واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: آمريكا و تغيير استراتژيهاي جنگ و صلح در افغانستان
آمريكا با طرح جايگزين كردن نيروهاي ويژه خود تحت كنترل سازمان سيا پس از سال 2014 تهديدات گستردهاي را براي افغانستان و ديگر كشورهاي منطقه ايجاد خواهد كرد.
قرار است سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) بعد از سال 2014 كنترل نيروهاي ويژه اين كشور در افغانستان را در اختيار گيرد و با وجود حضور نيروها، كاخ سفيد ادعا كند كه آنها عقبنشيني كردهاند. اين طرح هنوز در اختيار «لئون پانتا» وزير دفاع آمريكا، كاخ سفيد يا كميتههاي نظارتي كنگره قرار نگرفته است. در اين گزارش آمده است يك جنگ با مديرت سازمان سيا هرگونه پتانسيل پاسخگويي و شفافسازي را منتفي ميكند؛ چرا كه فعاليت و هزينههاي مالي آن بايد محرمانه بماند و به روزنامهنگاران يا ديگر شكلهاي نظارتي پاسخگويي صورت نخواهد گرفت. اين طرح را يك مقام ارشد دفاعي در حالي فاش كرد كه آمريكا سعي در حفظ اشغالگري خود در افغانستان دارد. با اين وجود، دولت اوباما ميتواند وانمود كند كه به وعده خود براي عقبنشيني از اين كشور جنگزده در سال 2014 عمل كرده است.
در ماه مي2011، لئون پانتا كه رياست سازمان اطلاعات مركزي آمريكا ( سيا) را بر عهده داشت با دستور باراك اوباما به عنوان وزير دفاع منصوب شد. او بر مسندي تكيه زد كه متعلق به «رابرت گيتس» بود. در مقابل، ژنرال «ديويد پترائوس» هم كه فرمانده نيروهاي آمريكايي در افغانستان بود جاي خود را به «جان آلن» داد و بر كرسي لئون پانتا تكيه زد. اين حركت باراك اوباما به اين معنا است كه همچنان استراتژي «سربازان به جاي جاسوسها و جاسوسها به جاي سربازان» در كاخ سفيد ادامه خواهد داشت. نتيجه اين موازي كاريها در دستگاه نظامي و اطلاعاتي ايالات متحده اين است كه اكنون تشخيص اين دو بخش از هم عملا غير ممكن شده است؛ به عبارتي تغيير در روند جاسوسي- نظامي افغانستان با پيش درآمد تغيير در سازمان سيا و وزارت دفاع آغاز شد.
*تحليل محتوايي
از اقدام آمريكا در جايگزين كردن سيا به جاي وزارت دفاع ميتوان چند نكته را به شرح زير استنباط كرد:
* 1- آمريكا در برنامههاي خود در قبال جنگ افغانستان همواره استراتژي خود را تغيير ميدهد. برخي از استراتژيهاي آمريكا در افغانستان، شامل فعاليت صرف نظامي در اين كشور در سالهاي اوليه حمله به افغانستان، مقصر اعلام كردن پاكستان در ناامنيها، تغيير در فرماندهان نظامي افغانستان و تقليد از استراتژيهاي به اجرا گذاشته شده در عراق، مذاكره با طالبان، تغيير ماموريت از فعاليتهاي سخت افزارانه به اقدامات نرم و به قول پانتا، فعاليتهاي آموزشي و غيره ميشود. اين تغييرات بيانگر ناكارآمدي استراتژي آمريكا در افغانستان است كه در نهايت واشنگتن تصميم گرفته نيروهاي ويژهاي را تحت كنترل سازمان سيا در اين كشور مستقر كند.
* 2- آزمايش راهكارهاي گوناگون در افغانستان، بيانگر شناخت ناقص از اوضاع اين كشور، برنامهريزي ناقص و اهداف بلندپروازانه آمريكا در افغانستان است.
* 3- تغييراتي كه در رأس سازمان سيا و وزارت دفاع انجام شده بود اكنون تكميل ميشود و دوباره نيروهاي ويژه با مديريت ديويد پترائوس فعاليت خواهند كرد. اما اين بار ماهيت اطلاعاتي و جاسوسي اقدامات برجستهتر خواهد شد.
*4- با قرار گرفتن ابتكار عمل در دست نيروهاي سيا، ميزان پاسخگويي دولت در قبال وظايف خود به بهانههايي همچون جلوگيري از افشاي اسرار فراهم خواهد شد و دولت خود را از زير بار انتقادات رها ميكند. به خصوص كه اخيرا «ميت رمني» نامزد جمهوري خواه رياست جمهوري آمريكا انتقادات پر شدتي را عليه سياستهاي اوباما در قبال افغانستان مطرح ميكند.
