تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص): طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است. خداوند جويندگان دانش را دوست دارد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816816701




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

لاريجاني: ادبيات برخي افراد مشكل ايجاد كرده


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: لاريجاني: ادبيات برخي افراد مشكل ايجاد كرده
به نظر من گفتن بعضي از حرف‌ها درست نبود. ناراحتي و دلخوري بعضي از نمايندگان از اين بود. به نظر من اين دلخوري‌ها و به كار بردن اين ادبيات در كشور مشكل ايجاد كرده است. انسان مي‌تواند حرفش را صميمانه و مودبانه بزند. چرا بايد با الفاظي كسي را اذيت و موضوع ساده‌اي را تبديل به كينه كنيم؟
رئيس مجلس شوراي اسلامي كه از حوزه انتخابيه قم به مجلس راه پيدا كرده است در انتخابات اخير بالاترين رأي را در ميان ساير پيروزشدگان مراكز استانها دارد.

وي در اين گفت و گو با هفته نامه شما به تشريح آثار فراوان داخلي و خارجي حضور گسترده مردم در انتخابات 12 اسفند پرداخت و البته در تحليل جزئي‌تر آن با اشاره به آرايش‌هاي سياسي در اين انتخابات گفت: اين انتخابات مثل يك استخري شد كه همه در آن شنا كردند.

* در روزهاي پس از انتخابات مجلس نهم، تفاسير گوناگوني را از حضور مردم چه به لحاظ كليت حضور و چه به لحاظ اجزاي حضور و وزن‌كشي‌اي كه بعضي‌ها از آن استخراج ‌كردند و نيز تفسيرهائي با گرايشات مختلف را شاهد بوديم. تفسير حضرتعالي از حضور مردم در انتخابات چگونه است؟

انتخابات يك تحليل كلان دارد و يك بحث‌هاي خرد. در تفسير كلان بايد به چند جنبه توجه كرد كه وجه بيروني اين انتخابات چه بود و وجه دروني آن چه مختصاتي داشت؟ وجه بيروني آن هم دو شاخه دارد. يك شاخه‌اش حيثيت بين‌المللي است و يك بعد آن، بعد منطقه‌اي است. از قبل از انتخابات يك موج همراه با توفان تبليغاتي راجع به انتخابات بر پا كردند كه يك مقدار هم قابل حدس بود. اما نتيجه انتخابات به نظرم از لحاظ بين المللي يك مقدار هشدارباشي به صحنه بين المللي داشت كه نسبت به كليت كشور و حيثيت ملت ايران بايد ملاحظات جدي‌تري داشته باشند و روش‌هاي گذشته‌شان كه تصور مي‌كردند با اين فشارها مي‌توانند وضعيت دروني كشور را دچار انشقاق بكنند، به نتيجه نرسيد، لذا انسان مي‌بيند كه فضا در صحنه بين المللي آرام‌تر است. اين نتيجه همين انتخابات است. اگر انتخابات وضع متفاوتي داشت، شما صحنه بين المللي را اين گونه نمي‌ديديد؛ يعني در واقع ملت با حضورشان در صحنه انتخابات، حريفان را يك قدري پس زدند و آنها يك قدري وادار به تأمل شدند.

از نظر منطقه‌اي يك وضعيت اين گونه داشتيم كه كشورهائي كه در آنها انقلاب شده و دموكراسي در آنها به وجود آمده، يك نگاه به ايران داشتند و كشورهاي مرتجع منطقه كه اصولاً با دموكراسي فاصله دارند و مخالفند، وضع ديگري داشتند. كشورهاي مرتجع، همفكر با جريانات بين المللي علاقه داشتند كه ايران انتخابات كم‌سوئي داشته باشد كه اين را علم كنند و توي سر انقلاب‌هاي منطقه‌اي بزنند كه وضع مبداء فكري شما اين گونه است. از اين جهت اينها هم يك قدري توجه پيدا كردند كه انقلابي كه 33 سال از عمرش مي‌گذرد، همچنان از يك عشق و علاقه مردمي برخوردار است و اينها هم يك قدري حواسشان جمع‌تر شد و حتي در بعضي از كشورهائي كه در حال انقلاب هم هستند، اين خود به خود تأثير گذاشت. كشورهاي انقلابي هم اميدوارتر شدند كه اين راهي كه دارند مي‌روند، اگر با ملاحظاتي همراه باشد، آينده خوشي دارد. به هر حال بعد از 33 سال كه از انقلاب گذشته، مردم اين طور حضور دارند، براي آنها مؤلفه ممتازي است، بنابراين در صحنه بين‌المللي و منطقه‌اي چنين وضعيتي را مي‌بينيم.

در بعد داخلي اولاً حضور مردم در انتخابات به‌طور طبيعي روي كارآمدي مجلس تأثير مي‌گذارد، يعني مردم هر چه بيشتر حضور داشته باشند، علي‌القاعده مجلس بهتري خواهند داشت؛ لذا وقتي رقم حضور مردم به 60 و خرده‌اي درصد مي‌رسد، بايد انتظار داشت كه مجلس آينده از كارآمدي بيشتري برخوردار باشد.

نكته دوم اين است كه پشتوانه مجلس نهم قوي شد. پارلمان در واقع تكيه‌گاه ملت است و هر چه قدرتمندتر باشد، دموكراسي در كشور، معنادارتر هست، لذا از اين جهت هم پشتوانه قوي‌تري براي پارلمان شد.

