واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > ایرانی، محمد - سوابق بشاراسد نشان از آن دارد که وی به دنبال ایجاد اصلاحات در کشورش بوده است.ایشان از لحاظ شخصیتی انسانی دیکتاتورمآب آنگونه که حسنی مبارک، معمر قذافی و علی عبدالله صالح رئیسجمهوری یمن هستند، نیست. خیلی از ناظران امیدوارند که رئیسجمهوری سوریه جدی بودن حرکت مخالفان خود را متوجه شود و امتیازات جدی به آنها اعطا کند. گفتوگوی فرهیختگان با محمد ایرانی دیپلمات سابق ایران در سوریه و لبنان ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۵:۳۴ صادق حمزه: در گفتوگو با محمد ایرانی سفیر سابق کشورمان در لبنان ماهیت و پیامدهای ناآرامیهای موجود در سوریه را مورد پرسش قرار دادم. این دیپلمات سابق کشورمان بر این باور است که اعتراضات جاری در سوریه تفاوت چندانی با اعتراضات موجود در دیگر کشورهای عربی ندارد. آقای ایرانی بر این باور است که گسترش موج ناآرامیها به سوریه به وضوح نشان میدهد که تحلیلهایی که سابقا درباره عدم امکان تسری ناآرامیها به سوریه ارائه میشد، منطقی و درست نبوده است. با این حال سفیر سابق کشورمان در لبنان شخصیت اسد و موقعیت دولت وی را در بسیاری از جنبهها متفاوت از دیکتاتورهای عربی میداند و معتقد است وی هنوز فرصت دارد تا با انجام اصلاحات مانع تداوم اعتراضات علیه دولت خود شود. مشروح گفتوگوی من با این دیپلمات سابق کشورمان درسوریه و لبنان در پی میآید. بشار اسد رئیسجمهوری سوریه پیش از آغاز ناآرامیها در کشورش اعلام کرده بود که در سوریه هیچ وقت انقلابی صورت نمیگیرد. اما از پنج هفته پیش شعلههای ناآرامی در کشورهای عربی به سوریه نیز رسیده و به نظر میرسد دولت دمشق را با چالشهایی جدی مواجه کرده است. به باور شما چه عواملی در انتقال ناآرامیها به سوریه دخالت داشتهاند؟ در ابتدا باید گفت ورود موج تحولات تونس و مصر به دیگر کشورهای عربی امری اجتنابناپذیر بود. لذا این موج دیر یا زود باید به دیگر کشورها ازجمله سوریه منتقل میشد. اغلب ناظران بر این باورند که با توجه به سطح مطالبات مشترک شهروندان کشورهای عربی، ورود شعلههای انقلاب یاس تونس به دیگر کشورها اجتنابناپذیر است. بنابراین ما باید سوریه را هم جزئی از منظومه کشورهای عربی بدانیم که مردم آن مطالبات خاص خودشان را دارند. به طور طبیعی با توجه به تحولات پیرامونی سوریه و تحتتاثیر قرار گرفتن شهروندان این کشور از این تحولات و با توجه به رشد تکنولوژی ارتباطات، موج انقلاب به این کشور نیز منتقل شد. به تعبیری دیگر باید گفت که تلفیقی از مشکلات داخلی و مطالبات افکار عمومی برای دستیابی به اصلاحات و در واقع خواستههای طبیعی و مشروع شهروندان سوریه، همچنین تحرکات بیرونی و دخالت برخی از کشورهای عربی در مسائل داخلی سوریه از عوامل مهم نا آرامی های این کشور هستند. اعتراضات سوریه چه وجه اشترک و تفاوتهایی با ناآرامیها در دیگر کشورهای عربی دارد؟ وجه مشترک کشورهای جهان عرب این است که حاکمان این کشورها به مخالفان اجازه هیچ اظهارنظری نمیدادند و به شدت شهروندان خود را تحقیر میکردند. نوع برخورد این حاکمان با موج انقلاب از دیگر موارد مشترک رهبران کشورهای عربی است که موجب افزایش شکاف بین آنها و شهروندان کشورشان شده است. قبل از آغاز ناآرامیها در سوریه، تحلیلی درخصوص این کشورها وجود داشت که براساس آن ناظران بر این باور بودند موج انقلاب در کشورهایی که حامیان سیاستهای غرب هستند در حال رخ دادن است. در واقع بخشی از این تحلیل درست بوده، اما پس ازمنتقل شدن موج اعتراضات به سوریه (که اگر نگوییم این کشور پرچمدار اصلی محور مقاومت است، ولی یکی از ارکان مهم مقاومت محسوب میشود) باور نظریه ارائهشده را سخت کرده است. البته امروز تحولات جهان عرب به گونهای فراگیر شده که نوعا خواستههای شهروندان این کشورها، خواستههای داخلی است. درحقیقت اعتراضات مردم عرب متوجه استبدادستیزی و برای رسیدن به خواستههای افراد است و کمتر به توجهات ملی توجه دارد. در بحث تفاوت سوریه با دیگر کشورهای عربی باید گفت که بشار اسد از لحاظ شخصیتی انسانی دیکتاتور آنگونه که حسنی مبارک، معمر قذافی و علی عبدالله صالح رئیسجمهوری یمن هستند، نیست. همچنین سوابق اسد نشان از آن دارد که وی به دنبال ایجاد اصلاحات در کشورش بوده است. رئیسجمهوری سوریه زمانی که در سال ۲۰۰۰ پس از فوت پدرش به