* 5- با تبديل شدن افغانستان به يك پايگاه اطلاعاتي در آسيا امكان كنترل و نفوذ در كشورهايي همچون هند، چين، روسيه و آسياي مركزي فراهم ميشود. بر اساس استراتژي نظامي جديد آمريكا، رئيسجمهور اين كشور ميخواهد با وجود تلاش براي كاهش بودجه نظامي كشورش در سال 2013 نفوذ ايالات متحده را در منطقه آسيا - پاسيفيك تقويت كند. به عبارتي دو هدف كاهش بودجه و افزايش نفوذ، همزمان دنبال ميشود. با خروج نيروهاي نظامي و ورود نيروهاي ويژه زير نظارت سازمان سيا، دو هدف ذكر شده محقق خواهد شد.
اما همچنان يك سؤال اساسي باقي ميماند كه آمريكاييها در حالي كه به دنبال مذاكره با طالبان هستند و ميخواهند از افغانستان در سال 2014 خارج شوند، چرا تصميم گرفتهاند نيروهاي امنيتي خود را در افغانستان مستقر كنند؟ به عبارتي پس از گذشت حدود 11 سال از جنگ افغانستان دليل فعاليتهاي اطلاعاتي و جاسوسي در افغانستان چيست؟ اگر فعاليتهاي اطلاعاتي و جاسوسي به عنوان پشتوانه فعاليتهاي نظامي با هدف پيروزي در جنگ است، چرا پس از خروج نيروهاي نظامي اين امر عملياتي ميشود؟ يكي از دلايل اين اقدام آنست كه آمريكا ميتواند خروج نظاميان خود را تسريع كند و همچنين با ايجاد مانع در برابر ورود طالبان به لايههاي امنيتي، چالش جديدي را كه براي پليس و نهادهاي اطلاعاتي افغانستان ايجاد شده تا حدي مرتفع كند. اين تغيير در تصميمات استراتژيك نشان ميدهد كه بي ترديد اهميت جنگ در افغانستان، بيش از شكست طالبان است. به عبارتي يا آمريكاييها خواهان مذاكره واقعي با طالبان نيستند، يا اميدي به نتيجه بخش بودن مذاكره با طالبان ندارند.
*نگراني در منطقه از حضور «سيا»
با اين تصميم آمريكا، فضاي منطقه به شدت امنيتي خواهد شد؛ به عبارتي موج وسيعي از تهديدات اطلاعاتي - امنيتي از اقيانوس هند و درياي عمان تا شمال روسيه و مرزهاي چين و تمامي كشورهاي آسياي مركزي را در بر خواهد گرفت. در درجه اول خطرات اين تغيير
دامن گير كشور افغانستان خواهد شد. نيروهاي سيا جزو اولين گروههايي بودند كه پس از 11 سپتامبر وارد افغانستان شدند. پس از دخالت آمريكا در امور بانكها، فعاليتهايي مثل مواد مخدر و فعاليتهاي مستشاري، اكنون اطلاعات محرمانه افغانها نيز در امان نخواهد بود. دخالت آمريكاييها حتي به سياست خارجي افغانستان نيز گسترش يافته است تا جايي كه آمريكا بدون هماهنگي با افغانها، زمينه مذاكره يكجانبه با طالبان را فراهم كرده و دولت حامد كرزي را در عمل انجام شده قرار دادند. همواره انجام فعاليتهاي اطلاعاتي - جاسوسي و مشاركت با سازمانهاي جاسوسي، نيازمند استفاده از راهكارهاي خارج از چارچوب است. بنابراين فعاليت كارآمد سازمان سيا، نيازمند
برهم زدن سلسله مراتب و چارچوبهاي قانوني افغانستان است. افغانها هنوز طرحهايي كه از سوي غرب براي تقسيم افغانستان يا واگذاري بخشهايي از آن به پشتونها را دنبال ميكرد، فراموش نكرده اند. در اين رابطه روزنامه نيويورك تايمز مينويسد: «در پي خروج نظاميان آمريكايي از عراق و برنامه خروج اين نيروها از افغانستان، ماموران آژانس اطلاعات مركزي آمريكا سالها در قالب جاسوسهاي مخفي در اين دو كشور باقي خواهند ماند. قرارگاههاي سيا در كابل و بغداد، بزرگترين دفاتر سيا در خارج از مرزهاي آمريكا هستند. به گزارش منابع آمريكايي، عملياتهاي تهاجمي سيا در افغانستان قويتر است. وظايف سيا در افغانستان عبارتست از: برقراري توازن قوا در برابر طالبان، حمايت از دولت كابل، دسترسي به باندهاي فرودگاههاي افغانستان براي ايجاد سهولت در نشست و برخاست هواپيماهاي بدون سرنشين سيا و شكار نيروهاي باقي مانده القاعده در پاكستان. عمده ماموران سيا در پايگاههاي اين سازمان در كابل و پايگاه هوايي آمريكا در «بگرام» در شمال كابل مستقر خواهند شد.