از جهت ديگري هم در داخل، آرامشي را به وجود آورد. از اين جهت كه به هر حال در اين دسته‌بندي‌هائي كه در داخل كشور هست، اين انتخابات مثل يك استخري شد كه همه در آن شنا كردند و لذا آرامشي به صحنه سياسي داد. ممكن است بعضي‌ها بگويند ما مشاركت فعال نداشتيم، ولي ميدان براي آنها باز بود و مي‌توانستند شركت كنند، كما اينكه گروهي از اصلاح‌طلبان در انتخابات شركت هم كردند، ولي خودشان گفتند ما شركت نكرديم، ولي انتخابات، در كلان سياست داخلي آرامشي را به وجود آورد؛ لذا بايد از مجموعه اين شرايط صيانت بشود. انتخابات باارزشي بود و قدرداني از مردم فقط به لسان نيست و در عمل بايد از اين دستاورد، صيانت شود.

اما تحليل‌هاي خرد اين است كه ما بگوئيم چقدر سهم داريم و ديگري بگويد او چقدر سهم دارد. من فكر مي‌كنم اين سهم‌بندي‌هائي كه الان مي‌گويند، خيلي دقيق نيست، به دليل اين كه ما احزاب خيلي قوي در كشور نداريم كه افراد را تربيت كنند و وقتي در انتخابات پيروز شدند، بگوئيم شما جزو اين حزب هستيد. نزديك انتخابات كه مي‌شود جبهه‌هائي به وجود مي‌آيند و اينها هم نگاه مي‌كنند ببينند در آن منطقه كدام برنده‌اند، مي‌گويند شما را هم در ليست مي‌گذاريم. استثناهائي هم دارد، ولي علي‌العموم نسبتشان همين طول مدت است . اينها وقتي در مجلس مي‌آيند، بر حسب وظيفه‌شان، چهارچوب‌هاي ديگري پيدا مي‌كنند، ولي در كل از نظر خرد مي‌شود اين طور فكر كرد كه اصولگراها در مجلس وزن بيشتر و اصلاح‌‌طلب‌ها وزن كمتري دارند. اينكه سهم‌بندي در داخل اصولگراها چيست، به نظرم بيشتر حدس و گمان هست و افراد، هم مستقلين هستند، هم جبهه متحد، هم تعدادي جبهه پايداري هستند، ولي علي العموم اين جوري انتخاب شده‌اند. خود اين جبهه‌ها چهارچوب‌هاي نظري چندان قوي‌اي ندارند، لذا خيلي هم نمي‌توانند در اين زمينه، نقش داشته باشند.

* حضرتعالي در مجلس هشتم علاوه بر رياست مجلس، رياست فراكسيون اصولگرايان را هم به عهده داشتيد. با توجه به شرايطي كه پيش آمده، به نظر شما آيا در مجلس آينده هم چنين فراكسيوني شكل مي‌گيرد و آيا وزن آن نسبت به مجلس گذشته، سنگين‌تر خواهد بود؟

نمي‌دانم به آن صورت، شكل بگيرد يا نه. احتمال اينكه فراكسيون‌هاي مختلفي هم شكل بگيرد، هست، چون در اين انتخابات، خود اصولگراها در داخل خودشان، فراكسيوني و شعبه شعبه شدند. حالا اگر اينها يك هاله‌اي از يك معناي اصولگرائي داشته باشند، قاعدتاً تجمعات ديگري براي خودشان درست مي‌كنند.

* در مجلس هشتم هم كه اين بود.

بله، حدوداً ، ولي خيلي عميق نبود. ممكن است به اين سمت بروند. حالا اينها خيلي چيز مهمي نيست كه شكل فراكسيون مجلس در يك جا يا چند جا باشد.

* يكي از بحث‌هائي كه وجود داشت اين بود كه در مجلس هشتم، فراكسيون اصولگرايان اسمش بود، ولي در عملكردها، مثلاً در بحث رأي به وزرا و موارد مختلف، يكپارچگي چنداني از اين فراكسيون به چشم نمي‌خورد. به نظرم آن بخش دومي كه گفتيد ممكن است بحث فراكسيون اصولگرايان خيلي مهم نباشد، در اينجا خودش را نشان مي‌دهد كه آيا در مجلس آينده، نوعي يكپارچگي از كليت اصولگرايان خواهيم ديد؟

در فراكسيون اصولگرايان مجلس هشتم در زمينه‌هائي با هم وحدت داشتند. دربعضي از زمينه‌ها با هم توافق مي‌كردند و در كل هم حرفشان را به نتيجه مي رساندند. حالا ممكن بود نتيجه يك كمي ضعيف مي‌شد و ميزان اصولگرايان به تعداد دلخواه، محقق نشود، ولي حرفشان نتيجه مي‌داد. كم موردي بود كه فراكسيون اصولگراها در مسئله‌اي وحدت نكنند، اما سلايق متفاوت بود. اين كاملاً در داخل، مشهود بود.

هر كدام از اينها مزايائي دارد. اگر وحدت داشته باشند، مزيتش اين است كه يك جا مي‌نشينند و تصميم مي‌گيرند. اگر وحدت نداشته باشند و چند فراكسيون شده باشند، باز با هم توافق مي‌كنند. هر كدام متدي دارد.

* شما از تفسير خرد آرا خيلي كلي گذشتيد. در حوزه انتخابيه جنابعالي، يعني قم، آيا رأي نياوردن چهره‌اي كه در حوزه مدرسين حوزه علميه مورد وحدت قرار نگرفت، پيامي دارد؟

البته جامعه مدرسين هميشه در قم وزني دارد، يعني هر وقت وارد مي‌شود، افرادش تقريباً و علي العموم قبول مي‌شوند. جامعه مدرسين دو نفر را مشخص كرد و نفر سوم را مشخص نكرد.

* بخشي از جامعه مدرسين روي يك نفر تجمع كردند و بخشي روي فرد ديگري.

