واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > فرجادی، محسن - انتشار خبر سکته میرحسین موسوی یکی از پر مساله ترین چهره های سیاسی سال گذشته تا کنون در روز سه شنبه برای اولین بار نبود. پیش از این نیز در دی ماه خبری درباره سکته این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم انتشار یافت که به سرعت تکذیب شد. اما این بار در روزی که خبر دستگیری عبدالمالک ریگی منتشر شد خبری کوتاه نیز درباره سکته موسوی توسط یکی از سایتهای خبری منتشر شد. این روزها هر خبری که نام او و مهدی کروبی را به دنبال دارد یا حاوی نقد این دو، یادآوری گذشته شان و یا تحلیل ها و خبرهایی است از آنچه انجام داده اند یا می خواهند اقدام کنند است. این دو چهره سیاسی اگر حرف هم نزنند مساله ساز می شوند چه برسد به اینکه مثل دبیرکل حزب اعتمادملی پس از 11 روز ذره بین بردارد و از میدان امام حسین تا آزادی را به روایت خود ببیند و بگوید«تهران 22 بهمن پادگان شده بود». خبر سکته موسوی به سرعت از سایت منتشر کننده حذف شد تا هم شایعه ای منتشر شده باشد و هم پاسخ گویی درباره آن دامن کسی را نگیرد. شاید برخی، سایتهای خبری را با دیوار نویسی های شهری اشتباه می گیرند که چیزی نوشته شود و اثری از نویسنده نماند، غافل از اینکه صدها رهگذر همین چند کلمه را می بینند و اگر جذاب باشد برای دهها نفر دیگر تعریف می کنند و همین می شود فراگیری یک شایعه و بعد عوارض آتی آن. پیگیری های خبرآنلاین برای بررسی صحت این مساله با پیگیری از طریق مجید انصاری، علیرضا بهشتی، میرمحمود موسوی و سید علی اکبر محتشمی پور به عنوان افرادی که روابط نزدیکی با میرحسین موسوی دارند ادامه یافت و منتج به نظر مجید انصاری و پاسخ ندادن علی اکبر محتشمی پور شد. هر چند با حذف خبر اولیه مشخص شد که با «خبر» مواجه نبودیم. اما پاسخگو نبودن آقایان نتیجه ای جز در التهاب نگه داشتن فضا نداشت. خواسته یا ناخواسته این موضوع حکایتی شیوا است از آنچه در این چند ماه بر سرمان رفت. حرکت در مسیر طراحی شده توسط شایعه پراکنان، پاسخ گو نبودن و توجه نداشتن به تبعات احتمالی شفاف کردن فضا؛ گویی توافقی نانوشته میان شایعه پردازان و سوژه شایعه وجود دارد که این پاس کاری به خوبی از کار در می آید. از روز جمعه هم که داستان خاتمی - موسوی آغاز شده تا شاید واکنش یکی از این دو را به دنبال داشته باشد. مشوش بودن فضای سیاسی ماههای اخیر بر اینکه حضرات هم برای اظهار نظر و واکنش به آنچه رخ می دهد تاخیرهایشان جان فرسا شود افزوده شده تا برخی روزنامه ها، خبرگزاری ها و سایتهای خبری را به گمانه زنی و به دنبال آن انتشار نقل قول های مستقیم و غیر مستقیم از چهره های مرتبط و غیر مرتبط وادار کند. حرفهایی که بیشتر برای وادار کردن طرف مقابل به واکنش مطرح می شود و در ظاهر کارکرد دیگری هم ندارد. اما استمرار این فضا علاوه بر اینکه بخش زیادی از فضای رسانه های مکتوب و مجازی را به خود اختصاص می دهد و از پیگیری مسائلی مهم تر آنها را غافل می کند باعث می شود دعواهای بی ضابطه درباره آنچه آقایان نگفته اند، یا می خواهند بگویند یا باید بگویند به مساله روز بدل شود. درجا زدن فضای سیاسی جامعه در مسائل پس از انتخابات باعث آسیب های جدی می شود که آثار آن نه امروز بلکه در آینده ای که دور نیست مشاهده می شود. وقتی فکر و ذکر اغلب رسانه ها این است که فلانی الان چه موضعی دارد و فردا باید چگونه واکنش نشان دهد، باید حجم عمده ای از انرژی رسانه ها صرف همین مسائل شود؛ اما آیا مساله این روزها فقط و فقط در جازدن در فضای پس از انتخابات آن هم اسیر شدن در چرخه گفته ها و نگفته های چند چهره سیاسی مردود شده است؟! دقیقا تا کی باید اسیر لجاجت ها بود و از راهی که در پیش داریم غافل شد. فقط 22 روز تا پایان سال مانده؛ در این سال که همه اش و حتی قبل از آن با مساله انتخابات عجین شده بود چقدر به مسائل دیگر پرداختیم؟ نمی گویم تجربه ای را که در مردمسالاری دینی از سرگذراندیم واکاوی و عیب یابی نکنیم اما آیا شرط عقل است که با چرخیدن بر گرد یکی - دو چهره و به روز کردن لحظه به لحظه آنها سال را به پایان بریم و از آن سو، بعد از تعطیلات طویل نوروزی روز از نو و روزی از نو!؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 343]