هنديها در گذشته از خروج آمريكا از افغانستان نگران بودند، اما براي تحقق اهداف خود، قرارداد همكاري استراتژيكي را با افغانستان امضا كردند تا جلوي هرگونه تهديد خارجي از كانال اين كشور را بگيرند. هرچند كه اكنون تا حدي از نگراني هند كاسته شده، اما مقامات اين كشور نسبت به فعاليتهاي اطلاعاتي و جاسوسي آمريكا در كشور خود مطمئن نيستند، زيرا پس از افشاي اسناد موسوم به «ويكي ليكس» مبني بر تلاش آمريكا در انجام فعاليتهاي جاسوسي در هند، مقامات
دهلي نو خود را از اقدامات غير اخلاقي آمريكاييها مصون نميدانند.
تقريبا به همان ميزان كه افغانستان از حضور نهادهاي اطلاعاتي آمريكا هراسان است پاكستان نيز نسبت به اين موضوع نگران است، زيرا كشته شدن بن لادن نتيجه يك فعاليت اطلاعاتي سطح بالا در خاك پاكستان بود. اكنون كه موضوع تجزيه بلوچستان پاكستان در دستور كار آمريكا قرار گرفته، نگراني مقامات پاكستان، افزايش خواهد يافت، زيرا در گذشته كه خبري از فعاليتهاي جاسوسي نبود، تحركات ديپلماتهاي آمريكا در بلوچستان پاكستان سبب واكنش اسلام آباد و ايجاد محدوديت از سوي آن كشور براي ديپلماتهاي آمريكا شد. پاكستان كه در مركز فعاليتهاي فرماندهي پاسيفيك نيروهاي آمريكايي قرار دارد، با تقويت فعاليتهاي جاسوسي از سوي آمريكا در افغانستان، بي ترديد به يكي از مهمترين اهداف جاسوسي تبديل خواهد شد. مقامات آمريكا بارها اعلام كردهاند در صورتي كه مطمئن شوند «ملاعمر» در پاكستان مستقر شده است، دوباره به خاك پاكستان تجاوز خواهند كرد. اطمينان از حضور ملاعمر يا ديگر سران طالبان در پاكستان نيازمند فعاليت جاسوسي است. پس از آنكه آمريكا با فشار اسلام آباد پايگاه «شمسي» در ايالت بلوچستان پاكستان را تخليه كرد، اكنون افغانستان ميتواند مقر جديدي باشد كه جايگزين اين پايگاه ميشود.
بي ترديد محدوده فعاليتهاي جاسوسي سازمان سيا در افغانستان پس از 2014 به چين نيز سرايت خواهد كرد. رصد فعاليتهاي نظامي چين از موضوعاتي است كه پس از اعلام ميزان بودجه پكن توسط مقامات اين كشور، نگراني سياستمداران واشنگتن را بر انگيخته است. اخيرا چين اعلام كرده است كه بودجه فعاليتهاي نظامي خود را 2/11 درصد افزايش خواهد داد. اين امر در واكنش به استراتژي نظامي اوباما است. كارشناسان و تحليلگران معتقدند كه درصد اعلام شده توسط چين براي مدرن سازي ارتش، كمتر از ميزان واقعي است. چينيها معتقدند كه: اين ميزان از بودجه نظامي براي كشوري كه داراي 3/1 ميليارد جمعيت و سرزمين بزرگ و سواحل طولاني است، در مقايسه با ساير كشورها ناچيز است. در حالي كه بودجه نظامي انگليس و آمريكا 2 درصد توليد ناخالص داخلي اين كشورها را تشكيل ميدهد، بودجه نظامي چين 2/1 درصد توليد ناخالص داخلي اين كشور در سال 2011 است. فعاليت اطلاعاتي عليه پكن و كسب اطلاعات دقيق از كميت و كيفيت اقدامات نظامي آن، تنها بخشي از پروژه جاسوسي آمريكا عليه چين است.