بله، ولي جامعه مدرسين كلاً سه نفر معرفي نكرد. به همين دليل چون تفاوت نظر وجود داشت، چهره ديگري انتخاب شد.

* سئوال من دقيقاً همين است كه جامعه مدرسين به هر حال بين دو چهره مخير بودند و چهره سومي مي‌ماند. به نظر شما آيا اين شكستن آرا پيامي دارد؟

پيام خيلي خاصي ندارد. البته آن برادر هم خيلي كار كرده و زحمت هم كشيده بود و چهره ناآشنائي نبود، چون در شوراي شهر بود و از قبل شناخته شده بود.

* جداي از آنچه كه در انتخابات گذشت، اين انتخابات يك حاشيه پررنگ داشت و آن ارزيابي مجلس هشتم بود. به نظر هيچ يك از مجالس، در انتخابات بعدي به اندازه مجلس هشتم مورد هجمه رسانه‌اي اعضاي خود مجلس قرار نگرفته بود. عنوان ساكت، منفعل و عناوين ديگري كه خيلي‌ها در مجلس به يكديگر نسبت مي‌دادند. ارزيابي جنابعالي به عنوان رئيس مجلس كه از جايگاه بالاتري بر اين موضوع نظارت داريد، ازعملكرد مجلس هشتم چيست؟ آيا نسبت به مجالس قبلي ارزيابي مثبت‌تري داريد و آن را كيفي‌تر ارزيابي مي‌كنيد؟

شايد اين يك ارزيابي كاملي نسبت به همه مجالس نباشد، ولي نسبت به مجالسي كه به ما نزديك‌تر بودند، به نظر من كارآمدي مجلس هشتم بيشتر بود و اين در نتيجه آراي مردم هم ديده مي‌شود. گاهي مي‌گويند يك سوم مجلس رأي آورد. اين تحليل درستي نيست، چون 290 نماينده بودند، سه نفر مرحوم شدند، دو نفر وزير و معاون شدند، 33 نفر صلاحيتشان رد شد و اصلاً در رقابت شركت نكردند، 26 ، 27 نفر اصلاً كانديد نشدند. اينها را كه جمع كنيد، باقي مي‌ماند 220نفر. از اين تعداد 75 نفر در مرحله اول رأي آوردند، 45 نفر هم به مرحله دوم رفتند كه اگر از اينها نصفشان هم رأي بياورد، مي‌شود حدود 100 نفر، يعني حدود نصف مجلس. كساني را كه مرحوم شده يا در رقابت نبوده‌اند كه نبايد محاسبه كرد. اگر بودند لابد يك رأي هم آنها مي‌آوردند. پس بايد محاسبه‌تان اين طور باشد كه از مجلس هشتم 220 نفر شركت كردند و 100 نفر رأي آوردند. اين يك سوم نيست، بلكه نزديك به نصف است كه اين نشان مي‌دهد مجلس هشتم علي الاجماع يك كارآمدي‌اي داشته است.

البته در انتخابات هميشه فقط كارآمدي افراد و مجلس، ملاك نيست. مسائل منطقه‌اي و مسائل مختلف ديگر هست. در مجلس كميسيوني مثل كميسيون قضائي خيلي فعال بود و 5 ، 6 قانون خيلي بزرگ مثل قانون مجازات‌هاي اسلامي و آئين دادرسي را داد، اما رئيسش و همچنين تعداد زيادي از اعضايش رأي نياوردند، ولي كارآمد بود. كميسيوني هم داريم كه چندان كارآمدي و برون‌دادي نداشت، ولي اعضايش رأي آوردند. حتي در مورد افراد هم همين طور است. در مجلس فردي را داريم كه در مورد هيچ يك از 330 ماده‌اي كه در مجلس تصويب شد، ما هيچ اظهارنظري از ايشان نديديم. رأي آورد، ولي فردي داريم كه 700 مورد در باره اين مواد اظهارنظر كرده، ولي رأي نياورد.

پس فقط كارآمدي نيست. معادلات مختلف منطقه‌اي و مسائل گوناگون وجود دارند. حالا شايد هم افراد قوي‌تري را در منطقه پيدا كرده باشند كه او رأي نياورده است، چون انتخابات ايران كه حزبي نيست. در كنار كارآمدي بايد به اين نكات هم توجه كرد.

مجلس هشتم از چند جهت كارهاي خوبي انجام داد، البته نمي‌شود به همه كميسيون‌ها نمره واحدي داد، چون بعضي‌ها خيلي قوي و بعضي ضعيف بودند، مثلاً كميسيون كشاورزي، خيلي قوي كار كرد و قوانين معتبري داد و نظارتش هم انصافاً قوي بود. چند كار خوب مجلس هشتم، يكي اين بود كه قوانين مادر خوبي تصويب شد. مثلاً همين قانون نفتي كه داريم، قانون مهمي است. در اين سي و چند سال چنين قانوني نداشتيم. دائماً هم مي‌نوشتند دولت قانون نفت را بياورد و نمي‌آورد. به هر حال اينها نشستند و قانون را نوشتند. الان اساسنامه نفت را هم تهيه كرده‌اند. نمي‌دانم به اين مجلس برسد يا نرسد. اگر هم نرسد به مجلس بعدي مي‌رود. به هر حال در اين چند سال كار كرده‌اند.

