تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):بار الها... باطل را از درون ما محو نما و حق را در باطن ما جاى ده. زيرا كه ترديدها...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804567645




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مصاحبه


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مصاحبه
مهد کودک
موقعي که مي خواستيم مقدمات آماده کردن پيک نوروزي که ويژه شما نونهالان عزيز هست رو فراهم کنيم، مطلع شديم که مهد کودک دانشکده فني دختران شريعتي جشني به مناسبت فرا رسيدن فصل بهار ترتيب داده اند، اين بود که تصميم گرفتيم تا از نزديک صحبتهاي قشنگتون رو در مورد فرارسيدن سال جديد بشنويم ، براي همين با مديريت آن سرکار خانم خديجه عسگري تماس گرفتيم و ايشان هم با خوشحالي فراوان پذيرفتند که ما هم در جشن پايان سال آنها شرکت کنيم و جا دارد همينجا از تمامي مسؤلين مهد کودک مخصوصا سرکار خانم اشراقي معاونت دانشجويي و فرهنگي دانشکده فني شريعتي کمال تشکر را داشته باشيم که با صبر و حوصله تمام نهايت همکاري را با ما داشته اند.                                                                                   ***وارد مهد کودک که مي شوم صندليهاي کوچکي را مي بينم که در چند رديف چيده شده است، مربيان با تلاش فراوان کمک مي کنند تا بچه ها سر جايشان بنشينند به اطراف نگاه مي کنم ميز بزرگي را مي بينم که رويش پر شده با کادوهاي رنگارنگ، سر مي چرخانم دختر کوچکي در گوشه سالن کوچک ايستاده است نگاهش معصوم و لبخندش دلنشين است جلو مي روم و کنارش مي نشينم، مي خندد و با خجالت کمي عقب مي رود، لبخند مي زنم ميکروفن را مي گيرم برابر صورتش و مي گويم:  *** اسمت چيه؟  مريم ملکي *** مريم عيد داره مياد، خوشحالي؟ بله
مهد کودک
*** چرا عيد رو دوست داري؟ چونکه عيد سفره هفت سين داره، توش ماهي و سبزه ميگذارن. *** مريم وقتي عيد ميشه دوست داري اول خونه کي بري؟ دوست دارم برم خونه خاله و مادربزرگم. مي خندم و از جايم بلند مي شوم دختر ديگري را مي بينم که روي صندلي نشسته و به من نگاه مي کند، از بين چند صندلي مي گذرم و کنارش مي نشينم. *** اسمت چيه؟ فاطمه *** فاطمه عيد تو رو ياد چي ميندازه؟ ياد سفره هفت سين *** فاطمه موقع سال تحويل از خدا چي مي خوايي؟ يه دفتر نقاشي
مهد کودک
در همين هنگام دست کوچکي را روي شانه ام احساس مي کنم، سرم را برمي گردانم دختري با موهاي فرفري را مي بينم که در کنارم ايستاده است، لبخندي مي زنم، اوهم مي خندد و مي گويد خاله ميشه از منم بپرسي؟بر مي گردم به طرفش و مي گويم بله چرا نميشه. *** اسمت چيه عزيزم؟ زهرا موري *** زهرا امروز تو مهد کودک چه خبره؟ جشنه *** جشن چي؟ جشن عيد *** زهرا عيد رو دوست داري؟ بله  *** عيد تو رو ياد چي ميندازه؟ ياد داداشم *** چرا؟ آخه داداشم رو خيلي دوست دارم، مي خوام وقتي عيد شد داداشم بزرگ بشه تا لباساي نو تنش کنم *** زهرا موقعي که سال تحويل ميشه از خدا چي مي خواي؟ مي خوام داداش ارشيا زودتر بزرگ بشه *** دوست داري عيد که اومد کجا بري؟ دوست دارم برم باغ وحش در همين هنگام يکي از بچه هاي مهد کودک مي آيد و او را با خود مي برد به اتاق کناري، از جايم بلند مي شوم و به دنبالش مي روم، داخل اتاق روي ميز يک سفره هفت سين بسيار زيبا چيده اند، هرکدام از بچه ها تک تک کنارش مي ايستند تا از آنها عکس بگيرند، زهرا را مي بينم که حالا کنار سفره هفت سين ايستاده و لبخند مي زند، برايش دست تکان مي دهم و از اتاق خارج مي شوم.
مهد کودک
چشمم مي افتد به پسر کوچکي که روبرويم در حاليکه به ديوار تکيه داده است خيره شده به کادوهاي روي ميز، مي روم طرفش و ميکروفن را روشن مي کنم:
مهد کودک
*** اسمت چيه؟ سينا *** سينا امروز براي چي اومدي اينجا؟ براي جشن عيد *** سينا دوست داري امسال چي عيدي بگيري؟  ماشين *** سينا موقعي که سال تحويل ميشه از خدا چي مي خواي؟ خوبي
مهد کودک
 *** نقاشي هم مي کشي؟ بله اسب مي کشم *** سينا کتاب هم مي خوني؟ بله  *** چه کتابي رو يادت مياد که ماماني برات خونده و دوستش داشتي؟ کتاب امام  به اميد سالي خوش براي شما عزيزان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن