واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > اسدزاده، محمدرضا - این یادنوشت را برای استادی نوشته ام که سالیانی دراز در خیابان قبا در نزدیکی حسینیه ارشاد، افتخار دیدارش را داشتم. در چهلمین روز پروازش به یاد اویی که برای نشاندار کردن لحظههای آسمانی ما، هزار و یک کار ریز و درشت کرد. این مقاله ادبی شهریور امسال در جشنواره سراسری آثار ادبی در موضوع «اذان و نماز» که به همت مرکز آفرینشهای ادبی بنیاد معارف اسلامی در قم برگزار شد، مقام اول را کسب کرده است. آنگاه که سفرهی دلت از سرا تا ثریا گسترده میشود و قلبت آشیان مرغ حق، صدای یار آشنایی انگار محرم خلوت انس توست. سالها بوده و هست و خواهد بود، بیآنکه بشناسیاش، صدای مردی که برای نشاندار کردن لحظههای آسمانی من و تو روی زمین هزار و یک کار ریز و درشت کرده است و حالا کمتر نشانی از او در یادهاست. ماهها یک به یک میایند و میروند و صدای او در هر ماهی به نسیمی در دل میپیچد؛ هر روز، هر ساعت، هر ماه، سحر به شور آوای دلنشینی در سکوت صبحگاهان، وقت ظهر در غفلت روزمرگیهای ما آدمیان و هنگامهی غروب، به نوایی از گلدستگانی که با صدایش رنگی تازه میگیرد.صدای او میاید، میپیچد و میرود و چه حیف که با رنگ دنیایی ما غریبه است و مگر نه آن که این غریبگیها و فراموشکاریها ریشه در غفلت ما دارند؟ بگذار به روی خودمان نیاوریم که ما و حتی آنها که از نزدیک با او بودهاند و نیز رسانههایی که هر زمان صدای صبحدل را به ما میرسانند، فراموشکار است و این همه سهم بزرگی دارند و داریم در فراموشکاری! صبحدل مسجد هدایتاگرچه از کودکی اهل دل بوده است، اما آنگاه که دست تقدیر او را به مسجد هدایت لالهزار کشاند و در کنار ایتالله طالقانی نشاند، مسیرش به گونهای دیگر رقم خورد. روزی که از او از مسیر طی سده و راه رفته پرسیدم و نام طالقانی بزرگ را بردم، گفت: «او محرم خلوت انس بود اما در جلوت» و در جامعه و در متن مردم منه در کنج عزلت خویش. استاد حسین صبحدل، صبحدلی را در مسجد هدایت، آن هم در لالهزار آن زمان خوب آموخته بود و اگر این مسیر او را به حسینیهی ارشاد پیوند داد و همراه مرحوم همایون شد و همشریعهی مرحوم شریعتی و همفکر شهید مطهری و شهید مفتح و شهید هاشمینژاد، اینها همه در مسیرصبحدلیاش بود و عشقی که در اعماق وجودش سرشته شده بود، عشقی که ریشه در عاشورای سال 60 داشت.. صبحدل مسجد قبارهگذر عاشق، ذیالحجهی 1345 بود که به خانهی دوست رفت و خود را خسی در میقات یافت، آنگونه که وقتی بازگشت، عزم کرده بود تا در مسیر محرمان خلوت انس بماند و از آشفتگیهای زمان غم نخورد و از همان زمان تا شش سفر بعد، تنها مداح و قارسی قرآن کاروانداران بود. در همان سفرهای نخستین، با دکتر علی شریعتی انس گرفت و پس از او همسفر مسافری از مسافران خانهی خدا شد که بسیار او را دوست میداشت و او کسی نبود جز ایتالله سید علی خامنهای و این تازه آغاز یک مسیر بلندبود. این بود که در همان سالها همراه شهید مفتح در مسجد قبا سرود به یادماندنی خمینی ای امام را ساخت تا بازگشت رهبرش را پاس دارند.در و دیوار کوچههای اطراف مسجد قبا با وجودی که پرواز کرده است، هنوز او را میبینند، زیرا جوشش نوای استاد و صدای گرمش هنوز لابه لبای دیوارها و درختهای اطراف مسجد طنین دارد. صدای ای مجاهد ای مظهر شرف / ای گذشته ز جان در ره هدف. صدای خمینی ای امام / خمینی ای امام و... صبحدل مسجد ارگاز دوستان پدر، ردیفهای موسیقی را آموخته بود و در تنظیم اشعار مداحی در دستگاههای آوازی ایرانی مهارت داشت. همین بود که او را وامیداشت تا حرکتی نوین و انقلابی در نغمات دینی پدید آورد، پشتوانهای معنوی و هنرمندانه که دغدغهی هنر معنوی شیعی را در دل او میپروراند و تلاشهایش را در مسیر فرهنگ آسمانی اهلبیت عشق، سامان