واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > مختاباد، سید ابوالحسن - اول: بخشی از وظایف چهرهها و نهادهای فرهنگی و سیاسی ،به خصوص صدا و سیما، توجه دادن مردم و معرفی چهرههای شاخص و نامدار حوزههای گوناگون فکری و فرهنگی و علمی است. مردم عادی و مخاطبان (به خصوص جوانان و نوجوانان) که مدام در پی هدفی هستند تا مسیری را در زندگی انتخاب کنند، از طریق همین آشناییها و شنیدن تلاش و همت بزرگان این مرز و بوم، افقی را برای خود تصویر میکنند. رفتار و سلوک شخصی و حرفهای و کاری این بزرگان و مسیری که آنها انتخاب کردند و همت و تلاشی که ورزیدند،میتواند چراغ راهی باشد و اسباب تشویقی برای جوانترها که: نابرده رنج گنج میسرنمیشود/ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد دوم: در نیمه اول اردیبهشت سه تن از بزرگان فرهنگ و هنر و ادب این مرز و بوم دل به دیار باقی دادند. زندهیادان عطاءالله جنگوک، دکتر علی محمد حقشناس و استاد محمد بهمن بیگی. هر کدام از این بزرگان در حیطه کاری خود نهالی را کاشتند و پرورش دادند که کاری مشابه آنان انصافا مرد کهنی میخواهد همانند خودشان و البته سالیان سال باید بگذرد و ابر و باد و مه وخورشید و فلک درکار بیفتند تا چنین آدمیانی پرورش یابند و عرصههای تازهای را در نوردند. سوم: نگارنده در تمامی این ده روز سعی کرده است به تفاریق رفتار اهل سیاست و فرهنگ و نهادهای دولتی و به خصوص صدا و سیما را در قبال مرگ این بزرگان رصد کند. انصافا مایوس شدم و البته تاسف خوردم بر نگاه به فرهنگ و هنر در این مرز و بوم. تقریبا هیچ چهره سیاسی حتی درجه دوم کشور (در سطح وزیر و معاون) درباره درگذشت این افراد، رضایت به دادن تسلیت هم نشد. بماند آنکه کسی در تشییع پیکر این زندهیادان حضور نیافت تا جماعت بزرگ تشییع کنندگان، که ستونهای فرهنگی و هنری هم در میانشان بودند، این احساس را بکنند که کسی اندک دغدغهای نسبت به فرهنگ دارد. این نوع برخورد نشان میدهد اهل سیاست (حتی اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس) علاوه بر آنکه خود درک و فهمی دقیق از سرشاخههای فرهنگ ندارند، دور و برشان مشاوران آگاه به نشیب و فراز فرهنگی نیست که بتوانند این تحولات و فراز و فرودها را رصد کرده و به مدیر خود گزارش داده و در تصمیمسازیاش دخیل باشند. کسی که اندکی با تاریخ آموزش و پرورش این مرز و بوم آشناست نمیتواند فهم کند، بزرگی همانند محمد بهمن بیگی دل به دیار باقی دهد و وزیر آموزش و پرورشش از وی یادی نکند؟ همچنانکه اگر فردی با تحولات لغت و فرهنگ لغت و زبانشناسی و ترجمه آشنا باشد و البته وزیر ارشاد هم باشد نمیتواند درک کند چهرهای همانند دکتر حقشناس درگذشته باشد و وزیر ارشاد و معاونش یک خداقوت باد به خانوادهاش نگفته باشند؟ حداقل ماجرا این است که حقشناس در همین چند سال اخیر چهره ماندگار شد و چند بار هم جایزه کتاب سال را دریافت کرد. ماجرا وقتی به صدا و سیما میرسد جالبتر میشود. این رسانه که قرار بود روزی رسالت دانشگاه را عهدهدار شود و بار آن را هم بر دوش کشد. تقریبا بیاعتنا از کنار این رخدادها گذشت و در حد یک رفع تکلیف به آن نگاه کرد. حتی اگر بخواهیم از منظر عناصر رسانهای به درگذشت این سه تن نگاه میکردیم انعکاس مناسب مراسم ختم و درگذشت اینان، مخاطبان فراوانی دارد. مگر صدا و سیما این همه هزینه نمیکند که مخاطب را پای رسانه خود نگاه دارد و پیامش را بدهد؟ الان برنامهای مفت و مجانی در اختیار آنهاست که بتوانند گروهی مهم و کیفی از مردم را پای رسانه خود بنشانند چرا که کار و آثار این بزرگان نشان دادکه علاوه بر خواص عامه مردم فرهنگ دوست هم کارشان را پسندیدند. کتاب فرهنگ هزاره استاد حقشناس و دو همکار گرامیشان، که حاصل 15 سال کار فشرده و شبانهروزی در واحد پژوهش انتشارات فرهنگ معاصر است، در بیش از دو هزار صفحه، در هشت سال اخیر نزدیک به 30 بار تجدید چاپ شده است و این یعنی مردم کار این آدم را میشناسند و برایش قدر و ارزش قائلند. برخی از آلبومهای زندهیاد عطاء الله جنگوک، که راوی صدیق موسیقی فخیم و فرهمند نواحی ایران بود، در زمره پرفروشترین آلبومهای تاریخ موسیقی ایران به شمار میآید. همچنانکه نام بزرگی چون استاد بهمن بیگی را کمتر اهل آموزش و پرورشی است که نشنیده باشد، به خصوص در منطقه فارس و قشقایی. فرهنگ در تعریف دقیق آن یعنی توجه کردن به لایههای عمیق آن و هر سه این بزرگان در حیطهای که کار کرده بودند، عمق و غنایی به کارشان بخشیدند که فقط آنانی که در فرهنگ غوطهخوردهاند میتوانند دریابند چه کردهاند؟ و نه آنان که عسل عسل میگویند و اما دهانی را شیرین نمیکنند. *نیمبیتی از بانگ نی استاد هوشنگ ابتهاج سایه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 356]