واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > سلحشور، یزدان - یک-یکی بود یکی نبود روزی بود روزگاری بود دهه ی شصتی بود و خیلی ها فکر می کردند اگر یک نمایشنامه را به قول هیچکاک «هوا بدهند» ، فیلمی ساخته اند شش دانگ اما چشم تان روز بد نبیند همیشه ی خدا این فیلم ها می شد نمایشنامه ی رادیویی و البته برای ما هم خوب بود چون هر وقت که خسته بودیم، می رفتیم سینما و روی صندلی لم می دادیم و چشم هامان را می بستیم وبا این نمایشنامه های رادیویی حال می کردیم .در واقع به قول قدما به یک کرشمه دوکار می کردیم که جای شما خالی! اما نه !چرا جای شما خالی باشد دوست عزیزمان محمد هادی کریمی با ساخت «برف روی شیروانی داغ» سنت دهه ی شصت را پاس داشته که من بالشخصه از این عزیز متشکرم واگر چند نفر دیگر هم مثل ایشان پاسداشت بگیرند، دردهه ی 90 هم می شود عین دهه ی 60 ،هم دیدار یار داشت هم زیارت شاه عبدالعظیم. دوست من! عزیز من! بزرگوار! اولا که دیالوگ باید در فیلمنامه کنش مند باشد یعنی چی یعنی باید هم شخصیت ها را شکل دهد هم وضیت را هم فضا را [خب ، این فیلمنامه که چنین مشخصه ای ندارد و دیالوگ هایش به رغم همه ی تلاشی که بازیگر ها به خرج داده اند تا با شگرد های شخصی، در بند تیپ نمانند از حد تزیین فراتر نمی روند البته من از نمایشنامه نویسان رادیویی عذرخواهی می کنم چون در واقع این آثار هم از کنش و حرکت خاص خود برخوردارند کنشی که حتی در همان حد صوتی هم فیلمنامه ی «برف...» از آن برخوردار نیست] ثانیا وقتی قرار است شما در باره ی شخصیتی ملی [ولو تخیلی] متن سینمایی بنویسید نباید فکر کنید با چهار تا سطر ضعیف شبه شاعرانه می شود آثار «استاد» را بازتاب داد ثالثا به این کارهایی که در این فیلم شده نمی گویند «هوا دادن نمایشنامه». رابعا فیلم «برف...» فیلم خسته کننده ای ست واصلا هم «هنری» نیست؛به خدا! دو-اخبار 30/8 یک اصطلاحی را در تلویزیون باب کرد که خیلی توانست به خبر رسانی های امنیتی کشور کمک کند:«برو بچه ها» ؛حالا بنده می خواهم از این صمیمت استفاده کنم و بگویم همان طور که«امنیت» امری تخصصی ست سینما هم امری تخصصی ست و بنابراین وقتی شناخت کافی در مورد «مستند سیاسی» موجود نیست ممکن است مثل عملیاتی که شناخت کافی از منطقه و مواضع دشمن نداریم دچار مشکل شویم. «جعبه ی سیاه» محمد رضا اسلاملو یک عملیات ناموفق است اولا به دلیل عدم شناخت سینما که می تواند به راحتی به شما برگ بزند و پیام شما را به ضد پیام بدل کند [ در دهه ی شصت از این موارد زیاد دیده ایم که نیروهای ارزشی بدون شناخت کافی از این رسانه وارد آن شده اند و قضیه عکس شده] ثانیا به خاطر توضیح گرایی مفرط که جایگزین توصیف گرایی شده . اگر فیلم مایکل مور[ در مورد 11 سپتامبر] تا این حد بر جریان انتخابات ریاست جمهوری امریکا موثر است که بوش را تا مرز شکست در دوردوم اش به عقب می راند به دلیل باور پذیری حرف هایی ست که توصیف می شوند نه این که توضیح داده شوند. [البته یک نفر هم می تواند بگوید:«برادر! به تو چه؟ »که البته حق هم دارد! از همین الان بگویم «برو بچه ها»، به خدا منظوری نداشتم!]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 288]