يا قانون ايمني زيستي اصلاً در جمهوري اسلامي نبود كه بيوتكنولوژي را در ايمني زيستي چگونه بايد حفظ كرد و يا فرض كنيد در مورد نظام بهره‌وري كشاورزي. اين قانون هم وجود نداشت. همين طور قانون گمرك، قانون منع قاچاق كه يك قانون قديمي بود. قانون تجارت كه الان دارد مراحل آخرش را طي مي‌كند و كميسيون تقريباً به نتيجه رسيده است و فقط بايد به مجلس بيايد. 1000 ماده است. چند دوره از اين مجلس به آن مجلس رفت، ولي در مجلس هشتم تمامش كردند و لذا قوانين مادر زيادي تصويب شدند.

علاوه بر اين تنقيح قوانين بود. ما انبوهي از قوانين داريم كه گاهي نسخ صريح دارند و گاهي نسخ ضمني و بايد منقح شوند. قانونش در مجلس تصويب و تيم آن مشخص شد و الان يكي يكي قواعدش در هر بخشي دارد مي‌آيد كه كجاها با نسخ و كجاها با اصلاح مي‌شود قانون را تنقيح كرد و كار براي مردم و كارگزاران ساده مي‌شود. اين يك كار پايه‌اي بود كه انجام شد. شايد اين گونه مسائل در رسانه‌ها انعكاس چنداني هم نداشته باشند، ولي كارآئي جاندار تقنيني است.

اين كميته تنقيح قوانين در مجلس است در دو معاونتي كه تشكيل شد: معاونت قوانين به رياست آقاي ابوترابي است كه بحث تنقيح قوانين شكل گرفته است و الان شايد 7 يا 8 مجموعه قانوني، تنقيح شده است كه فقط بايد به مجلس بيايد و آنهائي را كه نسخ شده، كنار بگذارند.

معاونت دوم، معاونت نظارت است. با تغيير آئين‌نامه، نظارت مجلس، جدي‌تر و معاونت نظارت در مجلس تأسيس شد. حالا ديگر هر كميسيوني مي‌تواند نظارت كند و نظارت هم اين گونه نيست كه نظارت و رها كند، بلكه مابه ازا دارد. طبق ماده 233 به مجلس گزارش مي‌دهد. مجلس اگر رأي داد و به تخلفي را استناد كرد، به قوه قضائيه مي‌رود و رسيدگي مي‌شود. و يا طبق ماده 33 آئين‌نامه اگر تخلفي ديد، به صحن مجلس مي‌آيد و چند نفر موافق و مخالف صحبت مي‌كنند و پيشنهاداتشان در ظرف چند روز به صحن مي‌آيد كه رأي‌گيري شود. به اشكالات به اين شكل رسيدگي مي‌شود .

يا در مورد سئوال از وزرا به شكل سئوال از رئيس جمهور است كه انجام شد. قبلاً اين جور بود كه نماينده سئوالش را مطرح مي‌كرد، وزير هم جواب مي‌‌داد و تمام مي‌شد و مي‌رفت و هيچ حادثه‌اي رخ نمي‌داد، اما در مورد وزرا اين تغيير ايجاد شد كه اول سئوال به كميسيون مي‌رود و كميسيون بين وزير و نماينده داوري مي‌كند و نظرش را به مجلس مي‌دهد و بعد، وزير و نماينده صحبت‌هايشان را مي‌كنند و وزير رأي مي‌دهد. اگر نظر وزير را قانع‌كننده ندانست، كارت زرد به وزير مي‌دهد و سه تا از اين كارت‌ها وزير را مرخص مي‌كند.

* كارت زرد كه مي‌فرمائيد تشبيه است ديگر؟

بله، منظور اين است كه اگر سه بار رأي عدم اعتماد گرفت، يك نيمچه رأي عدم اعتماد است و استيضاح مي‌‌شود. پس مكانيسم‌هاي جديدي به وجود آمد و از اين مكانيسم‌ها استفاده هم شد. يعني بعضي از تخلفات قانوني به قوه قضائيه رفت. مجلس رأي داد و رفت. اين را مي‌شود قوي‌تر كرد. پس اين نكات، محسناتي دارد. تيم نسبتاً متخصصي در مجلس بود كه در بعضي از كميسيون‌ها خود را نشان دادند.

در كلان هم مجلس هشتم براي خودش يك استراتژي داشت و مسئله‌اي را دنبال مي‌كرد كه در چه زمينه‌هائي بايد بيشتر وزن بگذارد و در چه زمينه‌هائي بايد بيشتر حاشيه بپندارد، لذا هر كميسيوني مي‌دانست كه امسال بايد چه كارهائي انجام بشود و بي برنامه نبود. در اين دوره در داخل كشور شرايط سياسي متفاوتي داشتيم و از اين جهت تلاش مجلس اين بود كه ضمن دفاع از حقوق ملت، شرايط را آرام كند، براي اينكه كار در كشور، بدون شرايط آرام امكان‌پذير نيست.به نظر من رصد حوادث بين المللي توسط مجلس هم بسيار دقيق و موضع‌گيري‌هايش به‌موقع بود. اينها محسنات مجلس هشتم بود، ولي به هر حال هر نهادي ضعف‌هاي خودش را هم دارد. حالا اميدواريم مجلس نهم بتواند از اين نقاط قوت بهره بگيرد و ضعف‌ها را جبران كند.

* يكي از نقدهاي جدي بر مجلس هشتم، موضع‌گيري آن در قبال فتنه 88 است كه البته شما در انتخابات اشاره كرديد كساني كه ما را ساكت فتنه مي‌دانند، خودشان راكب فتنه شدند. يكي ديگر از مواردي كه در بحث سياسي در مورد مجلس هشتم نقل مي‌شد، نشست 30 سال قانونگذاري بود كه در مجلس هشتم برگزار شد. در اين موارد و عملكرد سياسي مجلس هشتم هم به مواردي اشاره بفرمائيد.

