واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چرا امامان از علم غیب استفاده نمىكردند؟
چرا امامان معصوم (ع)، براى مقابله با مشكلات و تلخىها، در زندگى معمولى خود از علم غیب بهره نمىگیرند; براى مثال آیا امیر مؤمنان على (ع) مىدانست ابن ملجم نقشه ترور دارد؟ اگر جواب مثبت است، چرا او را زندانى نكرد؟ دانشمندان اسلام شناس بدین پرسش پاسخهاى گونهگون دادهاند. بخشى از این پاسخها به اختصار چنین است: علامه طباطبائى امام دو نوع علم دارد: عادى و غیبى . پیامبر (ص) و امام (ع) مانند دیگران انسانند و با استفاده از حواس ظاهرى، تجربه و عقل با جهان خارج ارتباط برقرار مىكنند . در این نوع علم، تكلیف وجود دارد و احكام الاهى (وجوب، حرمت، استحباب، كراهت و اباحه) به آن تعلق مىگیرد . از سوى دیگر، امام در هر حالى و شرایطى به اذن الاهى به حقایق جهان هستى آگاهى دارد . این علم غیب شامل واقعیتهاى گذشته، حال و آینده مىشود و امام بر همه چیز آگاه است . علم غیب، موهبتى الاهى است و خطا و تغییر در آن راه ندارد . در حقیقت علم امام، آگاهى بر قضاى حتمى الاهى و «لوح محفوظ» (علم الله) است . در نتیجه، هیچ تكلیفى به متعلق این گونه علم تعلق نمىگیرد; زیرا تكلیف در جایى معنا دارد كه انجام یا ترك چیزى در اختیار مكلف باشد . امر و نهى درباره قضاى حتمى بیهوده و بىاثر است; زیرا اراده انسانى در آن تاثیر ندارد . بنابراین، براى مثال، امام حسین (ع) با آن كه علم غیب داشت و مىدانستسرانجام مسلم بن عقیل چه مىشود، او را به نمایندگى از خود به كوفه فرستاد; زیرا این قضاى حتمى خدا بود . (1) آیت الله جوادى آملى هر چند معصوم (ع) به اذن خدا از غیب با خبر است; اما علم غیب تكلیف نمىآورد . اگر علم از راه عادى به دست آمد و شرایط حجیتشرعى تمام شد، تكلیف آور است; ولى علم غیب از راه عادى به دست نمىآید و علم به قضا و قدر و لوح محفوظ است; پس امر و نهى و تكلیف به ارمغان نمىآورد . به این دلیل، وجود مبارك حضرت امیر (ع) - با آن كه مىداند چه شبى ضربت مىخورد - به مسجد مىرود; امام حسن مجتبى (ع) - با آن كه مىداند در كوزه چه خبر است - آب را مىنوشد و امام حسین (ع) - با آن كه مىداند در عاشورا چه خواهد شد - به كربلا مىرود . علم غیب امام (ع) مثل علمى است كه فرشتگان دارند; ولى تكلیف به آن تعلق نمىگیرد . حكمت الاهى بر این تعلق گرفته است كه معصومان (ع) نیز مانند انسانهاى دیگر آزموده شوند; در جبههها رنج تشنگى و گرسنگى و خستگى و . . . ببینند; زخمى شوند و به شهادت برسند . اگر بنابراین بود كه ازعلم غیب بهره گیرند، هرگز شكست نمىخوردند . البتهگاه براى حفظ و عزت دین از علم غیب هم استفاده مىكنند; ولى اساس بر این است كه در جریان امور ظاهرى از علوم عادى بهره گیرند . (2) آیت الله جعفر سبحانى معصومان، رهبر و اسوه و الگوى مردمند; بنابراین باید طورى زندگى كنند كه بشود آنها را سرمشق قرار داد . اگر بنا بود پیامبر (ص) یا امام (ع) مشكلات خود را به وسیله اعجاز و علم غیب حل كند; دیگر چگونه مىتوانستسرمشق زندگى مردمان باشد و آنان را به صبر و بردبارى و جهاد و . . . فراخواند؟ ! كسى كه مسلح به سلاحى (علم غیب) است كه دیگران ندارند و همیشه از آن سلاح براى پیروزى خود استفاده مىكند، نمىتواند الگوى مناسبى براى مردم باشد; زیرا در غم و رنج و مصیبت و مشكل انسانهاى عادى شریك نیست . معصوم (ع)، براى آن كه بتواند به شكل عملى به تبلیغ و دعوت پردازد، از راه و روش وعلوم عادى و حس و تجربه و عقل استفاده مىكند و از علم غیب بهره نمىگیرد; مگر در موارد استثنایى آن هم براى حفظ دین و ایمان مردم و هدایت آنها . جواب دیگرى كه در برخى از روایات هم بیان شده، آن است كه علم امام (ع) اختیارى و ارادى است و فعلى نیست; یعنى امامان (ع) هر وقتبخواهند بدانند، خداى تعالى آنها را آگاه مىكند . پس در مواردى كه در سؤال ذكر شده، امام معصوم (ع) به اختیار و اراده خود نخواسته استبداند . این امر به هیچ وجه نقص و اشكال نیست; زیرا هرگاه اراده كنند، بلافاصله علم غیب را به دست مىآورند . بنابراین روایات، آگاهى پیامبر (ص) و امام (ع) مثل كسى است كه نامهاى همراه داشته باشد، هرگاه بخواهد مضمون نامه را بداند، مىتواند نامه را بگشاید; اما گاه به جهت مصلحتى - با آن كه نامه را در دست دارد - آن را نمىخواند . طبیعى است مردم علم غیب ندارند و به هیچ وجه نمىتوانند آن را به دست آورند; اما معصوم (ع) چنان كمال معنوى الهى دارد كه هرگاه اراده كند، خداى حكیم بلافاصله آنان را از سرچشمه علوم غیبى سیراب مىسازد . (3) پىنوشتها: 1) ر . ك: معنویت تشیع، علامه طباطبایى، ص 213- 225 .(مقاله درباره علم امام). 2) ر . ك: گزارش پرسش و پاسخ دانشجویان با حضور آیت الله جوادى آملى، تابستان 1380 . 3) ر . ك: آگاهى سوم; استاد جعفر سبحانى، ص 255- 270 . منبع:مجله پرسمان، پیش شماره 4، به كوشش: محمد خردمند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 404]