واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: تختی را چه کسی کشت؟
ایسکانیوز: 41 سال از خزان عمر جهان پهلوان «غلامرضا تختی» گذشت اما راز مرگ این قهرمان ملی همچنان پشت پرده ابهام است.به گزارش روز دوشنبه گروه حوادث ایسکانیوز : جهان پهلوان «تختی» یکی از اسطوره های ورزش ایران است که به خاطر جوانمردی هایش نام وی بر سر در بیش تر ورزشگاه های کشور نقش بسته است.هر گاه نام و یادی از جوانمردی هایش به زبان می آید یا به تصویر کشیده می شود جاودانه بودنش در اذهان تمامی کسانی که او را دیده و از خوبی هایش شنیده اند زنده می شود.شیر مردی که علاوه بر افتخار آفرینی ها و قهرمانی در میدان های جهانی و المپیک ویژگی های والای اخلاقی داشت.«الکساندر مدوید» حریف تختی و قهرمان جهان و المپیک وقتی تندیس او را مقابل خانه کشتی دید اشک ریخت و گفت : کسانی که «غلامرضا» را می شناسند می دانند این مجسمه برایش خیلی کوچک است.«تختی» اما که بود که امروز نیز بیش تر مردم با نام و افتخارهایش آشنا هستند ؛ مردی که علاوه بر دریافت نشان های طلایی کشتی در رقابت های جهانی و المپیک ، قلبها را به تسخیر خود درآورد.*گفتند که خودکشی بود ، از بس که در خوشی بود!«تختی» پهلوان و قهرمان ملی و دوست داشتنی بود و هنگام مرگ اسرارآمیزش ، مردم هرگز علت رسمی اعلام شده (خودکشی)را نپذیرفتند ؛ آخر اسطوره مردم و نماد سربلندی ملت بود و هیچکس باور نداشت سلطان قلبها خودکشی کرده باشد.جهان پهلوان «تختی» سال 1309 خورشیدی در تهران به دنیا آمد و فقط 37 بهار به چشم دید.اکنون که در میدان های مختلف ورزشی بعضا حرکت های ناشایست و غیرجوانمردانه به طور مستقیم برای میلیونها بیننده پخش می شود بیش از هر چیز به سمبل های های واقعی و رفتار جوانمردانه مثل جهان پهلوان «تختی» نیاز داریم.*جیما کوریدزه : خبر مرگ تختی آتش به جانم زد«جیما کوریدزه» قهرمان نامدار شوروی پیشین ، آخرین میدان بین المللی خود را مقابل «تختی» ایران دید.«غلامرضا» در این رقابت فشار زیادی به «کوریدزه» وارد کرد و چنان او را تحت تاثیر قرار داد که این قهرمان سالها بعد درباره پهلوان کشورمان گفت : کشتی های تختی را در دوره های مقدماتی دیده بودم.جوان برازنده ای بود و سر نترسی داشت.وی افزود : مستحکم و قوی بود و من به خاطر این مسائل دلواپس و نگران بودم ؛ چون این آخرین میدان ورزشی من به حساب می آمد و حتما باید مدال می گرفتم.12 دقیقه با هم کشتی گرفتیم.اول خیال می کردم این جوانی که دست و پاهایش مثل فولاد است انعطاف بدنی ندارد اما در عمل دیدم «تختی» مثل ژیمناستیک کارها پرانعطاف است.فقط این را بگویم که یک معجزه مدال طلای المپیک 1952 «هلسینکی» را به من ارزانی داشت و خودم بهتر از همه می دانم که در این کشتی شکست حق «تختی» نبود.این قهرمان اظهار داشت : من «غلامرضا» را به خاطر اخلاق ، انسانیت و معرفتش دوست داشتم.او عالی بود، یک انسان کامل. فکر نمی کنم دیگر ورزشکاری مثل «تختی» پا به عرصه کشتی بگذارد.حتی بعد از شکست هم به حریفان احترام می گذاشت و من هنوز خاطره لبخندهای ملیحش را به خوبی به یاد دارم.