واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > امین، شاهین - شاهین امین 1- چندی پیش 46 سینماگر با سلایق و گرایشهای متفاوت بیانیهای منتشر و نسبت به حذف سینمای مستقل اعلام خطر کردند. در بخشی از این بیانیه آمده است:«...سالنهای سینما بعضی از فیلمها را نشان نمیدهند و بسیاری از فیلمها با محدودیت به نمایش در میآیند و هیچ قانونی از ما پشتیبانی نمیکند جریانی بین ما و شما فاصله انداخته است ....این جریان خواستار پول و سرمایه است و هرکس برای آنان فیلم نسازد در نمایش عمومی با شگردهای بازاری تنبیه میشود ....میخواهند سینمای مستقل را حذف یا حداکثر در گلخانه نگه دارند.» همه میدانیم هیچ کس از پول و تماشاگر بدش نمیآید، حتی 46 سینماگری که این بیانیه را امضا کردند. اما اساس اختلاف و نکته کلیدی آنجایی است که عنوان میشود:«هرکس برای آنان فیلم نسازد در نمایش عمومی با شگردهای بازاری تنبیه میشود.» اصل ماجرا همین است و بقیه حرفها فرعی بر این اصل. در واقع امروز سینماگرانی از طیف های متفاوت که میخواهند بر مبنای ادراک و دریافت خود فیلم بسازند، شاید تا حدی موفق بشوند اما بخشی ازآثار آنها به دلیل ممیزی و بسیاری بیشتر به خاطر فضای حاکم بر شبکه پخش و سالنهای سینما، امکان اکران را حتی به صورت محدود نمییابند و در نتیجه برای تولیدات بعدی هم دچار مشکل میشوند. به همین دلیل از 10 سال قبل تاکنون حدود 200 فیلم اکران نشده وجود دارد که بسیاری از آن ها مشکل ممیزی ندارند و واجد کیفیت لازم برای اکران هرچند محدود هستند. معضل عدم نمایش اغلب این فیلمها ربط چندانی هم به مباحث اقتصاد آزاد و سینمای سوبسیدی ندارد. بلکه ریشه آن را باید در رواج اقتصاد دلالی - شامل بخش های خصوصی ودولتی - و تسلط تعداد اندکی از تهیهکنندگان و سینماداران بر شبکه توزیع جستوجو کرد. 7-8 سالی است چند تهیه و پخشکننده با همراهی سینمادارانی که اغلب در حسرت پاساژ شدن سالنهایشان میسوزند، سرنوشت بسیاری از فیلمها را تعیین میکنند. این متحدین تلاش وافر و موفقی داشتهاند تا تنها فیلمهایی هم سو با سلیقه بازارشان، امکان نمایش مناسب را بیابند. در مواردی هم که زورشان نرسیده یا اسم کارگردان خیلی بزرگ بوده یا سمبه پر زوری پشت فیلم قرار داشته است. میدانم عدهای عنوان خواهند کرد در اقتصاد رقابتی فیلم خود باید سینمادار را مجاب کند که آن را به نمایش بگذارد اما سطح سلیقه اغلب سینماداران ما چه حد است؟اصلا چه فضا و شرایطی برای فیلمهای متفاوت وجود دارد؟ چرا تنوع مخاطبان در نظر گرفته نمیشود؟ واقعا مدعی هستم بخش قابل ذکری از تهیهکنندگان و سینماداران به دلایل مختلف - که ریسک نکردن تنها یکی ازآنهاست- نمیخواهند یا نمیتوانند مخاطبان مختلف را پوشش دهند و به تماشاگران محدود رضایت داده اند، چون اموراتشان با همین تعداد و سلیقه نازلپسند خوب میچرخد! نظارت کیفی در توزیع هم که تعطیل است و مشکلی وجود ندارد. اما سالنهای نیمه خالی همین فیلمهای شبیه بههم مطابق میل آقایان، نشان میدهد، راهحلهای طرفداران ظاهری سینمای غیر سوبسیدی که کاملا هم انحصاری عمل میکنند ، دیگر چندان تضمین شده نیست. 2- چرا در این چند ساله با همین امکانات محدود نمایش فاصله آغاز فیلمبرداری تا نمایش بعضی فیلمها مثل زنها فرشتهاند، نیش و زنبور، چارچنگولی، زندگی شیرین، آقای هفت رنگ و....