واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پرستار یادگاران قیام کربلا
![حضرت زینب علیهاالسلام](http://img.tebyan.net/big/1387/02/2101891021731311241365399625212311784190229.jpg/)
در عظمت زینب کبری همین بس كه ایشان مدتی از عمر خود را پرستار یادگاران آخرین برگزیده خدا بوده است. كودكان بیسرپرست و بیماری كه وی عهدهدار تیمار آنان بود نیاز شدید به عطوفت، محبت و سرپرستی وی داشتند. پس از واقعه كربلا، حضرت سجاد علیهالسلام سخت مریض و كودكان بیسرپرست و یتیم شده بودند و از نظر غذا، آب و امكانات در مضیقه قرار داشتند و در این حال یك پرستار و سرپرست قوی نیاز داشتند و آن حضرت زینب سلام الله علیها بود. امام سجاد علیه السلام فرمود: «من در آن شبی كه پدرم فردای آن كشته شد نشسته بودم و عمهام زینب نزد من بود و از من پرستاری میكرد.» یكی از دانشمندان لبنانی مینویسد: «زینب نشان داد كه در میان اهلبیت با جرئتترین بانو و فصیحتر و بلیغترین آنهاست. او كارهایی مانند استدلالات عقلی، قوت نفس، شجاعت همراه با فصاحت و بلاغت، در كربلا و بعد از آن انجام داد كه شهرتش همه جا پیچید و ضربالمثل گردید. مورخان و نویسندگان به این مطلب گواهی میدهند.» در جای دیگر فرمود: «در سفر اسارت از كوفه تا شام مشاهده كردم عمهام زینب گاهی غذای خود را بین كودكان تقسیم مینمود و خود از شدت گرسنگی و ضعف نماز شب را نشسته میخواند.» در بین راه شام در یكی از منازل كودكی از شتر میافتد، فریاد میكند «یا عمتاه»! چون حضرت به كمك وی میشتابد بچه را در زیر دست و پای شتر كشته میبیند. هنر یك پرستار این نیست كه بالای سر بیمار باشد بلكه باید خود را جای او قرار دهد و بگوید گرسنگی او گرسنگی من و درد او درد من و نالههای او نالههای من است. و حضرت زینب علیهاالسلام در تیمار خود چنین بود. هنرآفرین عصر هنر روشهای ویژه و شیوههای پیرایش شده حركت انسان است. در هر امری اگر انسان با روش خاص حركت كرده و به آن نظم دهد تا به نتیجه مطلوب و نهایی برسد، این هنرمندی است.زینب سلام الله علیها در سفر آسمانی خود با سه خطر بزرگ مواجه بوده است: یكی از بین رفتن و توجیه كردن خون سیدالشهدا از طرف دشمنان، دیگری ادامه خلافت غاصبانه و سوم حفظ امانتهایی كه به او سپرده شده بود. او باید ودیعه امامت را كه از جانب برادرش امام حسین علیه السلام به او واگذار شده صحیح و سالم به صاحبش تحویل دهد و دیگر این كه جان كودكان، دختران و بیمار عزیزش علی بنالحسین(علیهماالسلام) را به قیمت جان خود حفظ كند.او چه شیوهای برگزیند تا این سه خطر را دفع كند؟حضرت زینب علیهاالسلام با فصاحت و بلاغتی تمام رسالت خود را ادا مینماید، به گونهای كه «ابنزیاد» اقرار به فصاحت و بلاغت این بانوی سخنور میكند و پس از سخنان حضرت زینب میگوید: «این زنی است كه سخن، به سجع و قافیه گوید و به جان خودم همانا پدرش سخن به سجع میگفت و شاعر بود.» با الهام از فكر بلند و ایمان قوی دو شیوه حساس و مهم را انتخاب میكند: یكی حضور در صحنه مبارزه، سیاست و اجتماع مخوف آن زمان و دیگری شیوه تبلیغ در زمان اسارت. 