«کوریدزه» تاکید کرد : یک خبر آتش به جانم زد و قلبم تیرکشید «تختی مرد». هیچ خبری ناگوارتر از این نبود. باور نمی کردم و هنوز هم باور نمی کنم مردی با آن صلابت خودکشی کرده باشد.*جلال آل احمد : تختی زنده استاز آن همه جماعت هیچکس حتی برای یک لحظه به احتمال خودکشی فکر نمی کرد.آخر جهان پهلوان باشی و در بودن خودت جبران کرده باشی نبودن های فردی و اجتماعی دیگران را و آن وقت خودکشی کنی ؟ این قهرمان که خاک «خانی آباد نو» را خورده بود هرگز به ناامیدی نمی اندیشید ؛ آخر امید یک ملت بود ، ملت ایران.*عکاس تختی چه می گوید؟عکاسی که از «غلامرضا» عکس می گرفت و در اختیار قهرمان قرار می داد تا به دوستدارانبی شمارش اهدا کند یک روز از او خواست به آتلیه برود. دوربینش خیلی معمولی بود و کیفیت عکسها چندان جالب نبود.قهرمان المپیک 1956 ملبورن اما به عکاس گفت : همین عکسها خوب است ! وقتی عکاس بیشتر اصرار کرد،جهان پهلوان اظهار داشت : من خجالت می کشم و ناراحت هستم که رو به روی دوربین بنشینم و با ژست برای عزیزان خودم (مردم) عکس بگیرم.*محمد ابراهیم سیفپور : افتخار میکنم که تختی از کشتی استقهرمان مسابقه های جهانی یوکوهاما و منچستر می گوید : افتخار ورزش ایران این است که الگویی به نام «تختی» دارد.«محمد ابراهیم سیفپور» ادامه می دهد : اکثر رشتههای ورزشی از داشتن یک الگوی جاودانه بیبهرهاند اما «تختی» نه تنها الگوی کشتی بلکه کل ورزش ایران است و امروز جوانان با این که او را ندیدهاند اما جزو دوستداران راستینش هستند.دارنده گردن آویز برنز المپیک 1960 روم با بیان این که از «تختی» چیزهای زیادی آموخته است یادآور می شود: هرچه از پهلوانی بخواهیم بگوییم در «تختی» بوده است.در اردوهای داخلی و خارجی همیشه همراه بچه ها بود و احترام بزرگ ترها را همواره به جا می آورد.«تختی» فقط به فکر قهرمانی خود نبود و به موفقیت تیم فکر می کرد.بهترین خاطره ورزشی من با «تختی» به کسب مدال طلا در مسابقه های جهانی 1961 یوکوهاما به همراه او مربوط می شود.«سیف پور» تصریح می کند : مردم همه چیز را درباره «تختی» میدانند که این به دلیل علاقه بسیار زیاد به او است.اگر همه از «غلامرضا» میگویند به دلیل الگو بودنش است.* خجستهپور : جوانمردی سر لوحه کارش بودهمچنین «محمد علی خجستهپور» اظهار می دارد : «تختی» در تمامی امور زندگیاش جوانمردی را در سرلوحه کارش داشت و هیچ گاه این اخلاق را فراموش نکرد.دارنده گردن آویز نقره المپیک 1956 ملبورن ، ادامه می دهد : من نه فقط در تیم ، بلکه در اداره تربیت بدنی راه آهن و باشگاه فولاد نیز با او همدوره و همکار بودم و رفاقت نزدیکی داشتیم.در اردوهای تیم ملی همیشه احترام خاصی به مربیان و قهرمانان قائل بود و هیچ وقت کار نادرست و ناشایستی از او ندیدم.*یاد زلزله مرگبار بویین زهرا«خجسته پور» با اشاره به زلزله 42 سال پیش بوئین زهرا خاطر نشان می سازد : به خوبی یادم است پس از زلزله ، مرحوم «تختی» نصف شب به سراغم آمد و گفت می خواهد در جاده شمیران برای کمک به زلزله زدگان ، پول جمع کند.فردای آن روز به همراه سوری ، یعقوبی و گیوه چی به جاده شمیران رفتیم و یک سینی در دست گرفتیم.