واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > صالحی، سید عباس - اوج گیری مجدد منازعات دولت یمن با جنبش شیعی الحوثی، بهانه این سلسله یادداشتهاست. اتفاقاتی که هم اینک در این کشور اسلامی رخ میدهد، از منظرهای گوناگون با گذشته و حال هویت ایرانی- شیعیمان مرتبط است، اما مناقشات داخلی و بحرانهای بیناالمللی، مانع موضعی شفاف و موثر در این زمینه شده است. پارهای از اخبار اخیر در این رابطه چنین است:• جنبش الحوثی اعلان داشت که با رد طرح صلح این جنبش، دولت یمن پاسخگو و مسئول نتایج وخیم جنگی است که پیشبینی میشود طولانی خواهد بود. (24 مهر، خبرگزاری فارس)• ارتش یمن، حملات گستردهایی را علیه گروه الحوثی در استان صعده واقع در شمالغربی یمن آغاز کرد. (24 مهر، خبرگزاری جمهوریاسلامی)• و ...در قبال این مخاصمات که چندین سال تداوم دارد و اکنون مرحله جدیدی از آن در جریان است؛ پرسشهای اساسی مطرح است:• حوزههای علمیه شیعه به ویژه حوزه علمیه قم، به عنوان مرجع فکری- وجودی شیعیان جهان، در برابر این رخدادها چه مسئولیتی به عهده دارند؟• رسانهها و مراکز و نهادهای غیردولتی، چه تکلیف و رسالتی را بر دوش دارند؟• نظام جمهوریاسلامی و دیپلماسی خارجی آن، وظایف و تکالیف خود را چگونه انجام میدهد؟برای شناخت این تکالیف و مسئولیتها، ابتدا باید به تصویر درستتر از وقایع و علل و زمینههای آن دست یافت تا سخن از مسئولیتها و تکالیف، واقعبینانه و موثر ترسیم گردد. چه این که به نظر میرسد هم در سطح نخبگان و هم در سطوح عمومی، از مسائل مرتبط با این رخداد مهم، برداشت و تحلیل درستی وجود ندارد. به عنوان نمونه روزنامه کیهان در مطلبی با عنوان «پشت صحنه حوادث یمن» رسماً عربستان را به حمایت شیعیان حوثی متهم میکند و هدف عربستان را تجزیه یمن قلمداد میکند! همچنین در این مقاله، جنگ فعلی را درگیری بین دو طایفه زیدی میشمرد ...این نگرشها و برداشتهای ناصواب، حکایت از آن دارد که حتی در سطوح رسانهای، دقتها و تاملهای کافی وجود ندارد و در نتیجه، راهبردها بر اساس همین تلقیّات نادرست رخ میدهد.از اینرو، در آغاز به سلسلهایی از موضوعات، که به فهم درستتر یاری میرساند، میپردازیم. و در آغاز از روابط تاریخی هویت ایرانی- شیعیمان با کشور یمن سخن میگوییم. روابط تاریخی ایران و یمنپس از نیم قرن حکومت حبشیان بر یمن، با استمداد یکی از بزرگان اهالی یمن به نام سیف بن ذی یزن از انوشیروان، سپاهی ایرانی به سوی یمن شتافت و از آن پس، یمن به صورت استان ایرانی درآمد و از سوی تیسفون اداره میشد.حضور پارسیان در یمن و پیوندهای بین آنان با یمنیها، موجب شد که جمعیت ایرانی در یمن افزایش یابد. در منابع اسلامی به این تیرههای ایرانی- یمنی «ابنأ» گفته میشد. آنان بدون اتصال به پیوندهای شایع قبیلهای عرب، با نامهای ایرانی خود مشهور بودند، نامهایی چونان: باذان، سردویه، مهرویه، زنجویه و ...نفوذ ایرانیان در یمن از سال 575 آغاز شد و تا ظهور اسلام در این منطقه ادامه یافت، هر چند با ضعف دولت ساسانی، نمایندگان آن امپراتوری در این سامان نیز رو به ضعف نهادند و به مرور، اقتدار ایشان به مناطق مهم چونان صنعا و عدن و ... محدود گشت.شایان ذکر است که «باذان» که حاکم ایرانی خسروپرویز در یمن بود، در سال هشتم هجری پس از دریافت نامه پیامبر(ص) اسلام آورد و بخش مهمی از طوایف ایرانی یمن به متابعت از او، همگی اسلام آوردند. باذان، در نامه به پیامبر(ص) اسلام خود را ابراز داشت و هیأتی را برای بیعت با پیامبر(ص) به مدینه فرستاد. پس از «باذان»، «دادویه» نیز در دعوت به اسلام طوایف ایرانی یمن تلاش ورزید.