تنها بین 6 تا 10 ماه بوده است؟چرا اغلب این فیلمهای به سرعت تولید و پخششده متعلق به 2 یا 3 دفتر هستند؟ یعنی بقیه نمیفهمند فاصله تولید تا نمایش باید اندک باشد؟ جالب اینکه صاحبان چنین فیلم هایی همیشه خود را جزو طرفداران بازار آزاد معرفی میکنند وهر وقت مسائل سینمای مستقل طرح میشود، سریع علم مخالفت با سینمای سوبسیدی را برمیدارند. در حالی که این دو سینما را مترادف هم نیستند، در واقع نشانی اشتباه میدهند تا نیت اصلی پنهان بماند. خدا را شکر که در بین کارگردانانی که نسبت به سرنوشت سینمای مستقل ابراز نگرانی کردند اسامی مختلفی وجود دارد از قاسم جعفری و اکبرخواجویی گرفته تا بهرام بیضایی ،عباس کیارستمی و کیانوش عیاری.به طور قطع این همه طیف رنگارنگ را نمیتوان به سینمای سوبسیدی و دولتی منتسب کرد. 3- نمیدانم چرا هروقت حمایت از سینمای مستقل و تنوع فیلمسازی مطرح میشود، یک دفعه یک جوری یک ماجرای دیگر مثل افزایش دستمزد بازیگران رو میآید. این افزایش ناگهانی باید بررسی،تحلیل و تعدیل شود اما این مباحث چرا همیشه سر بزنگاه طرح میشوند؟اصلا این رشد را کدام فیلم وسریالها باعث شدند و بیشتر کدام جنس بازیگران بابتش منفعت برده اند؟ مگر این دستمزدها بابت فیلمهایی از جنس زندگی شیرین،دو خواهر و زنهافرشتهاند رواج پیدا نکرد؟ اتفاقا یکی از دلایل این رشد بیرویه کمبود سینمای مستقل و صاحب هویت است. چرا که این نوع سینما بیشتر به بازیگر خوب و مناسب متکی است تا چهره تو دل برو. 4- میدانم مشکلات نمایش فیلمهایی که پشت خط اکران ماندهاند به این زودیها حل نمیشود.مدیران دولتی هم سالهاست تمایلی به بستن دستمال بر سر ندارند، تشکل صنف منسجم و قدرتمندی هم که وجود ندارد. اما مسوولین سینمایی حداقل میتوانند در 2 تا 3 سالن پایتخت و چند سالن مراکز استانها تعدادقابل توجهی از فیلمهای دیده نشده سالهای گذشته را-مثلا 30 تا 60 فیلم-در جشنوارهای دو ماهه با اکرانهای یک روزه برای هر فیلم به نمایش بگذارند. با این اکران آزمایشی هم واکنشهای تعدادی از مخاطبان برای سینماگران مشخص میشود هم برخی تماشاگران میتوانند فیلمهایی از نوع دیگری را ببینند. شاید هم باورهای برخی از پخشکنندگان و سینماداران اگر اهل مداقه و تحلیل باشند تغییراتی بکند. به طورقطع به رونق فضای سینمایی در جامعه هم کمک میکند. باور بفرمایید با خارج شدن چند سالن از چرخه ناهنجار اکران فعلی، هیچ اخلالی هم در نظام بی نظم فعلی ایجاد نمی شود . البته با واکنش مدیر اداره کل نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی به نامه 46 سینماگر و تشکیک نسبت به آن نباید چندان امیدوار بود. در ضمن آقای سجادپور، سینماگران در سال های گذشته هم چنین واکنش هایی داشته اند، لازم شد، خدمتتان عرض خواهم کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 311]