واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > معیرینژاد، هادی - سال 2001 سالیست که به نظراکثر کارشناسان آموزش عالی ، توام با رکود علمی دانشگاههای جهان خواهد بود . بحران مالی چند سال اخیر در جهان و تجدید نظر در سیاستهای جمعیتی و مهاجرتی کشورهای اروپائی را بر آن داشته است که تا با سیاستهای انقباضی مانند کم کردن بودجه دانشگاهها ،افزایش شهریه ها و سختگیری در مورد ویزای تحصیلی و کار بعد از تحصیل ، حضور دانشجویان خارجی در کشورشان را کمتر و کمتر کنند.در سال جاری انگلیس با وضع سیاستهای انقباضی در ظاهر امر دانشجویان خود را رنجاند اما سوی پنهان قضیه آن بود که اکثر دانشجویان معترض خارجی بودند چرا که علیرغم وجود این سخت گیری برای همه دانشجویان اما در نهایت با سیاستهای تجدید نظر طلبانه و محدود کننده دولت انگلیس برای ویزای کار و تحصیل دانشجویان خارجی و تصویب طرحهای بلند مدت برای پس دادن وام تحصیلی برای دانشجویان انگلیسی کم کم معلوم شده است که این سیاستها اصلا یک سیاست محدود کننده برای دانشجویان خارجی است .از طرف دیگر پولی شدن دانشگاههای سوئد برای غیر اروپائی ها ضربه مهلک دیگری بود بر پیکر امید دانشجویانی که همواره آنجا را به عنوان بهشت تحصیلات عالیه نگاه می کردند.این تحولات که شامل دیگر کشورهای اروپائی مانند هلند، اسکاتلند ،بلژیک و ایتالیا هم می شود تا حدود زیادی بر روی دانشجویان ما که جویای علم و تحصیل در خارج از کشور هستند هم تاثیر گذاشته است.اما مسئولان آمورش عالی ما چگونه می توانند از این تحول نه تنها به نفع خود بلکه به نفع جوانان این مرز و بوم استفاده کنند.حقیقت این است که چند سالیست آهنگ مهاجرت نخبگان علمی و یا در سطح پائین تر جویندگان کار و تحصیل و فرصتهای زندگی در خارج از کشور افزایش یافته است . حال چه نام آنرا فرار مغزها بنامیم و محکومش کنیم یا گردش نخبگان بخوانیم و تائیدش کنیم ، اکنون و با بروز بحران دانشگاهی در اروپا این روند کند و کند تر خواهد شد . ویا در حالت بدبینانه این تمایل تحصیل به اروپا به سمت کشورهائی با استانداردهای پائین تر منطقه مثل ارمنستان ، اوکراین ، مالزی و حتی آذربایجان معطوف خواهد شد.اما این فرصت تاریخی موهبتی برای آموزش عالی کشور است تا با جذب و استفاده از نخبگانی که سعادت خود را در خارج از مرزها می جویند مرزهای نویی را در سطح دانشگاههای ما پدید آورند.اما این فرصت دارای یک قید بسیار مهم است ،شاید بسیاری با این استدلال گمان کنند طرح پذیرش دانشجویان پولی در دانشگاه های دولتی سیاستی در این راستا است.گرچه عده ای هم معتقدند این طرح برای رقابت بخش دولتی با دانشگاه آزاد است اما اتفاقا این طرح حتی به صورت ناخوداگاه می تواند تاثیر گذار باشد.اما آیا تنها جذب دانشجوی پولی و افزایش ظرفیت دانشگاههای موجود می تواند به مدد بحران دانشگاههای اروپایی روند خروج نخبگان را کندتر کند؟شاید با خوشبینی که خصلت برخی مسئولان است پاسخ مثبت به این سئوال بدهیم اما پاسخ این سئوال هنگامی مثبت است که کلا در سیاستهای انقباضی تجدید نظر شود ؛ جلوگیری از روند بازنشستگی اساتید با تجربه، استفاده از ظرفیت اکثر نخبگان کشور، دوری جستن از سیاسی کاری در عرصه علمی، جلوگیری از سخت گیری های سلیقه ای و بی مورد نسبت به دانشجویان ، افزایش ظرفیت هیات علمی از اساتید بین المللی ،تجدید نظر در افزایش شهریه و اعطای وام بلند مدت که بعد از اشتغال فارغ التحصیل باز پرداختش آغاز شود .... همه و همه از اقداماتیست که شاید امروزه درست شاهد بالعکسش باشیم اما برای جلوگیری از خروج جویندگان تحصیل در خارج از کشور استفاده بهینه از بحران دانشگاهی اروپا انجام سریع چنین اقداماتی ضروری به نظر می رسد.دانشگاههای ما امروز برای ارتقا واقعی در رنکینگ های معتبر جهانی و آن چیزی که تولید علم و تکنولوژی نامیده می شود و حتی طرح بومی شدن علوم انسانی، نیاز به ثبات و پیشرفت توام با رضایت دارند. رضایتی که بین دانشجویان ، مسئولان و اساتید مساوی تقسیم شود.وگرنه باید روز به روزشاهد بالا رفتن آمار دانشجویانمان در کشورهای جایگزین چون آذربایجان و فیلیپین و قبرس و... باشیم که حتی به نفع جویندگان علم و تکنولوژی هم نیست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 346]