تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):كار خير و صدقه، فقر را مى‏بَرند، بر عمر مى‏افزايند و هفتاد مرگ بد را از صاحب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826052864




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقش امام صادق عليه السلام در رد جریانات تصوف


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نقش امام صادق علیه السلام در رد جریانات تصوف
امام صادق
این مقاله به تحلیل درباره عدم بازتاب و درخشش فعالیت‎های سیاسی امام صادق علیه السلام اختصاص دارد. در این مقاله از پردازش مکتب فقهی و دینی و نیز علمی امام صرف نظر کرده‎ایم. بسیار مشهور است مکتب جعفری در زمینه فقهی و دینی آموزه‎های ارزنده‎ای دارد؛ از این شمار حدیث، تفسیر، تجوید، کلام و مناظرات، از جمله «توحید مفضل» است، در زمانه‎ای که برخورد اندیشه‎ها نام داشت، چنانکه تمامی فرقه‎های مذهبی، بهره‎مند از دانش و عقیده جعفری بودند. سران این فرقه‎ها از جمله ابوحنیفه، خود را وامدار عقیدتی امام دانسته، او را ایدئولوگ خویش می‎دانند و گفته است: «لولا السنتان لهلک نعمان؛ اگر دو سال تلمذ نزد صادق آل محمد نبود، نعمان [ابوحنیفه] هلاک می‎شد.» از این رو در این جستار درباره این مساله بحث می‎شود که آیا به راستی امام موسس صوفیه آن گونه که بسیاری از اندیشوران عرب و شرق‎شناسان باور دارند، به شمار می‎آید؟ نیز آموزه‎های علمی (شیعی و طبیعی) و فقه پویای جعفری قابل انکار نیست؛ اما باز در این مقال بدان نمی‎پردازیم. ما در بخش دوم گفتار در پی پاسخ بدین پرسش هستیم که چرا امام دست به قیامی سیاسی نزد؟ یا زد، اما بازتاب ندارد و تحت الشعاع انقلاب فرهنگی امام قرار گرفته است؟ چرا امام پیشنهاد سران قیام عباسی را نپذیرفت؟ آیا توده مردم آمادگی قیام نداشتند؟ آیا قیام عباسیان برای خدا نبود؟ و پاسخ خواهیم گرفت: توده، آگاهی و آمادگی نداشت؛ چنانکه امام به ابومسلم خراسانی گفت: «ما انت من رجالی و لا الزمان زمانی؛ نه تو پیرو منی و نه زمانه با من همراه است!» نیز امام می‎دانست قیام عباسیان برای خدا نبوده بلکه اینان در پی قبضه قدرت بودند و پس از آن که بر مسند حکومت تکیه زدند، دست از شعارهای مذهبی و ارزشی خود شستند و مردم ارزش‎مداری را که به اینان دل بسته بودند، از خود رانده و رنجاندند.  موسس صوفیهطریقه صوفی‎گری با روش سیاست مبارزه جداست که در طول تاریخ اسلام به جز در مواردی خاص و زمان‎هایی اندک با هم نبوده‎اند. تصوف دینی و سیاست منفی فقط در یک جهت از ابتدا با هم بوده‎اند و آن موضعی است که در برابر حاکمان و زمامداران داشته‎اند، زیرا عامل پیدایش صوفی‎گری و سیاست منفی یکی بوده، بریدن و قطع رابطه با حاکمان خودکامه؛ حاکمانی که دین را در خدمت حکومت می‎خواستند و از اهداف حکومت اسلامی و گسترش عدالت و ایجاد برابری و تشکیل جامعه شایسته اسلامی به دور بودند. اگر سیاست منفی همان است که اختلافات سیاسی به شیعه تحمیل کرده، تصوف هم محصول همین مسائل سیاسی است؛ زیرا برخی از علما و زهاد این راه را انتخاب کردند تا گرفتار بی‎حرمتی‎هایی نشوند که درباریان نسبت به دین و احکام دینی روا می‎داشتند. ابوحامد غزالی می‎گوید: «زمانی که عهد خلفای راشدین به پایان رسید، خلافت به دست نااهلانی افتاد که دانش فتوا و حکم نداشتند، از این رو از فقها یاری خواستند و آنان را همواره با خود همراه می‎داشتند. ولی بودند عالمانی که سالم باقی ماندند و از دین صافی و ناب دست برنداشتند و هر گاه حکومت آنان را فرا می‎خواند فرار می‎کردند و از دربار دوری می‎جستند.» از همین رو برخی پژوهشگران گفته‎اند: «تصوف یک انقلاب روحی در اسلام بوده؛ زیرا دارای نیرویی است که سیاست حاکم و