مردم نیز اسکناس های یک تومانی ، 10 تومانی و ... هدیه دادند.بعد «تختی» تمامی پولهل را به مردم زلزله زده بویین زهرا داد که این کار بزرگی در آن زمان بود.* محمد علی صنعتکاران : به خاطر مردم 30 هکتار زمین را رد کرد.قهرمان سال 1961 کشتی جهان و از همدورهایهای جهان پهلوان نیز می گوید : شخصیت وجودی «تختی» برازنده دارا بودن واژه «پهلوان» است.کشتی یک ورزش ملی است که در وجود اکثر مردم مملکت رخنه کرده است و به آن تعصب دارند.لغتی به نام قهرمان داریم که خارجیها به آن «شامپیون» میگویند اما ما لغت «پهلوان» را هم داریم که خارجیها ندارند.«محمد علی صنعتکاران» اضافه می کند : پهلوان ، کسی است که علاوه بر کسب عناوین قهرمانی، اخلاق حسنه نیز داشته باشد.«تختی» در کنار واژه «پهلوان» زندگی کرد و با برخورداری از مدالهای فراوان و خصوصا اخلاق حسنه ، جهان پهلوانی شد که هنوز نامش پرآوازه است.وی با اشاره به بی پیشینه بودن دریافت 5 گردن آویز طلای ایران در مسابقه های جهانی ، خاطرهای از «تختی» بیان می کند : پس از کسب قهرمانی در آن سال در زمینهای دشت گرگان به افراد اول تا سوم به ترتیب 30، 20 و 15 هکتار زمین دادند که «غلامرضا» آن جایزه پر منفعت را نپذیرفت.با جویا شدن علت ، متوجه شدیم در این 30 هکتار حداقل 10 خانواده زندگی میکردند.«تختی» می گفت: «نمیتوانم زندگی آنان را نابود کنم تا صاحب زمین شوم».من به همراه «سیف پور» و چند تن دیگر از این اقدام «تختی» تبعیت کردیم و به همین دلیل است که باید از چنین انسانی به نیکی یاد کرد.چنین فردی در درجه اول به زندگی مردم فکر میکرد و بعد به وضعیت خودش.برنده گردن آویز برنز المپیک 1964 توکیو خاطرنشان می سازد : «تختی» در زلزله بویین زهرا برای زلزلهزدگان کمک جمع کرد و گام بزرگی برداشت.به واقع لغت «پهلوان» زیبنده اش است و پس از انقلاب جام بینالمللی «تختی» را به نامش برپا کردیم.«صنعتکاران» درباره زندگی قهرمانی «تختی» اضافه می کند : «غلامرضا» سه نسل ؛ از سال 1951 تا 1966کشتی گرفت.البته درگذشته ، یکسال مسابقه آزاد برگزار میشد و یک سال فرنگی که از سال 1960 به بعد هر سال در هر دو رشته برگزار شد.«تختی» در المپیک روم میتوانست به جای نقره طلا بگیرد اما غرورش اجازه نمیداد با احتیاط کشتی بگیرد یا نتیجه را مساوی کند.گزارش ایسکانیوز می افزاید،نایب قهرمان جهان در مسابقه های جهانی منچستر ، تاکید می کند :پرورش پهلوان به تربیت خانوادگی بستگی دارد اما خود ورزش نیز به انسان غرور و ارزش میدهد و اجازه نمیهد دست به خطا بزنی.این موضوع به فرهنگ جامعه و تربیت خانوادگی بستگی دارد.در محیطهای اردویی نیز باید با کشتیگیر طوری برخورد کرد تا روحیهی پهلوانی اش شکل گیرد.فردا سه شنبه (17 دی) بار دیگر همانند سالیان پیش ، جامعه ورزش کشور ، پیشکسوتان کشتی و دوستداران «تختی» بر سر مزار جهان پهلوان که در «ابن بابویه» مرمت شده است گرد هم آیند تا با نثار گل و فاتحه ، یاد و خاطره او را در چهل و یکمین زمستان عروجش گرامی بدارند.روحش شاد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 552]