واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > عصرآزاد، سحر - مهرداد فرید در سومین فیلمش تلاش کرده ارتباطی منطقی بین دغدغههای خود و درام ایجاد کند تا یکی از اصلیترین نیازهای سینما و فیلم تأمین شود یعنی رضایت مخاطب و در نهایت گردش چرخه اقتصادی، اما این تلاش تا حد نتیجه داده است؟ «از ما بهترون» بعد از «آرامش در میان مردگان» و «همخانه» ساخته شده که هر دو آثاری مستقل و خارج از جریان روز سینمای ایران در زمان خود بودند و بیانگر تفکرات و سلایق خاص فیلمساز. «از ما ... » از چند وجه نشان میدهد فرید قصد تجربهای جدید را در سینما دارد. او که همواره نویسندگی و کارگردانی فیلمهایش را بر عهده دارد این بار با حفظ مفاهیم و دغدغههایش، قصد ایجاد یک پیوند مستقیم با سینمای گیشه و مخاطب را دارد. نفس انتخاب این گروه بازیگران طنز برای قصهای که از جنس آنها و البته پیشینه ذهنی مخاطب نیست از همین تلاش میآید که فینفسه هوشمندانه است. اما به نظر میآید چیزی که فیلم بیش از نام بازیگران آشنا برای جذب مخاطب نیاز دارد، یک درام قویتر و به گفته بهتر ترجمانی قابل درک عامه از مفاهیم و دغدغههای ذهنی فیلمساز است. فرید بعد از «آرامش ...» که اثری معقول و مستقل، اما مهجور بود هوشمندانه به فکر ارتباط با طیفی گستردهتر از مخاطبان افتاد و «همخانه» محصول همین فکر بود. یک طنز متفاوت که هم از بازیگری چهره چون اکبر عبدی استفاده بهینه کرده بود هم اینکه درام را به گونهای معقول بر بستری جسورانه و متفاوت از قصههای رایج پیش میبرد. همچنانکه وجوهی چون فیلمنامه، کارگردانی، فیلمبرداری، موسیقی و ... فیلم بحثبرانگیز و حساب شده بودند. حالا «از ما ...» تلاشی دیگر از سوی این فیلمساز است که تلاش میکند به گونهای دیگر دست همراهی خود را به سوی طیف گستردهتری از مخاطبان دراز کند، اما به نظر میآید همچنان مفاهیم و حرفهای فیلم با وجود ساختار مدرن و توهمواری که برای قصه انتخاب شده، این ارتباط را سخت میکند. فیلمی که شخصیت اصلی آن احسان شهرزادی؛ خبرنگاری است که با نوشتن یک مقاله درباره رمالی و فالگیری توانسته خوانندگانش را تحت تأثیر قرار دهد، اما به دلیل قضاوت زودهنگام و غلط اطرافیان؛ از مردم و مسئولان گرفته تا خانواده و دوست و آشنا، چاره ای جز جلای وطن یا به تعبیر نسیم (فرار) پیدا نمیکند. این خلاصه داستان خود بیانگر تضاد میان احسان و جامعه اطرافش است که به گونهای تشدید شده و با طلاق همسرش و خرافهپرستی اغراق شده او، حلقه محاصره شخصیت اصلی تنگتر میشود. با چنین چیدمانی از تور قصه است که احسان به دلیل قرار گرفتن در بحران به روانپزشک مراجعه کرده و مصرف قرصهای دست ساز او را شروع میکند و از همان زمان هم توهماتش آغاز میشود. در واقع تداخل این روایتهای توهمی که به سختی میتوان مرز واقعیت و رویا را در آنها مشخص کرد، به نوعی پیچیدگی شرایط روحی شخصیت را شدت میبخشد تا جائی که حتی طوطی سخنگو هم نمادی میشود از احسان و شرایطش. یکی از نکات مهم فیلم «از ما ...» این است که با وجود اینکه میخواهد باور عامه مردم را نسبت به یک خرافه همچون فالگیری و رمالی مورد نقد قرار دهد، از درون این سیستم به آن نگاه نمیکند و به همین دلیل است که با اینکه محور اصلی فیلم چنین مضمونی است از جذابیتهای معمول آن بیبهره است. شاید اگر هر فیلم دیگری میبود حداقل چند سکانس مفصل را به فالگیری و رمالی و جذابیتهای کاذب آن به گونهای کاریکاتوری اختصاص میداد و سپس آنچه را در فیلم ساخته بود، به سخره میگرفت و نقد می کرد، اما در فیلم تنها یک سکانس به فالگیری اختصاص یافته که آنهم به واسطه نوع برخورد احسان نمیتواند باور غلط ایجاد شده نسبت به این پدیده را به خوبی انتقال دهد و سپس بر ضد آن بشورد. این شیوه هرچند میتواند یک رویکرد متفاوت و هوشمندانه باشد، اما به نظر میآید بیبهره از جذابیتهای بستر انتخابشده هرچند برای مقطعی کوتاه از قصه مانده است. از همین رو است که از فیلم فقط کابوس و توهمات تودرتوی احسان، ارتباط غریب و باورناپذیرش با نسیم و صحنههایی نمادین چون زندانی شدن در قفس و آن ساحل نجات پایانی در ذهن میماند نه قصهای گیرا که بتواند پتانسیل درگیر کردن مخاطب را تا انتها داشته باشد. قصه و داستانی که به نظر میآید برای جذب مخاطب اهمیت بیشتری از بازیگران نامآشنا و چهره دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 247]