مجلس در موارد مختلف فتنه موضع‌گيري صريح داشت. بيانيه داد، موضع‌گيري كرد، بعد از انتخابات، هم من موضع داشتم، هم مجلس موضع داشت.

* راه‌پيمائي داشت...

بله، راه‌پيمائي داشت، بعد از صحبت‌هاي آقا در نماز جمعه، بيانيه داد. من هم در صحن مجلس موضع‌گيري داشتم. سطح كار را هم بايد در نظر گرفت. سطح مجلس، سطح قوه است، فرمانداري كه نيست. سطح قوا را بايد با هم سنجيد و ديد آيا قواي ديگر در مسئله، اين قدر موضع‌گيري داشته‌اند؟ البته ما منت سر كسي نمي‌گذاريم. اين جايگاه اقتضا مي‌كرد كه اين كار بشود، ولي مجلس به هر حال وظيفه‌اش را در حوادث داخلي و خارجي انجام داده و به نظر من خوب رصد كرده است.

ممكن است بعضي‌ها بخواهند از اين مسائل استفاده سياسي كنند، يعني به جاي اين كه به دنبال حل مسئله باشند، بخواهند كاسبي كنند. اين هم مثل بداخلاقي‌هائي است كه در انتخابات صورت گرفت. يك وقت هست كه شما مي‌خواهيد مسئله فتنه را حل كنيد. مسئله فتنه را بايد حل كرد، اما يك عده‌اي مي‌خواهند روي آن بنزين بريزند. اين دو تا استراتژي است. اين ماجرا در كشور به وجود آمده بود و مجلس به دنبال حل آن بود تا مسير براي كار در كشور آماده شود، ولي بعضي‌ها اين را تبديل به رونق سياسي‌شان كرده‌اند. آنها مي‌توانند بهره‌هايشان را ببرند، ولي نمي‌توانند بگويند قوه مقننه بايد مثل ما عمل كند. يك فرد ممكن است به اين شكل دوست داشته باشد عمل كند، اما يك قوه مقننه بايد در طراز يك قوه موضع بگيرد. سئوال اين است كه آيا مجلس، اعم از رئيس مجلس يا نمايندگان مجلس، بعد از انتخابات موضع گرفت يا نگرفت؟ آيا بعد از صحبت‌هاي آقا در نماز جمعه، هر دو موضع گرفتند يا نگرفتند؟ طراز موضع‌گيري بايد اين باشد.

در مورد آن اجتماع هم قرار بود در كل فقط قواي سه‌گانه در مجلس جمع شوند. يكي از دوستان پيشنهاد كردند خوب است همه نمايندگان ادوار را هم دعوت كنيم. كسي هم فكر نمي‌كرد از آن اين جور تفسيرها در بيايد كه وحدت ملي چنان و چنين شده است. به همين سادگي بود. اصلاً قرار بود به مناسبت سالگرد مرحوم مدرس و مجلس، قواي سه‌گانه جمع شوند. يكي از دوستان هم دعوت از نمايندگان تمام ادوار مجلس را پيشنهاد كرد و بقيه هم چيز خاصي به ذهنشان نرسيد و گفتند خوب است. بعد كه برگزار شد، يكمرتبه تحليل‌ها و تفسيرهاي عجيبي شروع شد.

يكي از مشكلات كشور ما اين است كه ما خيلي راحت در مورد ديگران قضاوت مي‌كنيم و روي حرفمان هم اصرار مي‌كنيم. از معصوم(ع) نقل است كه سعادتمند كسي است كه پيگيري عيب‌هاي خودش او را از عيب‌جوئي ديگران باز مي‌دارد. عقل هم همين طور حكم مي‌كند. انسان به نفس خودش بصير است، اما به نفس ديگران بصير نيست و لذا در مورد خودش مي‌تواند راحت قضاوت كند، اما در مورد ديگران بايد باملاحظه قضاوت كند.

من فكر مي‌كنم مي‌خواستند از اين قضيه، بهره‌برداري‌هاي سياسي كنند. حالا ممكن بود كه چهار تا آدم آمدند كه عده‌اي با آنها مخالبف بودند. نفس قضيه اين نبود كه يك عده‌خاصي دعوت شده باشند. جلسه‌اي بود كه نمايندگان ادوار دعوت شده بودند. حالا به هر حال آقايان در اظهار نظر مختارند.

* يكي ديگر از موضوعاتي كه در مورد مجلس هشتم به شكل ويژه‌اي به آن نگاه مي‌شود، مدل تعامل مجلس هشتم با دولت است و آن را كاملاً متفاوت با تعامل مجلس هفتم با دولت مي‌بينند. خود جنابعالي چه تفاوت‌هائي بين روش‌هاي تعاملي مجالس هفتم و هشتم با دولت قائليد و براي مجلس نهم چه روشي را پيشنهاد مي‌كنيد؟

مجلس هشتم در تعامل با قواي ديگر دو خصوصيت داشت. يكي اينكه از استقلال فكري برخوردار بود كه به نظر من خيلي مهم است. بر اساس قانون اساسي، قواي سه‌گانه مستقل هستند و لذا بايد اين استقلال را در عمل معنا كند. اين به معناي پنجه‌كشي به صورت يكديگر نيست، بلكه به معناي تعاملي است كه معناي استقلال در درون آن نهفته باشد. معناي استقلال اين است كه هر قوه‌اي با استعدادها و توانائي‌هائي كه دارد، خودش منافع ملت را تشخيص بدهد و آن را محقق كند. ممكن است با رايزني با قواي ديگر باشد، اما در جائي كه بايد تصميم بگيرد، بايد بر اساس استعدادها و قواي خودش تصميم بگيرد و نه دخالت ديگران. تا حد زيادي اين مشرب را دنبال مي‌كرديم. ممكن است يك قوه‌اي خوشش هم نيايد ، ولي من فكر مي‌كنم يكي از مصاديق تحقق استقلال قوا همين است.