1- حضور زینب علیهاالسلام در صحنه اجتماع سیاست در نگاه او اداره جامعه بر اساس عدل است نه فریبكاری . حضور زینب کبری در صحنههای سیاسی از كوفه تا شام و از شام تا مدینه در پی از دست دادن یك برادر یا به خاطر چند عزیز نیست بلكه از دیدگاه حضرت زینب مساله اسلام و كفر، ایمان و نفاق و اصل خلافت مطرح است. حركت حضرت زینب مفهوم گستردهای دارد و در اعماق خود، تصمیم راسخی را نشان میدهد كه بر آن است تا حكومتی بناحق غصب شده را بازستاند و امتی را كه به جاهلیت گذشته خود بازگشته به راه اعتدال آورد. در كوفه مردم را متوجه اصل امامت كرده، در مجلس ابنزیاد، این جنایتكار را محكوم میكند، خشم این ظالم تحریك میشود تصمیم به قتل امام زینالعابدین(علیهالسلام) میگیرد، اما حضرت زینب خود را سپر قرار داده، میفرماید: «اگر تصمیم بر قتل او داری باید از جسد من بگذری و اول مرا بكشی.» در شام و مدینه نیز مردم را علیه حكومت وقت میشوراند و مردم با فرستادن نفرینها و حركتهای مبارزاتی مخفیانه متاثر میشوند و زینب کبری در هر فرصتی وضعیت خلافت را به تصویر میكشد و مفاسد را افشاگری میكند. بنابراین حضور زینب کبری در صحنه سیاست یعنی تحكیم اسلام در جامعه كه این مساله هم به دوش مرد است و هم مربوط به زن، جز آن كه هر وجودی چون دارای ظرفیتی خاص است شیوه خاص نیز باید طی كند. زن از دیدگاه اسلام آنجا كه لازم شود باید در جامعه حضور داشته باشد، اما با شرایط ویژه خود؛ حفظ عفت، ایمان، خود نباختن در برابر هر اجنبی، دفاع از حق، عدالت و ولایت. او در كوفه با مشاهده مردمی فریبكار در اوج استعداد و قله توانایی و در اجرای طرح و شیوه دفاعی خود در نهایت پایداری و ثبات قدم، قرار میگیرد. پای نهادن در چنین راهی برای زن، به علت ضعف طبیعتش و فراوانی دردها و رنجهایش نه تنها آسان نیست بلكه علاوه بر همت و شجاعت، قدرت ادبی، فصاحت بیان و قوه خلاقهای میطلبید تا كلمات را به تمامی از معانی انقلابی و اعتقادی پربار سازد. و مهارت هنرآفرینی نیاز است كه حقایق و درد و رنجها را تصویر و وضع موجود را نقد و ترسیم، و حسین و یزید دو چهره متضاد را معرفی كند. 2- تبلیغ حضرت در زمان اسارت حضرت زینب علیهاالسلام در زمان اسارتش تبلیغ را یك وظیفه الهی میدانست. با فصاحت و بلاغت موروثی، علم ذاتی، شجاعتی علیوار، با این كه در بند است اما شمشیر برنده و گویای خود را برهنه كرده، آن را با تمام وجودش علیه تمام اقتدار یك حكومت طاغوتی فرود میآورد. این قهرمان بزرگ تاریخ برای كاری سترگ بپا خاست بیآنكه كمترین تردیدی به خاطرش راه یابد یا از آن واقعیت خطرخیز بهراسد.
![حضرت زینب علیهاالسلام](http://img.tebyan.net/big/1387/02/24627812166241185130251329623126884857.jpg/)
او در كوفه با مشاهده مردمی فریبكار در اوج استعداد و قله توانایی و در اجرای طرح و شیوه دفاعی خود در نهایت پایداری و ثبات قدم، قرار میگیرد. پای نهادن در چنین راهی برای زن، به علت ضعف طبیعتش و فراوانی دردها و رنجهایش نه تنها آسان نیست بلكه علاوه بر همت و شجاعت، قدرت ادبی، فصاحت بیان و قوه خلاقهای میطلبید تا كلمات را به تمامی از معانی انقلابی و اعتقادی پربار سازد. و مهارت هنرآفرینی نیاز است كه حقایق و درد و رنجها را تصویر و وضع موجود را نقد و ترسیم، و حسین و یزید دو چهره متضاد را معرفی كند. در رویارویی با «ابنزیاد» و «یزید» در كوفه و شام در اطرافش زنان چندی از نزدیكان و خویشان او مانند ستارگان پراكنده بر صفوفی نامنظم گرد آمده بودند كه همه آنها جوانب این مبارزه را اندیشیده، آماده پیكار بودند. گویی زینب کبری در آن لحظه برای رویارویی با دشواریها، قلب «امام حسین» را