واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سگهاي دستآموز کاخ سفيد
چکيده:نگاهي به عملکرد رسانههاي آمريکايي در حوزههايي نظير جنگ ويتنام، جنگهاي اول و دوم خليجفارس، جنگ پاناما، جنگ افغانستان و يا جنگ در بالکان، نشانگر اين حقيقت است که اين رسانههاي مطبوعاتي، تنها در جهت منافع کاخ سفيد حرکت نمودهاند و سياستهاي کم نتيجهاي نظير خودانتقادي، با نتايج قابل ذکري همراه نبوده است. نويسنده با اشاره به ساخت فيلم مستند «وقتي جنگافروزي ساده ميگردد» و سکوت اغلب رسانههاي فراگير و پرمخاطب در مورد موضوعات ارائه شده در آن، معتقد است که اين سگهاي دستآموز با گام نهادن در مسير مورد نظر رهبران واشنگتن، عملا منافع مردم و شهروندان کشورهاي خود را قرباني سياستهاي جنگافروزانه کاخ سفيد نمودهاند. هر چند با روي کارآمدن دولت جديد انگلستان، بايد پذيرفت که دولت آمريکا در عرصه جهاني، تنهاتر از گذشته شده است.
مدتها پس از دورهاي که پايان همه جادههاي سنگفرش به ميدانهاي جنگ منتهي ميگردد، رسانههاي فراگير و پرنفوذ آمريکايي تلاش ميکنند که خود را تا بيشترين حد ممکن مستقل نشان دهند. و چرا نه؟ درست همانطور که مارک تواين معتقد بود که «ترک کردن سيگار بسيار ساده است، من صدها بار اين کار را انجام دادهام.»هنگامي که رئيسجمهور و تيم کارياش تلاش ميکردند که فضاي رسانهاي را براي جنگ (عراق) آماده نمايند، آنان بر همان فشارهاي تکراري و با سابقهاي اتکا کردند که در ميان رسانههاي آمريکا، بسيار عموميت دارد. به نظر ميرسد که اکثر رسانهها عملا قادر به مقاومت در برابر اين سياستهاي کاخ سفيد نيستند. البته موارد مختلفي نيز در گذشته نظير جنگ ويتنام و يا جمهوري دومينيکن و يا گرانادا و پاناما تا ايران و يوگسلاوي و افغانستان و مجددا عراق روي داده است که به نظر ميرسد، بايد در سال آينده، يک بار ديگر نام ايران را به انتهاي اين ليست بيافزاييم.به هر حال، با آغاز جنگ اول خليج [فارس] در سال 1991ميلادي، حتي عملکرد بهتر رسانههاي انگليسي در مقايسه با رسانههاي آمريکايي، [که بايد به عنوان پرشهايي بلند از موانعي کوتاه تلقي شود] باعث نگرديد که دولت انگلستان در زمينه آماده سازي تجهيزات سربازان خود براي حضور در اين جنگ بيفايده آمريکا محور، کوچکترين ترديدي کند.البته امکان سنجي سياسي همراهي با اين جنگ تراژيک را ميتوانستيم از مدتها پيش در عملکرد و جهتگيريهاي بردهوار رسانههاي آمريکايي حامي کاخ سفيد بيابيم؛ چرا که آنان از ابتدا مقدمه چيني گستردهاي را براي آغاز اين جنگ تدارک ديده بودند.
