واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: راز جنایت 3 ساله در سینه یک مادر زن میانسال آب دهانش را به سختی قورت داد و با کلمات بریده، بریده گفت: آقای قاضی! آمدهام تا راز قتل دختر 17سالهام را که چون کوهی برقلبم سنگینی میکند، فاش کنم. امینجامعه: پس از گذشت سه سال راز یک جنایت خانوادگی فاش شد و 2برادر که با همدستی پدر خود مرتکب قتل خواهرشان شده بودند، دستگیر شدند. زن میانسال وقتی مقابل شعبه 7 بازپرسی دادسرای جنایی ایستاد برای لحظهیی تردید داشت که قدم درون شعبه بگذارد یا از همان راهی که آمده بود، بازگردد. در چهرهاش نگرانی موج میزد. چند قدمی از مقابل در شعبه دور شد، اما دلش نمیخواست، در درونش جدالی سخت در گرفته بود، بار دیگر چند قدم رفته را بازگشت و این بار دل را به دریا زد و وارد اتاق قاضی شد. قاضی جوان از پشت عینک ذرهبینی خود نیمنگاهی به زن میانسال که رنگ به چهره نداشت انداخت و از او علت حضور در درون شعبه رسیدگی به قتل را جویا شد. زن میانسال آب دهانش را به سختی قورت داد و با کلمات بریده، بریده گفت: آقای قاضی! آمدهام تا راز قتل دختر 17سالهام را که چون کوهی برقلبم سنگینی میکند، فاش کنم. قاضی او را دعوت به آرامش کرد و از او خواست تا بدون ترس و واهمه از رازی که قصد افشاي آن در دادسرای جنایی را دارد، پرده بردارد. راز یک جنایت زن میانسال خود را فریده معرفی کرد و گفت: ماجرا به غروب یکی از روزهای پاییز سال 84 بازمیگردد. مدت یک هفته بود که دخترم مهناز برای سومین بار از خانه فرار کرده بود، شوهرم به شدت از این موضوع عصبانی بود، او وقتی از سرکار به خانه بازگشت آرام در گوشه اتاق نشست و با سکوت خود به من فهماند که نگران مهناز است، اما شاید غرور مردانگیاش اجازه نداد تا او مرا با غصهیی که بر دلش سنگینی میکرد، شریک کند. وی ادامه داد: هنوز دقایقی از حضور شوهرم نمیگذشت که صدای زنگ تلفن این سکوت را در هم شکست. وقتی تلفن را برداشت یکی از ماموران کلانتری بود که بیان میکرد دخترم را به همراه پسر جوانی که با وی در ارتباط بوده، دستگیر کرده است. جنایت وی افزود: به اتفاق شوهرم عازم کلانتری شده و مهناز را تحویل گرفتیم. وقتی به خانه آمدیم، مشاجره میان اعضای خانواده با دخترم بالا گرفت و هنگامی که مهناز بار دیگر قصد داشت خانه را ترک کند، شوهرم به اتفاق 2پسرم به سوی او حملهور شدند و من به یکباره مشاهده کردم آنها با فشردن گلوی او مهناز را خفه کردند. وی با بغض سنگین خود ادامه داد: پس از این جنایت آنها نیمه شب جسد را از خانه خارج کردند و با رها کردن آن چند ساعت بعد به خانه بازگشتند. پس از این ماجرا شوهرم از ما خواست درخصوص این موضوع با کسی حرف نزنیم و اگر همسایهها سراغ مهناز را گرفتند به آنها بگوییم که وی نزد مادربزرگ خود رفته و با او زندگی میکند. زن میانسال ادامه داد: پس از گذشت سه سال از این ماجرا شوهرم 2ماه پیش در تصادف جان خود را از دست داد. پس از حادثهیی که برای شوهرم اتفاق افتاد، چند بار او را در خواب دیدم که در شرایط بدی قرار داشت به همین دلیل به دادسرا آمدم تا هم خود را از عذاب وجدان رها کنم و هم شوهرم را از عذابی که انتظار او را میکشد، نجات دهم. دستور دستگیری بازپرس شهریاری در این باره گفت: پس از این اظهارات ابتدا تحقیق درخصوص کشف جسد افراد بیهویت آغاز و معلوم شد در تاریخی که زن میانسال اعلام میکند در حاشیه یکی از روستاها در جنوب شرق تهران جسد دختر جوانی کشف و به عنوان مجهولالهویه دفن شده است. با مشاهده تصاویر این جسد از سوی زن میانسال وی هویت دختر خود را مورد تایید قرار داد و در ادامه دستور دستگیری 2 برادر مقتول صادر شد و این دو متهم دستگیر شده و به قتل خواهر خود با همدستی پدرشان اعتراف کردند. شهریاری افزود: با اعتراف متهمان و بازسازی صحنه جنایت، هر دو نفر با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند تا پس از پایان تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 504]