به عاریت گرفته بود. حاضر شدن در كنار ظالمانی كه كوههای سركش را به هراس میانداخت و انسانهای زیادی را مرعوب مینمود و مردم آن روز رنگ پریده با ترس و هراس جرئت خود را از دست داده بودند كاری بس دشوار مینمود. اما حضرت زینب هر چند قلبش پردرد، خاطرش مكدر و تنش ناتوان به نظر میرسد اما در عمق وجود ژرفای اندیشه دوربینش صبح شادی و بهجت دمیده و اطمینان خاطری مییابد و این اطمینان خاطر از آن نظر است كه پیروزی واقعی را در برابر چشم، مجسم میبیند. زن از دیدگاه اسلام آنجا كه لازم شود باید در جامعه حضور داشته باشد، اما با شرایط ویژه خود؛ حفظ عفت، ایمان، خود نباختن در برابر هر اجنبی، دفاع از حق، عدالت و ولایت. حضرت زینب علیهاالسلام با فصاحت و بلاغتی تمام رسالت خود را ادا مینماید، به گونهای كه «ابنزیاد» اقرار به فصاحت و بلاغت این بانوی سخنور میكند و پس از سخنان حضرت زینب میگوید: «این زنی است كه سخن، به سجع و قافیه گوید و به جان خودم همانا پدرش سخن به سجع میگفت و شاعر بود.» حضرت در مجلس یزید چنان فصاحت و بلاغت سر داده، جنایات یزید را بر حاضران در مجلس آشكار نمود كه یزید خویشتن را حیران دید و مجلسی را كه برای افتخار خود تنظیم كرده بود موجب رسوایی و افتضاح او شد. این سخنان به اطراف پایتخت سرایت كرد و بنیامیه منفور و مورد غضب مسلمین شدند و یزید را آشكارا لعن كردند و یزیدی كه میخواست برای پیروزی خود جشنها بگیرد، با سخنان این بانو چنان پست شد كه چارهای ندید جز این كه قتل حسین را از خود دفع كند و به ابنزیاد نسبت دهد. و در مجلس به صراحت گفت: خدا لعنت كند پسر مرجانه را، من به قتل حسین راضی نبودم. ابنزیاد عجله كرد و او را به قتل رسانید! ولی این سخن در نفوس مردم تاثیر نكرد بلكه كار به جایی رسید كه دودمان یزید به كلی نیست و نابود گردید. حركت حضرت زینب مفهوم گستردهای دارد و در اعماق خود، تصمیم راسخی را نشان میدهد كه بر آن است تا حكومتی بناحق غصب شده را بازستاند و امتی را كه به جاهلیت گذشته خود بازگشته به راه اعتدال آورد. یكی از دانشمندان لبنانی مینویسد: «زینب نشان داد كه در میان اهلبیت با جرئتترین بانو و فصیحتر و بلیغترین آنهاست. او كارهایی مانند استدلالات عقلی، قوت نفس، شجاعت همراه با فصاحت و بلاغت، در كربلا و بعد از آن انجام داد كه شهرتش همه جا پیچید و ضربالمثل گردید. مورخان و نویسندگان به این مطلب گواهی میدهند.» حضرت زینب با استفاده از دو اصل همدوش «پیكار» و «تبلیغ»، رسالت عاشورای حسین را با همه ویژگیهایش به طرز صحیح به پایان میرساند و با قهرمانی خاص خود در بحرانهای فرساینده زندگی مسؤولیت خویش را فراموش نمیكند و بسان یك «پیامبر تبلیغی» نقشه طرحریزی شده مكتب انقلاب امام حسین علیهالسلام را شكل میبخشد. این بانو، زینب است. نواده بزرگ پیامبر، دختر سخنور و دانشمند علی، فرزند شجاع و پارسای زهرا، یادگار قیام و پایداری محمد(صلیاللهعلیهوآله)، چهره نمونه بانوان تاریخ، پیشوای شایسته همه زنان عالم. پرچمدار نهضت خونین كربلا، سیاستمدار آگاه به عصر خود و تنها حامی ولایت، دین و مكتب و... .والسلام، سلام بر او در روز میلاد و میعاد منبع:مجله ماهنامه كوثر، شماره 6 ، حسین علوی مهر . پیوند به :پرستاری از دیدگاه ائمه علیهم السلامبزرگانی که پرستاری می کردندپاداش پرستاری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 476]