مواجه سازد که به راستی ملاک دکتر احمدی نژاد برای انتخاب وزرای معرفی شده به مجلس چه بوده؟ آیا او ملاک های مدیریتی، توان اجرایی، تحصیلات، تجربیات و این دست ملاک ها را در نظر گرفته؟ اگر به راستی اینها ملاک های ایشان بوده باشد در آن صورت انسان حیران می شود که برخی از گزینه ها چگونه در فهرست قرار گرفته. به عنوان مثال اگر ملاک موفقیت اجرایی و توانمندی مدیریتی بوده باشد، آیا آقای علی آبادی در تربیت بدنی خیلی موفق بودند که حالا باید ارتقا پیدا کرده و وزارت بااهمیت نیرو بر عهده شان واگذار شود؟ ممکن است فرض بگیریم ملاک ایشان تخصص و تحصیلات بوده. در آن صورت می توان پرسید دانش و تخصص مشخص آقای میرکاظمی در حوزه نفت با آن همه پیچیدگی های فنی و استراتژیک که دارد کدام بوده است؟ توان تخصصی آقای میرکاظمی در صنعت نفت چقدر است و ایشان از کدام دانش و تجربه در صنعت نفت کشور برخوردار بوده اند؟مشابه همین پرسش ها را می توان در خصوص انتخاب حیدر مصلحی برای وزارت اطلاعات داشت. به راستی ایشان در خصوص وزارت اطلاعات که مدیریت و ریاست آن از حساسیت و کارآمدی خاصی برخوردار است، کدام تجربه را داشته اند؟ وزیر اطلاعات دست کم باید چهره و شخصیتی باشد که حتی اگر از علم و اشراف و اطلاع چندانی هم از نحوه عملکرد و ساز و کارهای آن وزارتخانه برخوردار نباشد، دست کم دارای یک شخصیت و جایگاه سیاسی باشد و از یک شأنیت سیاسی برخوردار باشد تا دستگاه های اجرایی دیگر کشور خود را مکلف به همکاری با وزیر اطلاعات بدانند. سمت های قبلی ایشان حکایت از آن می کند که حتی اگر فرض بگیریم مشار الیه از توان اجرایی و مدیریتی بالایی هم برخوردار باشد (که خیلی هم معلوم نیست چنین باشد)، ایشان از آن شأنیت و جایگاه سیاسی بالا برخوردار نیستند. جناب مصلحی مشاور رئیس جمهور در دولت قبلی در امور روحانیت بودند، نمایندگی ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه را داشته اند، ایضاً نمایندگی رهبری در سازمان اوقاف را داشته اند که جملگی حکایت از آن می کند که نمی توان گفت ایشان از یک جایگاه مدیریتی بالایی برخوردار بوده اند. مشابه همین تحلیل را کم و بیش می توان با گزینه مهم وزارت کشور به عمل آورد. جایگاه وزارت کشور می طلبد کسی که در راس آن قرار می گیرد فردی باشد که بتواند با اقشار و لایه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در اطراف و اکناف کشور محشور باشد. از سوی دیگر آگاه به مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، احزاب، تشکل های سیاسی، جریانات سیاسی، گروه های ذی نفوذ، اقلیت ها، مسائل قومی و هزار و یک مساله دیگر از اعتیاد گرفته تا سایر ناهنجاری های اجتماعی باشد. دانش و تخصص نظامی و سپاهی گری سردار محمد نجار به کنار، آیا ایشان در هیچ یک از آن موارد عدیده یی که برشمردیم اشراف و آگاهی لازم در حد وزیر کشور شدن دارند یا از آنها برخوردارند؟ در مورد پست ها و سمت های دیگر هم می توان پرسید. دکتر مرضیه دستجردی به راستی توان مدیریت وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی را دارند؟ وزارتخانه یی که صدها بیمارستان، مراکز پزشکی دانشکده های پزشکی و موسسات تحقیقاتی را شامل می شود. آیا تجربیات قبلی اجرایی مشارالیها آنقدر موفق و درخشان بوده که بتوان گفت با همکاری بدنه پرسنل زیرمجموعه و مدیران ارشد به همراه معاونان وزارت بهداشت، ایشان می توانند عطف به آن مدیریت های قبلی از عهده کار برآیند؟ متاسفانه هر قدر انسان در شماری از انتخابات دقیق می شود و هر قدر هم که می خواهد با خوش بینی و سعه صدر و دیدن نیمه پر لیوان به قضیه بنگرد، باز هم کم آورده و به بن بست می رسد. به نظر می رسد حسب موارد دیگر، ایشان به جای تخصص، کارآمدی، تجربه، شایستگی مدیریتی و مولفه هایی از این دست، ملاحظات دیگری داشته اند. شاید به همین خاطر بوده که خیلی دغدغه و زحمت شور و مشورت با مجلس را به خود نداده اند. البته انتصاب وزیر زن امری مبارک و ستودنی است و وقتی سه وزیر زن منصوب می شوند دلیل بیشتری برای شکرگزاری است. اما بد نمی شد که ایشان از چند چهره دانشگاهی (و نه سیاسی و خطی) در خصوص عملکرد خانم دکتر جوادی که مسوولیت محیط زیست را برعهده داشتند جویا می شدند که ظرف چهار سال گذشته چه مصیبت های هولناکی بر محیط زیست ایران رفت، ضمن آنکه اسمش هم بود که یک خانم مسوولیت دارند. مهم تر از زن بودن یا مرد بودن و مهم تر از سه وزیر زن یا 21 وزیر زن داشتن، آن است که زنان یا مردان منتخب چقدر تبحر و کارایی دارند؛ والا با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود.شاید ملاک دیگر ایشان برای گزینش وزرایشان آن بوده که از رئیس انقیاد و حرف شنوی کامل داشته باشند. واقعیت آن است که شماری از وزرا و مسوولان قبلی احمدی نژاد به دلیل آنکه خیلی حاضر به انقیاد از رئیس نبودند کنار گذاشته شدند. دکتر فرهاد رهبر رئیس سازمان برنامه و بودجه، دکتر شیبانی، دانش جعفری، علی لاریجانی (شورای امنیت ملی)، پورمحمدی، نژادحسینیان، اکبر ترکان، محسنی اژه یی، صفار هرندی و... به دلیل ابراز مخالفت با رئیس کابینه کنار گذاشته شدند. آقای احمدی نژاد ظرف چهار سال گذشته نشان داده بیش از آنکه یک مدیر اجرایی متخصص، توانمند، با تجربه و تحصیلکرده بخواهد، بیشتر به دنبال مردان و زنانی است که به عنوان اعضای کابینه و مدیران اجرایی زیرمجموعه اش از ایشان انقیاد و حرف شنوی کامل داشته باشند. به عبارت دیگر ایشان فرمانده هستند و فرمان یا دستور صادر می کنند و مابقی هم صرف نظر از آنکه وزیر هستند یا استاندار، مشاور هستند یا معاون، صرفاً مجری دستورات هستند. فی الواقع انتخاب های ایشان در چنین پارادایمی است که جواب داده و معنا پیدا می کند. بر مجلس است که به عنوان امین ملت از اختیارات قانونی اش بهره گرفته و نشان دهد که نخستین ملاک و میزان برای تصدی یک وزارتخانه تخصص، دانش، تحصیلات، تجربه، سوابق مدیریتی و این دست مولفه هاست تا ملاحظات دیگر.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 429]