پدیده دنیاطلبی و افزون‎خواهی را رد می‎کند؛ پدیده‎ای که اولین بار نزد حاکمان، امیران و درباریان سر برآورد.» این وجه اشتراک اساسی میان تصوف و تشیع، بسیاری از پژوهشگران را وادار کرده به دنبال وجه اشتراک‎های دیگری باشند و به کشف نقاط اثرگذار و اثرپذیر هر یک از دو دیدگاه بر دیگری بپردازند. پژوهشگری می‎گوید: به طور طبیعی باید تشیع و تصوف خیلی به هم نزدیک باشند. وی که با دیدی بسیار منفی به مساله پرداخته چنین تعبیر می‎کند که وجه اشتراک هر دو طریقه، شکستی است که در زمینه سیاست و در زندگی خورده‎اند. اشتراک در شکست، مکاتب و انسان‎ها را به هم نزدیک می‎کند. اما در این وجه اشتراک یک اختلاف ذاتی است . سیاستی که در ارکان تشیع وجود دارد شکل ایجابی و مثبت دارد. تشیع، سیاستی را برگزیده که در بطن خود مبارزه و براندازی دارد. برخلاف تصوف که پایه آن بر سیاستی است که فرد را از جامعه دور می‎کند و هیچ دری را برای بازگشت به زندگی سیاسی روی او باز نمی‎گذارد. البته برنامه‎های اصلاحی و سیاسی که اخیرا به ویژه در قرن چهاردهم هجری، برخی از سران صوفیه به آن پرداخته‎اند، یک تغییر ساختار در متن تصوف است که آن را به سیاست تشیع نزدیک می‎کند و این بدان معناست که یک جدایی جاودانه و همیشگی بر این دو طریقه حاکم نیست، هر چند دارای اختلاف اصولی هستند و گرچه تصوف از اهل سنت برخاسته باشد، بلکه در عین حال که اختلاف اصولی و اساسی میان تصوف و تشیع باقی است، تصوف دریچه‎هایی را بر تشیع گشوده است و روش‎های نویی در اندیشه و زندگی به بسیاری از دانشمندان و فلاسفه شیعه آموخته است. شاید بدین دلیل باشد که تصوف با فلسفه درآمیخته، فلسفه‎ای که بسیاری از بزرگان شیعه به عمق آن قدم گذاشته‎اند و در این راه با رضایت خاطر و بدون هیچ کراهتی خود را شاگرد صوفی مسلک‎های بزرگی مانند: ابن عربی و سهروردی و دیگران یافته‎اند. 
امام صادق
امام صادق علیه السلام و تصوفآیا آن گونه که برخی می‎پندارند، امام صادق علیه السلام، موسس اصول و آموزه‎های تصوف است؟ در زیر به گزارش‎هایی برخواهیم خورد که به چنین پنداشتی دامن می‎زند؛ اما به آسانی می‎توان به دیدگاه مخالف امام صادق علیه السلام با صوفیان و اشکالاتی که به اینان وارد دانسته است دست یافت. این موضوع از گفتگوهای مشهوری به دست می‎آید که میان آنان با امام صورت گرفته است. معروف‎ترین داستان، ملاقات سفیان ثوری با امام است. وی بر حضرت وارد شد و نزد او نشست و با کمال تعجب و خیره خیره به حضرت که لباس سپید و زیبایی بر تن داشت نگریست. امام به او گفت: ثوری! چه شده که این گونه به ما نگاه می‎کنی؟! شاید از آنچه می‎بینی شگفت‎زده شده‎ای؟ سفیان گفت: ای فرزند رسول خدا! این لباس، برازنده شما نیست! این لباس پدران شما نیست! امام گفت: «آن زمان، زمان نداری بود و به همان صورت عمل می‎کردند، اما اینک همه چیز فراوان است.» سپس امام آستین خود را بالا زد و «ثوری» دید زیر لباس امام، پشمینه‎ای است که دامن و آستین کوتاه‎تری از لباس رو دارد. امام فرمود: «ای ثوری! ما این پشمینه را برای خدا و آن لباس سپید را برای شما (مردم) پوشیده‎ایم. آنچه برای خداست پوشانده‎ایم و آنچه برای شماست آشکار ساخته‎ایم.» این دیدگاه با دیدگاه صوفیان فرق دارد و دیدگاهی است برخاسته از کتاب و سنت که به وسعت کرانه‎ها گسترده است. دیدگاهی که می‎گوید: «وقتی خداوند نعمتی به بنده‎ای ارزانی داشت، دوست دارد اثر آن را بر او ببیند» و دیدگاهی است که می‎گوید: خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. اختلاف دو دیدگاه زمانی کاملا آشکار می‎شود که مناقشه‎ای جدی در می‎گیرد: گروهی از صوفیان برای امام به کتاب خدا استدلال می‎جویند که زهد و انفاق همه اموال، لازم است و امام صادق علیه السلام از ایشان می‎پرسد: آیا شما به ناسخ و منسوخ قرآن، به محکم و متشابه آن که بسیاری از امت بر اثر ناآگاهی از آن، گمراه و نابود شده‎اند، آشنایی دارید؟ سپس آنچه را از قرآن و سنت و سیره برخی اصحاب بدان استدلال جسته بودند، معنا و تفسیر می‎کند و دعوت به ترک دنیا و زهد افراطی را رد می‎کند. در عین حال، صوفیان اولین مرشد خود را که از او کسب معرفت الهی می‎کنند و رای و تفسیر خود را که با آن به عالم مجردات، نفوذ می‎کنند، همواره امام صادق علیه السلام می‎دانند. وقتی حکومت، سفیان ثوری را فرا می‎خواند ولی وی می‎خواهد خود را مخفی کند، سفر خود را پس از ملاقات با امام صادق علیه السلام شروع می‎کند. وی می نشیند تا جمعیت حاضر جلسه را ترک کنند، سپس به امام می‎گوید: نمی‎روم تا به من رهنمود دهی . امام صادق علیه السلام به او توصیه‎هایی می‎کند که «ثوری» از آن، معارف و آموزه‎های جدیدی می‎آموزد. مالک بن انس که شاهد ماجرا بوده است می‎گوید که امام به او گفت: «ثوری! به تو می‎گویم، گرچه زیاده گویی فایده‎ای ندارد...» 1- ای سفیان! هرگاه خداوند به تو نعمتی ارزانی داشت و خواستی آن نعمت باقی بماند، خدا را بر آن نعمت بسیار سپاس و شکر گوی، خداوند بزرگ در کتابش می‎گوید: «لئن شکرتم لازیدنکم؛ اگر سپاس گویید، بر شما افزون می‎کنم.»2- هرگاه نتوانستی رزق و روزی به دست آوری، بسیار طلب آمرزش کن و از خدا درخواست بخشش نما. خداوند بزرگ در کتابش گفته است: «از خداوند طلب بخشش کنید که او بخشنده است. از آسمان برای شما آبی فراوان فرو می‎فرستد و با مال و فرزندان به شما کمک می‎رساند و باغ‎ها و رودها را به شما ارزانی می‎دهد.»3- ای سفیان! هرگاه از ناحیه حکومت یا دیگری در فشار قرار گرفتی، بسیار بگو: «لا حول ولا قوه الا بالله» که این ذکر، کلید گشایش است و از گنج‎های بهشتی است.» امام فرمود: «خود به این سه چیز پایبندم و خدواند همواره با این سه چیز به من سود می‎رساند.» صوفیان وقتی می‎خواهند اصول اخلاقی خود را ترسیم کنند، از کلمات دهگانه امام صادق علیه السلام الهام می‎گیرند و آن را سر فصل درس‎های خود در اخلاق قرار می‎دهند، این کلمات را امام به عبدالله بن جندب چنین می‎گوید:- برای خدا دوست بدار .- به ریسمان الهی محکم بچسب .- به هدایت الهی چنگ بزن تا عملت مورد قبول واقع شود؛ زیرا خداوند متعال می‎فرماید: «الا من آمن و عمل صالحا ثم اهتدی؛ مگر آن که ایمان آورد و عمل نیکو انجام دهد و سپس راه یابد.» پس جز ایمان پذیرفته نیست .- ایمان جز با عمل تحقق نمی‎یابد. در صورتی عمل تحقق می‎یابد که - با یقین همراه باشد .- یقین جز با خشوع و کرنش برای خدا به دست نمی‎آید و میزان و ملاک همه اینها- هدایت و راه یافتن است. هر کس راه یافت، عمل او پذیرفته شده و به ملکوت اعلا صعود خواهد کرد- اگر می‎خواهی در خانه خدا و در کنار خدا سکونت گزینی و به بهشت مینو درآیی، باید دنیا در نظر تو خوار شود. - باید مرگ را جلوی چشمان خود ببینی - برای فردا چیزی نیندوزی ... بدان آنچه پیش فرستی، به سود تو خواهد بود و آنچه بگذاری، مایه زیان تو خواهد شد. در این زمینه رسول اکرم صلی الله علیه و آله می‎گوید: «از خدا شرم کنید! گفتند: چگونه؟ گفت - به شرطی که عمل کنید - هیچیک از شما نخوابد مگر این که مرگ را جلوی چشمانش مجسم کند و سر و گوش خود و شکم و اندرون خویش را حفظ کند و قبر و متلاشی شدن جسد خود را یاد کند. هر کس آخرت را می‎خواهد، زینت و تجملات دنیا را بدرود گوید.» منبع:سایت‎های خبری - جام جم آن لایننویسنده: صائب عبدالحمید، ترجمه عبدالله امینی   





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 582]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن