واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > لیگ برتر - علی جوادی علی دایی عادت دارد همه چیز را متوجه خودش میکند. شخصیت او به فردی مثل مورینیو که همه حواشی مربوط به تیمش را متوجه خود میکند، بسیار نزدیک است. مورینیو حتی وقتی به تیمی مثل رئال مادرید با آن همه سابقه و افتخار میرود، همه حواشی تیم را به سوی خود جلب میکند تا تیم از گزند حاشیهسازیها در امان بماند. البته مورینیو مربی بزرگی هم هست و خوب میداند که تیم را در رقابتهای مختلف چطور آرایش کند. علی دایی تنها شخصیت بینالمللی این فوتبال است که حضور او در کنار بزرگان امروز فوتبال دنیا برای فوتبال ایران افتخاری محسوب میشود. افتخاری که البته برخی افراد چشم دیدنش را هم ندارند و نمیخواهند آن را ببینند. دایی یکی از شخصیتهای مهم فوتبال آسیاست اما به دلیل روحیه منحصر به فردی که دارد، در تشکیلات فوتبال به آنچه میخواهد، نمیرسد. دایی از زمانی که به عنوان سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس، روی نیمکت این تیم نشست، کانون حملات مختلفی بود که قبل از ورود او به تیم، کمتر، نمونه آن را میدیدیم. او زمانی به این تیم آمد که مدتها از اخراجش از تیم ملی میگذشت. روابط تیره او با فدراسیون البته در نیم فصلی که او با پرسپولیس همکاری کرد و با این تیم به قهرمانی در جام حذفی رسید، مشکلی را ایجاد نکرد؛ اما با آغاز فصل، زمانی که برخی داوریها به ضرر تیم او از کار در آمد،همه نگاهها متوجه فدراسیون و روابط دوجانبه این نهاد با سرمربی پرسپولیس شد. دایی که درگیر پرونده پرسر و صدایش با فدراسیون بود، در دربی پایتخت شکست خورد و در نیمه دوم این فصل، تعداد شکستهایش از مرز 6 بازی هم گذشت تا منتقدان علی دایی حملات پردامنه خود را آغاز کنند. دایی در معرض انتقاداتی قرار گرفت که چندان هم با آن بیگانه نبود. در زمانی که بازی میکرد، با افراد بسیاری رودررو بود که به او و جایگاهش در فوتبال ایران و تیم ملی اعتراض و انتقاد داشتند و همین عده، به منتقدان مربیگری دایی تبدیل شده بودند. دایی، منتقدانش را و آنها، دایی را خوب میشناختند و در چنین شرایطی، تنها راه برای هر دو طرف، مبارزه بود. مبارزهای که البته برنده نداشت. دایی، پرسپولیس را قهرمان جام حذفی کرد تا دهان منتقدانش را ببندد و منتقدان دایی هم با تاکید روی نام و رده حریفان پرسپولیس در جام حذفی، این قهرمانی را فاقد اعتبار لازم میدانستند. دایی برای پرسپولیس یکی از 4 سهمیه ایران در لیگ قهرمانان آسیا را به دست آورده بود و منتقدانش فقط به این نکته اشاره میکردند که این تیم در راه قهرمانی، هیچ حریف بزرگی را روبروی خود ندید.این جنگ دو طرفه، البته در این فصل شکلی متفاوت و تازه به خود گرفت. منتقدان دایی که تیم او را در دربی پایتخت، شکست خورده دیده بودند، آرام آرام شیوه انتقادات و حملات خود را سازمان یافتهتر کردند. این عده برای آنکه به دایی بتازند، تصمیمات او را به زیر تیغ انتقاد میکشیدند غافل از آنکه این تصمیمها چقدر منطقی و متناسب با منافع تیم، گرفته شده است.از سوی دیگر همه اتفاقاتی که در این باشگاه میافتاد، به نوعی به دایی ارتباط داده میشد. احمدرضا عابدزاده بارها گفت که جدایی او از پرسپولیس نه به دلیل خواست دایی که به دلیل وجود فردی دیگر اتفاق افتاد اما منتقدان دایی این ماجرا را هم این گونه تفسیر میکردند که دایی نمیخواست عابدزاده را در این تیم ببیند. بعدها بهانههای دیگری هم به دست این عده افتاد تا حقیقت را آن طور که میخواهند، جلوه دهند. کنارهگیری غیر مترقبه کریم باقری از فوتبال حرفهای موردی بود که همه را شوکه کرد و پرسپولیس را بیشتر از همه. در این میان، بهترین فرصت برای مخالفان دایی فراهم شد تا این جدایی را به او ارتباط دهند. در حالی که کریم در چند مورد و در رسانهها مختلف از جمله در روزنامهها و برنامه 90 به صراحت گفت که هیچ مشکلی با دایی ندارد و این تصمیم را نباید به دایی ارتباط داد. جملهای که البته هیچ وقت شنیده نشد تا هواداران پرسپولیس هم آرام آرام به این نتیجه برسند که دایی مقصر همه ناکامیهای پرسپولیس است. اگر بخواهیم ماجراهای چند هفته اخیر را منصفانه بررسی کنیم، با جمعبندی مشکلات پرسپولیس، به چند مورد میرسیم:1- دایی، نه در تصمیمهایی که داوران در چند بازی برای پرسپولیس گرفتند، هیچ نقشی نداشت. تیم او در چند بازی به جرات قربانی شد؛ اما در چند بازی هم چیزی برای ارائه نداشت. 2- سرمربی پرسپولیس که سعی میکند در برابر مشکلات، سر فرود نیاورد، در برخی از مواقع، آنقدر درگیر مسائل بیرونی است که تمرکز لازم را برای کارهایش از دست میدهد. او در ماجرای اختلاف با برخی افراد درون فوتبال و بخصوص فدراسیون، بیش از اندازه ذهنش را درگیر کرد. 3- او بازیکنانی را میخواست که الان در این تیم نیستند. برخی از بازیکنانی که میتوانستند دست دایی را در این روزهای بحرانی بگیرند؛ اما به دلیل ضعف تشکیلاتی باشگاه برای بسته شدن تیم، او با تیمی کار میکند که بسیاری از سفارشهای او را در تیم ندارد. مشکلی که در این روزها اصلا دیده نمیشود. 4- دایی در برخی بازیها در نیمه مربیان بد عمل کرد و این را باید بپذیرد. پذیرفتن حقیقت، درست همان طور که هست، اولین قدم برای جبران است.5- تردیدی وجود ندارد که پرسپولیس ردههفتمی، نیمی از انتظارات هواداران پرشمار خود را برآورده نکرده؛ اما در به وجود آمدن چنین شرایطی، سهم دایی چقدر است؟ آیا تشکیلات باشگاه و مدیران این تیم به طور کامل به تمام وظایف خود عمل کردهاند؟ و آیا بازیکنان این تیم آن طور بازی میکنند که هواداران از بازیکنان «پرسپولیس» توقع دارند؟ 6- دایی، نفر اول فنی پرسپولیس است؛ اما مقصر همه ناکامیها و مشکلات این تیم نیست. او برای مسائلی که پیرامون اتفاقات فنی تیم میافتد، باید جوابگو باشد؛ اما واقعا همه مشکلات پرسپولیس، صرفا فنی است؟ 14151
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 339]