در ايالات متحده، خود انتقادي سطحي و کممايه به يک کار تشريفاتي دورهاي در ميان ابررسانههاي خبري تبديل شده است. اما شکست ديرپاي و دامنهدار اين رسانهها در جا زدن خود به عنوان رسانههايي مستقل و غيروابسته، سالهاست که تکرار ميشود.همانطور که تجربه ستون «سردبير ملي» در روزنامه «نيويورک تايمز» و يا ستون ثابت «روزنامهنگار خانگي» در «واشنگتن پست» در انتقادگري از خود و يا ساخت برنامه تلويزيوني CNN Poyroll نيز نتوانست هيچ تغييري در اين الگوها به وجود آورد. لذا اين موسسات رسانهاي، همانطور که از پيش نيز مشخص بود، هيچ کاربري مناسبي براي تجزيه و تحليل و نقادي الگوهاي ديرپاي گزارشگري جنگ نداشتند.از مدتها پيش از شروع جنگ دوم عراق، رسانههاي آمريکايي با گام نهادن در مسير مورد نظر جنگ افروزان واشنگتن، عملا در جهت منافع آنان گام برميداشتند. اينک نيز با صرف نظر نمودن از چند استثنا، کيفيت گزارشدهي در مورد تهديدات ايرانيها، به ندرت در جهتي مغاير با نظرات سردمداران کاخ سفيد، قرار دارد. همانطور که 5 سال پيش ما با پوششي گسترده از اخبار دروغ در مورد صدام حسين، بسياري را اقناع نموديم که بايد به عراق حمله کنيم.اگر شما يک حامي جنگ باشيد، از نگاه اين رسانهها، به يک هدف تبديل ميشويد؛ در غير اين صورت، با شما همانند يک مجرم برخورد ميشود.به علاوه، از تابستان گذشته و همزمان با پايان ساخت فيلم مستند «وقتي جنگافروزي ساده ميگردد: چگونه رئيسجمهور و دستيارانش ما را به سوي مرگ سوق ميدهند.» هيچ يک از رسانههاي فراگير نظير «سيانان»، «فاکس»، «ام اسانبيسي»، نيويورک تايمز، واشنگتن پست، «سيبياس»، «انبيسي» و «ايبيسي»، خبري در مورد اين فيلم منتشر نکردند. به علاوه، هيچ اشارهاي هم به تحولات آن نشده است؛ چرا که در اين فيلم که با گفتار متن توسط سيانپن همراه است. اقدامات پرمخاطبترين رسانههاي ملت ما به چالش کشيده ميشود.البته بايد به يک نکته ديگر نيز اشاره کرد. اگر شما يک حامي جنگ باشيد، از نگاه اين رسانهها، به يک هدف تبديل ميشويد؛ در غير اين صورت، با شما همانند يک مجرم برخورد ميشود.لذا همانطور که در اين فيلم نيز شاهد آن هستيم و تدکوپل، از خبرنگاران حاضر در جنگ سال 2003 ميلادي عنوان ميکند: «ما در مورد حادثهاي اتفاق افتاده در اين جنگ، بهتر است به جملهاي که شکسپير به هنري پنجم ميگويد، استناد کنيم، آنجا که مينويسد: ويرانهها را ويرانهتر کن و سگهاي جنگي را آزاد کن.»فراموش نکنيم که عملکرد طوطي صفتانه قريب به اتفاق روزنامهنگاران برجسته در مورد حوادث جنگ ما در عراق، باعث تعجب هيچکس نگرديد.
همانطور که من در فيلم به آن اشاره ميکنم: «يک حامي رسانه هيچگاه در مورد جملات و اظهارنظرهاي همراه با جنگ، ترسي به دل راه نميدهد، چرا که اصولا وي حتي در ذهنش هم اين تفکر خطور نميکند که شما ممکن است در جهت مخالفت با جنگ، گامي برداريد.»بايد يادآوري کنيم که اولين نمايش عمومي فيلم مستند وقتي جنگافروزي ساده ميگردد، در روز سهشنبه 27 نوامبر و در کلوپ «فرانت لاين» لندن خواهد بود. البته در همان شب، اين فيلم با حمايت «انجمن ائتلاف براي توقف جنگ» در يک سينماي ديگر به روي پرده خواهد رفت.مطمئنا بينندگان انگليسي اين فيلم در خواهند يافت که چگونه روساي جمهور آمريکا و رسانههاي اين کشور، با قدم نهادن بر شانههاي مخاطبانشان در 5 سال اخير، به برافروختن آتش اين جنگ کمک کردهاند. البته ممکن است آنها به دليل اين اقداماتشان، تا حدودي جايگاه خود را از دست داده باشند، اما با روي کار آمدن دولت جديد انگلستان، به نظر ميرسد که مساله ايران با ديدگاه متفاوت لندن روبه رو شده است. چرا که بسياري معتقدند، ديگر نبايد سلامت روزنامهنگاران و سياست مداران را در کشوري ديگر، به مخاطره اندازيم! منبع: سياحت غرب - نورمن سولومون
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 333]