مسند قدرت رسید، یکسری اصلاحات انجام داد، اما سیستم کهنه سوریه که در آن اصول حزب بعث حاکم است مانع از ادامه اصلاحات بشار اسد شد؛ چرا که براساس قانون اساسی سوریه تنها حزب حاکم میتواند در مسائل سیاسی و اقتصادی فعالیت کند. اما در حال حاضر وضعیت به گونهای است که سیاست حاکم با خواستههای شهروندان سوریه که درحال مطرح کردن هستند در تعارض قرار گرفته است. ضمن اینکه اسد در سخنرانی اولین جلسه هیات دولت به مخالفان قول داد که یک سری اصلاحات جدید انجام دهد، اما اصلاحات وعده داده شده تا حدودی با خواستههای مخالفان تعارض دارد. همانگونه که مطلع هستید، پیش از اسد، مبارک، علی عبدالله صالح و حتی قذافی به مخالفان خود قول دادند که درصورت پایان دادن به اعتراضات خود، حاضر به انجام اصلاحات در سیاستهای داخلی کشورشان هستند. درواقع رهبران کشورهای عربی پس از افزایش فشارهای داخلی و ترس از سقوط حکومتشان با ایجاد اصلاحات موافقت میکنند. بنابراین وعده ایجاد اصلاحات محدود به نظام حاکم سوریه نیست و آیا نمیتوان گفت که این مساله یک وجه مشترک بین تمام رهبران کشورهای عربی در مواجهه با مخالفتهای گسترده افکار عمومی و کاستن از نمودهای عینی مخالفت شهروندان با حکومت است؟ بله، همین طور است. درحقیقت رهبران کشورهای عربی ابتدا تا جایی که برای آنها امکان داشت در مقابل خواستههای مخالفان خود مقاومت کردند. با این حال نکته مهمی که وجود دارد این است که حاکمانی که علاوهبر دادن برخی امتیازات به مخالفان خود یکسری اصلاحات عملی انجام دادند با مشکل کمتری مواجه شدند. بهعنوان مثال رهبران دو کشور لیبی و یمن در مقابل درخواست شهروندان خود برای ایجاد اصلاحات مقاومت کردند که این امر موجب کشته شدن تعداد زیادی از شهروندان بیگناه این دوکشور شد. ولی رهبران دو کشور مصر و تونس با کنارآمدن در مقابل خواستههای مخالفان، از افزایش کشته شدن شهروندان کشورشان جلوگیری کردند و این مساله موجب شد تا تحولات این دو کشور با عمق بیشتری پیش برود. در همین حال خیلی از ناظران امیدوارند که رئیسجمهوری سوریه جدی بودن حرکت مخالفان خود را متوجه شود و امتیازات جدی به آنها اعطا کند. تصور نمیکنید که تنها دادن وعده اصلاحات از سوی دولت سوریه به مخالفان کافی نباشد و این دولت باید برای جلب رضایت مخالفان یکسری اقدامات عملی انجام دهد. چرا که دادن وعده نمیتواند تضمینی برای ایجاد اصلاحات باشد. دراین باره میتوان به حاکمان بحرین اشاره کرد، آنها پس از مشاهده افزایش موج اعتراضات، به مخالفان قول ایجاد اصلاحات را دادند، اما پس از ورود نیروهای نظامی عربستان و امارات و سرکوب مخالفان، رهبران بحرین با عقبنشینی از وعدههای سابق خود برای ایجاد اصلاحات، بار دیگر اقدام به دستگیری و سرکوب رهبران مخالف کردند. بنابراین تصور نمیکنید که دولت سوریه پس از اینکه بتواند به اعتراضات مخالفان پایان دهد، باز هم وضعیتی شبهبحرین به خود بگیرد؟ درمورد بحرین باید گفت پادشاه این کشور تمایل داشته که یکسری امتیازات در اختیار مخالفان خود قرار دهد تا آنها به تحصن خود در میدان لولو پایان دهند. البته دستیابی مخالفان بحرین به مطالبات خود دور از انتظار نبود، چرا که آنها پیش از آغاز اعتراضات این مطالبات را داشتند که لطمهای به جایگاه پادشاه وارد نمیکرد. در واقع مخالفان در بحرین سعی داشتند با اعمال فشار برای ایجاد تغییر در قانون اساسی کشورشان بتوانند نقش بیشتر در پارلمان داشته باشند. منتها مشکل فعلی بحرین دخالت نیروهای خارجی در این کشور است که کل وضعیت را در بحرین به هم ریخت. اما درمورد سوریه دخالت نیروهای خارجی وجود ندارد که وضعیت این کشور را به هم بزند. نکته دیگری را نیز نباید فراموش کرد که دیوار هراس و خوف در جهان عرب فرو ریخته است. بنابراین در سوریه امکان ندارد که شرایط به گذشته بازگردد. همچنین اگر کشتار در این کشور ادامه پیدا کند بهطور قطع و یقین وضعیت بدتر از این خواهد شد. در حال حاضر بحث اصلی در سوریه این است که آیا دولت با دادن امتیاز و اصلاحات، اولا قادر خواهد بود آرامش را به کشور بازگرداند یا خیر؟ ثانیا اگر آرامش به سوریه باز نگردد، آیا دادن اصلاحات منجر به سقوط نظام حاکم در سوریه نخواهد شد. یعنی دولت سوریه با دادن امتیازات بیشتر به مخالفان، میتواند از سقوط حکومت جلوگیری کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 407]