واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
جرم معلول علتهاي مختلفي است؛ شرايط اقتصادي، اوضاع خانوادگي، عوامل اجتماعي و... اين موضوع را ميتوان در زني به نام سميه بهخوبي به اثبات رساند او كه اكنون به معاونت در قتل متهم شده است در سن كم ازدواج كرد و نداشتن مهارتهاي زندگي باعث شد نتواند محيط خانوادگي سالمي را مهيا كند، از سويي شوهرش مردي معتاد و بياخلاق بود كه زمينه انحراف را در او به وجود آورد . پس از آن اعتياد خودش، شركت در مهمانيهاي شبانه، دوستيهاي نامناسب و... دست به دست هم دادند تا او 35 سالگياش را در زندان بگذراند و با آيندهاي مبهم مواجه شود. سميه داستان زندگياش را اينطور تعريف ميكند: «14سالم بود كه شوهر كردم، اوايل نميدانستم جمشيد معتاد است، او ترياك ميكشيد. اين موضوع ناراحتكننده بود اما شوهرم براي اين كه در خانه راحت باشد مرا هم آلوده كرد . به من ميگفت اگر تفنني مصرف كنم مشكلي پيش نميآيد، من آن موقع سني نداشتم و عقلم نميرسيد». مصرف تفنني مواد بتدريج سميه را به يك معتاد تمام عيار تبديل كرد. او اگر چه مادر و صاحب فرزندي دختر شده بود، ديگر توان بيرون آمدن از باتلاق اعتياد را نداشت. او ميگويد: «اوضاع و احوال خوبي نداشتم، در همان شرايط كه غرق در اعتياد بودم فهميدم شوهرم مردي هوسران است و با زنان زيادي رابطه دارد . تحمل اين موضوع برايم غيرممكن بود به همين خاطر اختلافات من و جمشيد شروع شد. هر روز با هم دعوا ميكرديم تا اين كه جمشيد دادخواست طلاق داد، او حضانت دخترم را گرفت . مهريهام را هم نداد و از من جدا شد».سميه بعد از طلاق ديگر نه جمشيد را ديد و نه دخترش را. او از آن به بعد تنها زندگي ميكرد: «نميخواستم به خانه پدريام برگردم ، من مواد مصرف ميكردم و اگر ميخواستم در خانه آنها باشم بايد ترك ميكردم از طرفي تحمل زخمزبانهاي ديگران را نداشتم و دوست داشتم آزادانه زندگي كنم». زندگي مجردي سميه را بيشتر از قبل از راه راست منحرف كرد. او اوقات خود را با شركت در پارتيهاي شبانه پر ميكرد و همين باعث شد كمكم اعتيادش از ترياك به كراك تغيير و اوضاع او را وخيمتر كند. متهم ميگويد: «در همين مهمانيها بود كه با مردي به اسم كيانوش آشنا و با هم دوست شديم. من و كيا بيشتر وقتمان را با هم سپري ميكرديم». زندگي مجردي سميه تا 5 سال قبل ادامه پيدا كرد: «5 سال پيش مادرم فوت شد و پدرم سكته كرد او زمينگير شده بود و به كسي نياز داشت كه از وي مراقبت كند براي همين به خانه او نقلمكان كردم». البته متهم هنوز مواد مخدر را ترك نكرده و از رفتارهاي سابقش دست نكشيده بود. سميه در همان مهمانيها با پسري ديگر به نام نيما نيز آشنا شد. نيما همان كسي است كه سميه اتهام معاونت در قتل او را يدك ميكشد. متهم ميگويد: «نيما به من 10 ميليون تومان بدهكار بود. او وسايل خانهام را خريده و پولش را نميداد. روز حادثه من و كيانوش به خانه نيما رفته بوديم، البته به عنوان مهمان. همانجا بحث بر سر طلب من بالا گرفت و كيانوش كه عصباني شده بود او را كشت بعد هم فرار كرديم. البته موقع خروج از خانه ، همسايهها ما را ديدند از طرفي بررسي آخرين مكالمات تلفني مقتول باعث شد ما گير بيفتيم». سميه ميگويد در زندان مواد مخدر را ترك كرده و تحت درمان است. با اين وجود اميد زيادي به آينده ندارد و نميداند چه بلايي سرش ميآيد. www.jamejamonline.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]