نكته ديگر اين كه مجلس هشتم وقتي مي‌ديد كه مشاجرات دارند جنبه فرعي پيدا مي‌كنند وضرر مي‌زنند، تلاش مي‌كرد اين را جمع و جور و از آن عبور كند. بعضي‌ها مي‌گفتند اين محافظه‌كاري است، ولي اگر انسان سبك و سنگين كند و ببيند مصالح كشور چيست، گاهي مجبور است از بعضي چيزها عبور كند. اما به هر حال دولت ما هم در تصميم‌گيري، يك جور سلايق خاصي دارد. لذا مجلس مي‌تواند در جاهائي كه اسلام در خطر است، محكم بايستد، اما در جاهائي كه اختلاف سليقه است، چندان سخت نگيرد. به هر حال مجلس هشتم تلاش كرد اين مسائل به آرامش كشور لطمه نزند.

فرض كنيد در بحث طرح هدفمند كردن يارانه‌ها، مجلس تصميمي گرفت و با يك واكنش غيرطبيعي مواجه شد كه رفراندوم بگذاريم و از اين حرف‌ها كه البته حرف منطقي‌اي نبود. رهبر معظم انقلاب در مشهد توصيه كردند و ما توصيه ايشان را پذيرفتيم. نشستيم، بحث كرديم و به يك جمع‌بندي‌اي رسيديم و يا در بحث وزير اقتصاد كه مجلس به خاطر مصالح ديگري از برخي از مسائل عبور كرد. لذا اين دو موضوع در نحوه تعامل با قواي ديگر نهفته بود. من فكر مي‌كنم استقلال براي مجلس نهم هم بايد خيلي مهم باشد، چون ضامن دموكراسي در ايران است. اگر قوه‌اي تحت‌الشعاع قوه ديگر قرار بگيرد، هم تصميمات دقيق نخواهند بود و هم اين خطر وجود دارد كه ما به جاي سه قوه، دو قوه پيدا كنيم و استقرار حاصل نمي‌شود، چون سه قوه حكم سه پايه را دارند كه بايد وزن نظام را تحمل كنند، يعني هر پايه‌اي بايد استحكام خودش را داشته باشد.

* در مورد مجلس نهم غير از حفظ استقلال پيشنهاد ديگري نداريد؟

در كليت تعامل، اين را عرض كردم. مجلس نهم حتماً بايد يك استراتژي داشته باشد و اين را بايد خود نمايندگان تشخيص بدهند. ولي برداشت من كه در كارهاي اجرائي و مسائل پيراموني كشور در چهار سال اخير تجربياتي دارم، اين است كه با تهديدهائي كه براي كشور وجود دارد و بحث تحريم‌ها و مجموع مختصات داخلي كشور، چند حركت كلي بايد براي مجلس نهم مهم باشد.

نكته مهم اول اين است كه بخش زيادي از وقت و انرژي خود را بايد صرف توسعه كشور كند، مخصوصاً مسئله گراني و علاج مسئله بيكاري. اگر بخواهيم اين دو موضوع را محور قرار بدهيم، با تحريم‌هائي كه وجود دارند، به نظرم استراتژي مجلس بايد به سمت افزايش توليد، روان‌سازي در سرمايه‌گذاري و كاهش طول مدت تصميم‌گيري براي سرمايه‌گذاري باشد. يعني ما بايد براي توليد يك رويكرد داخلي داشته باشيم كه اين ظرفيت‌هاي بالقوه‌مان بالفعل شوند. ما الان در صنعت دچار ركود هستيم. كشاورزي و دامپروري ما مشكلات دارند. اخيرا دامدارها دم در مجلس جمع شده بودند و مشكلاتشان را مطرح مي‌كردند. درست هم مي‌گويند. اين رويكرد اصلي به توليد داخل، شايد نعمتي براي كشور باشد، چون ما داريم با واردات زياد به توليد لطمه مي‌زنيم. اين يك فرصت است. البته اين بحث ريزه‌كاري‌هاي زيادي دارد كه بايد در جاي خودش مورد بحث قرار بگيرند.

نكته دوم در زمينه فرهنگي است. با مجموع شرايط فرهنگي‌اي كه در صحنه بين المللي وجود دارد كه به هر حال يك استراتژي جنگ نرمي را با ايران دارند كه مال حالا هم نيست و به نظر من سال‌هاست كه دارند اين را دنبال مي‌كنند. در كل، تكيه اصلي آنها روي واگرائي ديني و سياسي است. ممكن است شما بگوئيد در بعضي چيزها جور ديگري باشد. آنجائي كه اسمش را جنگ نرم مي‌گذاريم، اين دو تا موضوع را دنبال مي‌كنند، حالا ممكن است بعضي‌ها بگويند استفاده اطلاعاتي ديگري مي‌شود، به آن كار نداريم. پس از نظر فرهنگي بايد روشي را انتخاب كنيم كه خود افراد از خودشان صيانت كنند. الان امكان ارتباطات تا داخل اتاق‌ها رفته است. روش‌هائي كه فرهنگ را به عنوان سرگرم كردن و وقت پر كردن تلقي مي‌كنند، مال اين دوره نيستند. در اين دوره بايد يك خوداتكائي فرهنگي به وجود بيايد تا خود افراد از خودشان صيانت كنند و اين هم فرهنگ ديني است، يعني انسان براي خودش ناظر داشته باشد تا بتواند از سلامت نفساني خود صيانت كند. ترجمه اين سخن اين است كه بايد روي فرهنگ ديني مردم سرمايه‌گذاري كرد.

