واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > عبدالهی، شیرزاد - فاصله زیاد بین انتظارات آرمانی و امکانات محدود و ناتوانیها باعث ایجاد آشفتگی در برنامهها و راهبردها شده است. آموزشوپرورش دارای مشکلات متعدد در حوزه نیروی انسانی، امکانات آموزشی، مدیریت، بودجه و اعتبارات و فضاهای آموزشی است. البته توقعات زیاد است، اما این توقعات و انتظارات با تواناییهای دستگاه آموزشوپرورش تناسبی ندارد. فاصله زیاد بین انتظارات آرمانی و امکانات محدود و ناتوانیها باعث ایجاد آشفتگی در برنامهها و راهبردها شده است. بعضی انتظارات از آموزشوپرورش حتی اگر امکانات کافی هم داشته باشد برآوردنی نیست، چون اصلاً جزء مأموریتهای این دستگاه نیست، مثلاً تربیت ابر انسانهایی که از نظر علمی شبیه ابوعلیسینا و از نظر تقوا مانند علامه طباطبایی و از نظر شجاعت شیرژیان باشند از نظر علوم آموزشی و تربیتی ناممکن است و اصلاً قرار نیست آموزشوپرورش بهعنوان مدرسه و کلاس معجزه کند. فاصله بین آرزو و عمل در این دستگاه بسیار است. سالهاست که شعارهای بلند میدهیم، اما آموزشوپرورش به صورت روزمره اداره میشود. وزرای آموزش و پرورش در سخنرانیهای خود بسیار بلندپرواز و آرمانگرا هستند، اما در عمل و اجرا به حداقلها رضایت میدهند و همینکه هر روز دانشآموزان و معلمان در مدرسه و کلاس درس حاضر شوند و اتفاق غیرمترقبهای نیفتد راضی میشوند. نکته دیگر این است که اداره این وزارتخانه تابع برنامه نیست و سلیقه وزرا در هر دوره حاکم است. حتی در یک دولت شاهد سیاستهای متفاوت و گاه متناقض هستیم، برای نمونه آقای احمدینژاد در مدت 5 سال ریاست خود سه وزیر آموزشوپرورش داشته است؛ آقایان فرشیدی، علیاحمدی و حاجی بابایی . این سه نفر در زمینه تربیتمعلم، جذب و استخدام نیرو در آموزشوپرورش و حتی در مسائل رفاهی معلمان، سیاستهای متفاوت و حتی متضادی اجرا کردهاند. سیاستها در آموزشوپرورش قائم به شخص وزیر است و برخوردها سلیقهای است. کارها براساس آزمون و خطا انجام میشود و انباشت تجربه در آموزشوپرورش صورت نمیگیرد و هر وزیری خود را در مبدأ تاریخ میبیند، همه اینها حاکی از آشفتگی و نبود برنامه مشخص در آموزشوپرورش است و اصلاً نمیدانیم از دستگاهی بهنام آموزشوپرورش چه انتظاراتی داریم. بحث اسلامیکردن مدارس هم بر این آشفتگیها افزوده است. نکتهای که از اول انقلاب بهعنوان بدعت در آموزشوپرورش گذاشته شد و هنوز هم تبعات آن ادامه دارد جداکردن معاونت آموزشی از معاونت پرورشی یا بهعبارتی دیگر جداکردن مقوله تعلیم از تربیت بود؛ مشکلی که هنوز هم حل نشده است. آقای حاجی بابایی در دوران نمایندگیاش رئیس فراکسیون آموزش و پرورش در مجلس بود. فراکسیون نمایندگان آموزش و پرورش در مجلس که پرتعدادترین فراکسیون آموزش و پرورش است در حال حاضر حدود 150 عضو دارد که اگر بخواهند به نفع آموزش و پرورش فعالیت داشته باشند، هر طرحی را میتوانند به نفع آموزش و پرورش تصویب کنند. بهدلیل داشتن سابقه آموزشی و همچنین دوره طولانی نمایندگی مجلس از مجلس پنجم تا هشتم، همه فکر میکردند آقای حاجیبابایی فرد مناسبی است، زیرا هم نمایندگان او را قبول دارند و هم معلمان و اینگونه القا میشد که ایشان مسائل مربوط به آموزش و پرورش را میشناسد. آنچه باعث اعتماد معلمان به او شد این بود که ایشان در دوره اصلاحات در بحثهای صنفی برای احقاق حقوق معلمان صحبتهای بسیاری میکرد و در جلسات صنفی میگفت ما چه کنیم که دستمان بسته است. یکی از بحثهای ایشان این بود که چرا نظرات تشکلات صنفی در آموزش و پرورش اجرا نمیشود؟ چرا حقوق معلمان اینقدر پایین است؟ چرا سایر وزرا میتوانند برای وزارتخانه خود بودجه دریافت کنند، اما وزارت آموزش و پرورش نمیتواند؟ این صحبتهای آقای حاجی بابایی به دل معلمان مینشست. حالا که ایشان وزیر شدهاند مدام در باب اهمیت مقام معلم سخن میگویند، درحالیکه معلم نیازی ندارد درباره او صحبت شود، بلکه او نیاز به این دارد که در تصمیمگیریهای مدرسه شرکت داشته باشد و بتواند مدیر مدرسه را انتخاب کند. بتواند تشکلهای صنفی و حرفهای خود را به وجود بیاورد، در تصمیمگیریهای آموزش و پرورش شرکت داشته باشد و مهمتر از همه از زیر خط فقر نجات پیدا کند. قدم مثبت آقای حاجی بابایی که البته مختص وزارت آموزش و پرورش هم نیست و پیش از این در سایر وزارتخانهها انجام شده این است که با بیمه ایران قرارداد بستهاند که بیمه تکمیلی مناسبی به معلمان بدهند، این قدم مثبتی است. قرار بود از 12 هزار تومان حق بیمه، 6هزار تومان را معلم و 6 هزار تومان بقیه را اداره بدهد، اما هنوز منبع پایداری برای هزینهای که اداره باید بدهد، پیدا نکردهاند و از طریق صرفهجوییها باید تأمین شود. درنتیجه طی دو سه ماه گذشته مبلغ کل 12هزار تومان، ازکل حقوق معلمان کسر میشود و بعد آن را واریز میکنند. آقای حاجی بابایی مرتباً میگویند که 40 طرح در آموزش و پرورش در دست اجرا دارند و اینکه وزرای سابق فاقد توانایی بودند. اما حرف من این است که به جای 40 کار یک کار را درست انجام دهد. 42
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 598]