بدینگونه اسلام انتخابی ایرانیان یمن، سهم اساسی در ورود اسلام به یمن (و بعدها) به ایران داشت. تشیع با یمن پیوند قلبی- تاریخی دارددر این زمینه، نکات بسیار است. جهت اختصار و ایجاز، به خلاصهایی از نکات مهم در این زمینه، اشارت میکنیم:1- امام علی(ع) سفیر مکرر پیامبر(ص) به «یمن» بود و در چند سفر، مأموریتهای متعددی را بر عهده گرفت. دو قبیله مهم و معتبر یمن «همدان» و «مذحج» توسط آن بزرگوار اسلام آوردند، منصوب در جمعآوری زکات و اختلافات قضایی یمنیها شد و ...این سفرها و حضورهای متوالی امام در منطقه یمن، دلباختگان و هواداران جدی برای ایشان بوجود آورد که از جمله ایشان شخصیتهایی همانند «مالک اشتر نخعی» بود.2- از میان 23 نفر یاران و شیعیان وفادار اولیه امام علی(ع)، 10 نفر از انصار یمنی (قبائل انصار که ریشه در یمن داشتند) و 2 مهاجر یمنی دیده میشود.3- در میان کارگزاران امام علی(ع) از 51 استاندار ایشان، 30 نفر ایشان از قبائل یمن بوده و ریشه درآن خاک داشتند.4- بخش قابل توجهی از فرماندهان سپاه امام علی(ع) در جنگهای سهگانه و نیز سربازان لشکر ایشان، از قبائل یمنی بودند. قبائلی چونان: همدان، مذحج، کنده و ...5- بخش مهمی از قیامهای ضد اموی توسط شیعیان یمن اتفاق افتاد. «حجر بن عدی» از بزرگان قبیله کنده، از طوایف یمنی بود که علیه سلطنت اموی برخاست. در میان شهدا کربلا، 34 نفر یمنی بودند. (یعنی 47% شهدا) در قیامهای خونخواهانه پس از شهادت امام حسین(ع)، نیز نقش قبائل یمنی مشهود بود. در قیام توابین و مختار، نقش این قبائل بسیار بارز بود. در فهرست استانداران مختار، از 11 نفر، 6 نفر یمنی بودند و بخشی از فرماندهان اصلی سپاه او، از بزرگان قبائل یمنی بودند. چونان ابراهیم بن مالک اشتر نخعی (از قبیله مذحج) و ...6- با سختگیری حجاج بن یوسف بر بازماندگان شیعی قیامهای ضد اموی، بخشی از «اشعریان» (که از تیره قبائل یمنی در کوفه بودند) مجبور به مهاجرت به ایران و اسکان در قم شدند. اشعریان، که به دوستی اهلبیت مشهور بودند، تشیع را در ایران و قم گسترش دادند و شخصیتهای بنامی از ایشان در آن شهر پدیدار شدند که از اصحاب بزرگ امامان شیعه و راویان برجسته امامیه محسوب میشوند. بخش وسیعی از گسترش تشیع ایران در شهرهایی چونان کاشان، ری، آوه و ... مدیون ایشان بود.محورهای فوق، گوشهایی از مناسبات تاریخی «یمن و تشیع» است که برای تفصیل آن میتوانید به نگاشته محققانه دانشور فاضل جناب آقای اصغر منتظرقائم با عنوان «نقش قبائل یمنی در حمایت از اهلبیت (در قرن اول هجری)» مراجعه کنید. شایان یادکرد است که این اثر ارجمند، توسط همسر آقای عصام العماد (از دانشوران یمنی که به شیعه امامیه گراییدهاند) به عربی ترجمه شده است. * * * نکات یاد شده در این محور نشان میدهد که نمیتوان رابطه «ایران و یمن» را در محدوده روابط عادی و دیپلماتیک با کشورهایی از قبیل بورکینافاسو، ساحل عاج و سنگال و ... تعریف کرد! هم به لحاظ هویت ایرانی و هم با عنایت به هویت شیعی، روابط ما با این کشور باستانی بسیار عمیق، ژرف و در افق و امتداد یک تاریخ است. این پیشدرآمد، ایجاب میکند که باید به رخدادهایی که در این کشور اتفاق میافتد، با توجه و علاقه بیشتری نگریست و درک مسوولیت کرد و در ابعاد توان و مقدورات، به موضعگیریهای واقعبینانه و موثر پرداخت. (ادامه دارد)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 531]