وقتي از فرهنگ صحبت مي‌كنيم، قرائت‌هاي مختلفي از فرهنگ هست. گاهي سرگرم‌سازي مطرح مي‌شود. مثلاً در كميسيون فرهنگي ما صحبت از فوتبال و ورزش هم هست. چرا؟ چون تا حدودي تصوري كه از فرهنگ وجود دارد، پر كردن اوقات است. من مخالف اين مسئله نيستم، فقط مي‌خواهم بگويم مجلس بايد وزن اصلي را در كجا بگذارد و آن فرهنگ ديني است، چون اگر كسي متدين و خداترس بود، خطايش در حوزه‌هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي كم مي‌شود، اما اگر خداترس نبود، ممكن است در جامعه ژست زيبائي داشته باشد، اما در اندرون خراب است اين هم نكته ديگري در استراتژي فرهنگي و حالا بايد ريز بشويم كه كدام كانون‌ها را بايد مورد توجه قرار داد تا فرهنگ ديني مردم تقويت شود.

نكته سوم در سياست خارجي است. به نظر من مجلس بايد سدي باشد دربرابر قدرت‌هاي زورگو و اجحاف‌هائي كه مي‌كنند، چون اينها نمايندگان ملت هستند و انتصابي كه نيستند و لذا بايد حقيقت ملت را بروز بدهند كه در مقابل جريانات زورگو ايستاده‌اند، حالا چه در مسئله هسته‌اي و چه ماجراجوئي‌هاي ديگرشان. اين امر باعث مي‌شود كه سرافرازي ملت محقق شود.

در حوزه مسائل منطقه‌اي هم حتماً بايد به انقلاب‌هاي منطقه كمك شود. مجلس از بدو حركت‌هاي انقلابي، علمدار اين مسئله بود و حمايت مي‌كرد. اين حركت درستي است و كاملاً پشتوانه انقلاب ماست و بايد دنبال كنيم.

همكاري با همسايگان بايد جزو استراتژي ما باشد. انسان احساس مي‌كند صحنه بين المللي دارد به سمت ايجاد نقار بين ايران و همسايگان و برخي از كشورهاي مؤثر اسلامي و نيز بين ايران و اروپا حركت مي‌كند. البته بعضي از موجودات اروپائي، همفكر امريكا هستند.من به آنها كاري ندارم، اما كليت اروپا با ايران سطح تجاري بالا دارد و هميشه هم گفتگو بين ايران و اروپا بوده. ما نبايد در اين دام بيفتيم. بايد موجودات موذيشان را كنار بگذاريم و با بقيه ارتباطاتمان را حفظ كنيم و گسترش بدهيم.همچنين با كشورهائي كه امروز به عنوان قطب‌هاي تأثيرگذار در صحنه بين المللي مطرح هستند، مثل چين.

در حوزه داخلي فكر مي‌كنم استراتژي مجلس از نظر سياسي حتماً بايد وحدت دروني كشور باشد، چون آنها دنبال واگرائي سياسي هستند و شما بايد تا آنجا كه مي‌توانيد شرايط داخلي را به سمت وحدت ببريد. يعني تقسيم‌بندي‌ها بر اساس سليقه نشود. الان بين اصولگراها كه نگاه كنيد، علي‌العموم سليقه است. به نظر من هيچ كدامشان يك مانيفست مدوني در حوزه اقتصاد و فرهنگ و سياست داخلي و سياست خارجي ندارند، اما به هم چنگ مي‌زنند. اين او را قبول ندارد و او، اين را. وقتي هم كه سئوال مي‌كنيد دعوايتان سر چيست؟ مي‌گويند سر فرد است و مي‌گويد من چرا نيستم؟ اين روشي است كه اگر ادامه بدهند، دائماً خودشان را تحليل مي‌برند. موضوع بايد مسلكي بشود. هميشه افراد سلايق مختلف دارند و مسائل نفساني مختلفي هم دارند. به هر حال سياستمداران هم مسائل نفساني دارند. ما نبايد خيلي روي اين جهات تمركز كنيم. بايد روي فكر تمركز كنيم. بايد تا آنجا كه مي‌شود همگرائي كنيم. وضع فعلي اين نيست. در وضع فعلي با هم دعوا مي‌كنند و معلوم نيست سر قبيله است يا سر آدم‌هاي مختلف است.

تبلور اين جريانات سياسي در مجلس است. آدم گاهي تعجب مي‌كند كه روي آدمي وزن مي‌گذارند كه انسان نمي‌داند شاخص‌هائي را كه اينها مي‌گويند، دارد يا ندارد. اگر منهاي همه اين جبهه‌بندي‌ها نگاه كنند، اين آدم از نظر فكري با آدمي كه در آن جبهه است، نزديك‌تر است. پس به نظر من اين 4 موضوع اولويت‌هاي استراتژيك مجلس ماست.