روسيه يكي ديگر از كشورهايي است كه از فعاليتهاي جاسوسي آمريكا در افغانستان نگران خواهد بود. علاوه بر كشور روسيه، آسياي مركزي به عنوان منطقهاي كه حياط خلوت مسكو خوانده ميشود نيز از اين تهديد در امان نخواهد بود. پايگاه «ماناس» آمريكا در قرقيزستان - در صورتي كه همچنان برقرار باشد- ميتواند مكمل فعاليتهاي اطلاعاتي سازمان سيا در افغانستان قرار گيرد. قبل از اعلام طرح واشنگتن مبني بر جايگزيني «سيا» با وزارت دفاع در افغانستان، «اندري اويتيسيان» سفير روسيه در كابل، به عنوان تريبون مسكو در نوامبر 2011 اعلام كرد كه ضمن تاكيد بر حق مسلم كشورها در مورد انعقاد توافقنامههاي بينالمللي با ساير كشورها، هر كشوري در يك منطقه خاص و در كنار چند كشور ديگر زندگي ميكند و ما هم در اين منطقه در كنار افغانستان زندگي ميكنيم كه به طور قطع امنترين جاي جهان نيست. اويتيسيان معتقد است: با توجه به وجود دو تهديد تروريسم و مواد مخدر در منطقه، ما بايد به دقت تحولات اين حوزه را مد نظر داشته باشيم. با اين حال ما هنوز متقاعد نشدهايم كه حضور نظامي بلند مدت نيروهاي خارجي در افغانستان ميتواند به تأمين امنيت در منطقه كمك كند. وي اعلام كرده است كه مسكو به حمايت از نيروهاي خارجي تا سال 2014 ادامه ميدهد، ولي ميخواهد نتايج حضور نيروهاي خارجي در افغانستان را ببيند، اما اگر پس از 2014 نيز حضور تعدادي از نيروهاي خارجي در اين كشور لازم بود، در آن صورت ما بايد اطلاع دقيقي از اقدامات سربازان و پايگاههاي نظامي كه قرار است در افغانستان بمانند در اختيار داشته باشيم. «سرگئي لاوروف» وزير خارجه روسيه، 22 نوامبر 2011 طي اظهاراتي اعلام كرد كه اين كشور نياز دارد تا طرحهاي دولت آمريكا در خصوص ايجاد پايگاههاي نظامي در افغانستان بعد از خروج نيروهاي نظامي آمريكايي از اين كشور در سال 2014 را به طور كامل روشن كند. از نظر لاوروف در عرصه سياسي وسيعتر، لازم است تا منافع ساير كشورهايي كه در اين منطقه نا آرام هستند و بطور مستقيم تحت تاثير اتفاقات روي داده در افغانستان قرار دارند هم مورد توجه قرار گيرد. هنوز روسيه تظاهراتي را كه در مسكو به راه افتاد فراموش نكرده است. همچنين انقلابهاي رنگين و مخملي در كشورهاي آسياي مركزي كه گفته ميشود مبتني بر فعاليتهاي اطلاعاتي - جاسوسي آمريكا بود، سبب شده روسيه نسبت به هرگونه فعاليت آمريكا در منطقه با عينك بدگماني بنگرد.
به نظر ميرسد كه بيشترين حساسيت نسبت به فعاليتهاي جاسوسي آمريكا در افغانستان از جانب ايران باشد. هرچند ايران در چندين نبرد اطلاعاتي - امنيتي با آمريكا در افغانستان موفق بوده، كه مهمترين آن كنترل و در اختيار گرفتن هواپيماي جاسوسي آمريكا است، اما شيطنتهاي آمريكا همواره سبب شده ايران از زمان حضور آمريكا در افغانستان نسبت به مرزهاي شرقي خود بيش از پيش حساس باشد. در گذشته نيز به كرات از استانهاي شرقي جمهوري اسلامي ايران خبرهايي مبني بر انجام فعاليتهاي جاسوسي گزارش شده بود. هر چند ايران همواره از سوي آمريكا متهم به انجام فعاليتهاي جاسوسي و خرابكارانه عليه ايالات متحده در عراق، افغانستان و برخي ديگر از كشورها شده است، اما به دام افتادن پهپاد آمريكا در ايران و اعترافات «عبدالمالك ريگي» سركرده گروه تروريستي «جندالله» متقنترين دلايل براي پاسخ به اين گونه از ادعاهاي آمريكا عليه ايران است. بخشي از نزاع همه جانبه ايران و آمريكا را نزاع اطلاعاتي - جاسوسي تشكيل ميدهد كه گفته ميشود بخشي از ماموريت ناوهاي آمريكا در خليجفارس اقدام در اين حوزه است. زمزمههايي در گذشته در مورد حضور شماري از نيروهاي رژيم صهيونيستي در غرب افغانستان وجود داشت كه ظاهراً اين نيروها توسط ناتو در پايگاه هوايي «شيندند» مستقر شده و مشغول فعاليت هستند. بر اين اساس، بازسازي اين پايگاه توسط ناتو ميتواند يكي از برنامههاي مخفي اين سازمان به منظور آسيب رساندن به جمهوري اسلامي ايران و ارتقاي فعاليتهاي جاسوسي رژيم اشغالگر قدس در منطقه باشد.
ادامه دارد
چهارشنبه|ا|23|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]