میبخشید. از مسجد هدایت تا حسینیهی ارشاد و نیز مسجد قبا و بالاخره ساختمان ارگ رادیو، مسیری بود که او از سال 40 تا پیروزی انقلاب اسلامی پیموده بود. از همان زمان که به ارگ آمد و در رادیو مشغول شد، کمابیش ظهرها به مسجد ارگ نیز سری میزد. قدیمیهای مسجد ارگ استاد صبحدل را به خوبی میشناسند و هنوز هر زمان صدای اذانش در مسجد میپیچد، یاد او میکنند. او ظهرها که در محل رادیو بود برای نماز به مسجد ارگ میآمد و گاهی همانجا اذان میگفت و اذان زندهی صبحدل چه شنیدنی بود و روحنواز. صبحدل و جاودانهی شجریانسال 57 بود که به رادیو آمد. در آغاز دعاهای سحر ماه رمضان را با دقت فراوان و با روح دستگاههای آواز اصیل ایرانی تهیه کرد. پس از آن به تولید سرودهای انقلابی در مناسبتهای دینی و ملی میپرداخت.استاد اصرار فراوانی در تولید آوازها و نمههای عرفانی و معنوی در برنامههای معارفی رادیو داشت و این نشاندار کردن لحظات معنوی مردمان، فکر نوینی بود که او در فضای رادیو میآفرید، آنچنان که جاودانهای که امروز به نام ربنا هنگام افطار با آواز استاد محمدرضا شجریان خلق شده به ابتکار و همت حسین صبحدل بوده است. آن روزگار استاد شجریان گفته بود اصرار صبحدل و اخلاق او مرا به این همکاری واداشت. بالاخره او بود که گروههای کر واحد موسیقی رادیو را تشکیل داد و کلاسهای آواز استودیو 2 را راه انداخت و خوانندگانی همچون اصفهانی و مختاباد را در تهیهی آثار و نغمات فرهنگی و مذهبی حمایت میکرد و نیز پیگیر بود تا آثار تولید شده موسیقی به دست علما روحانیون برسد و نظر آنها را جویا شود.اینها همه دغدغههای هنرمندی متعهد بود که امروز مصداق رجال صدقو ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر ... است. هنرمند فراموش شدهصداقت، نظم، اعتماد به نفس، جستجوگری، پویایی و نشاط، تواضع و اخلاص و ... اینهمه از ویژگیهای صبحدلی بود که اینک رفته است و همه او را در دل میستایند. پیرغلامی که همه او را در رادیو میشناسند و در مسجد قبا و در مسجد هدایت و ارگ و قدیمیهای حسینیهی ارشاد و اهل فرهنگ و هنر همه او را میشناسند، اما حیف که مردم اندکی از او میدانند. اگرچه هنوز صدایش زنده است و صدای اذان او هر روز در کوچه و بازار و خانه و خیابان به گوش میرسد. اذان گلدستهای صبحدلاذان صبحدل اذان مبارزان انقلابی روحالله است، اذان نمازگزارانی است که چه در حصار و چه در فرار و قرار، ایمان و امید و رویش را در خود حس میکنند. اذان صبحدل اذان انقلاب اسلامی است و اگر آن دوست، صبحدل را بلال عصر ما مینامد، خطا نخوانده است. اگر شهید مطهری گفت: «وقتی جنازهی مرا از زمین برمیدارید اذان صبحل را پخش کنید»، به خوبی میدانست که این مؤذن ریشه در اندیشهای عمیق دارد و اگر رهبری در دیداری با اصحاب رادیو به صبحدل اشاره میکنند و میگویند «اذان باید گلدستهای باشد، مثل اذان شما...» به درستی میدانند که اذان صبحدل، صدای گلدستههاست. ایمان دینی و صدای موسیقیآنها که سرود خمینی ای امام را شنیدهاند و راه امام در کلام امام، بانگ توحید، طلایهداران انقلاب، حماسهی رزمندگان، ماه محرم و مناجاتهای رادیو را و دعای هنگام تحویل سال را و ... بیش از 1300 اثر رادیویی دیگر، گویای زندگی صبحدل است، او که رویید و رویاند و صدایش برای ما محرم شد و شعبان و رمضان و نوروز و بهمن و ... او که رمز روییدن با ایمان را در عرصهی هنر خوب میدانست، صبحدلی که فهمیده بود چگونه می توان آواز خواند، نت نوشت، با سازها سروکار داشت و دستگاههای آوازی را آموخت، اما با ایمان ماند و راه پیمود و محرم خلوت انس بود، او که نه کسوت هنرمندیاش به سلامت روح و روانش آسیب زده و نه صیانت از روح و ایمان دینیاش او را از سرود و صدا و موسیقی دور کرده بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 329]