* فراكسيون حزب مؤتلفه در مجلس هشتم براي اولين بار با اسم رسمي حزبي شكل گرفت. در مجلس نهم با ريزش و رويشي، نيروهاي تازه نفسي به آن اضافه شده‌اند و روش جديدي را مي‌تواند در پيش بگيرد. پيشنهاد شما براي فراكسيون حزب مؤتلفه در مجلس نهم چيست؟

مؤتلفه يكي از تشكلات حزبي كشور است و انصافاً از نظر حزبي بودن، دقيق عمل مي‌كند، يعني معلوم است كه مي‌خواهد چه كار كند. بقيه گروه‌ها تشكل‌هاي حزبي نيستند، منتهي فراكسيونش در مجلس، اين نيست. لذا كارآمدي آن هم كم مي‌شود، چون شما وقتي به فراكسيون مؤتلفه در مجلس نگاه مي‌كنيد، تمام فراكسيون‌هاي ديگري كه صاحب مشرب ديگري هستند، در اين فراكسيون هستند، به اضافه عناصر حزب مرتلفه. شهر شلوغ است و معلوم نيست در بزنگاه‌ها بتواند تصميم بگيرد. من فكر مي‌كنم حزب مؤتلفه همان كار حزبي‌اي كه در بيرون مي‌كند، همان را در فراكسيون خودش تجلي بدهد. يعني همان تكليف حزبي‌اش را در مجلس متبلور كند تا كارآمدي‌اش بيشتر شود. ممكن است 20 تا يا 30 تا بشوند، اما پاي كار هستند و همفكرند .البته ما جسارت مي‌كنيم و توصيه كلي مي‌كنيم.

* بحثي كه اين روزها با يك سري بداخلاقي‌هائي دارد در رسانه‌ها مطرح مي‌شود، مقايسه بين رياست مجلس‌هاي هفتم و هشتم است. پيشنهاد شما براي جلوگيري از چالش‌هائي كه بر سر اين موضوع وجود دارد، چيست؟

اين چالش مهمي نيست و هميشه در نظامات دموكراتيك وجود دارد. ما هر گونه مسئله‌اي را نبايد يك چالش مهم تلقي كنيم. به هر حال هر مجلسي رئيس و هيئت رئيسه و نواب رئيس و منشي مي‌خواهد. هر سال هم مجدداً انتخاب مي‌شوند.

* ما شكاف حاصل از اين بداخلاقي‌ها را چالش تلقي مي‌كنيم، نه رفتار در چارچوب دموكراسي را.

آن بحث ديگري است. نفس اين كار به‌نوعي غني شدن دموكراسي در كشور است و اشكالي ندارد و مفيد هم هست. به هر حال هر سال آن هيئت رئيسه در مجلس رأي مي‌آورد. مجلس نهم هم همين است. اما بداخلاقي اصولاً در كشور تبديل به يك مسئله شده است، يعني در هر انتخاباتي، اعم از داخلي يا كلان، با اين نوع بداخلاقي‌ها مواجه هستيم كه گاهي با تهمت و افترا زدن هم همراه است، بعضي از نكاتي كه در اين انتخابات هم برجسته بودند. كارهائي مثل نارو زدن و شب‌نامه پخش كردن اشكال است و طراز جمهوري اسلامي نيست. ما اگر واقعاً معتقديم كه اخلاق بايد در حوزه سياست نهادينه بشود، بايد بپرسيم در كجاست؟ اين كارهائي كه ما در انتخابات ديديم، چه وجهي دارد؟ شب‌نامه پخش كردن، هم خلاف قانون است و هم خلاف شرع و نوعي بي‌بند و باري سياسي است. اينها البته بايد علاج بشوند.

فكر مي‌كنم حوزه سياست براي بعضي از افراد تازگي دارد و در ارتقا در اين زمينه، خيلي هم عجله دارند، لذا دائماً به اين و آن لگد مي‌زنند، در حالي كه لگد زدن ندارد. نردبام را بياوريد و آرام آرام بالا برويد. بقيه را لازم نيست بيندازيد. خودتان بالا برويد. عده‌اي فكر مي‌كنند ديگران را بايد بيندازند و روي آنها پا بگذارند و بالا بروند. اين كار است كه زشت است. اگر مسابقه باشد، يعني نردبام‌هائي هست و تشريف ببريد بالا. كسي كه بخيل نيست. اما اگر تبديل به لگد زدن شود، كار درستي نيست، اما در كل چيز خيلي مهمي نيست.

* ارزيابي‌تان از مرحله دوم انتخابات چيست؟

از چه نظر؟

* دو نوع پيشنهاد وجود دارد. يكي اين كه اصولگرايان بيايند و در گام دوم شكاف مرحله اول را ترميم كنند كه تقريباً منتفي تلقي شده است.

در تهران منظورتان است...

* بله، چون مرحله دوم تهران پر رنگ‌تر است و در شهرستان‌ها مرحله دوم تا اين حد پر رنگ نيست. پيشنهاد دوم اين است كه بايد يك رقابت تمام قد را به منصه ظهور برسانيم تا مردم بيايند، چون در مرحله دوم معمولاً با كاهش مشاركت مردمي مواجه هستيم. عده‌اي هم معتقدند كه در مرحله دوم خواه ناخواه گروه خاصي شركت مي‌كنند و اين گروه هم طرز فكرشان مشخص است و تقريباً مي‌شود پيش‌بيني كرد كه چه كساني رأي مي‌آورند. طبيعتاً وارد يك رقابت مجدد انتخاباتي در تهران خواهيم شد. ارزيابي حضرتعالي از نتيجه دور دوم انتخابات و چگونگي پيش رفتن آن چيست؟

در مرحله دوم ميزان رقابت محدود و دو برابر تعداد مورد نياز است. خود اين تا ميزان زيادي رقابت را كند مي‌كند، چون تعداد زيادي نيستند. حالا ديگر توي سر اين نبايد زد. اگر ليست واحدي بشود، اين روند كندتر مي‌شود. جداي از اينكه محقق نمي‌شود، خيلي هم فلسفه عميقي پشت آن نيست. بايد تلاش كنيد كه رقابت را بيشتر كنيد، چون محدوديت تعداد داريم. اشكال ندارد كه ليست‌هاي متفاوت باشد. اما اين كه عده خاصي مي‌آيند و نتيجه‌اش معلوم است، من با اين گزاره مخالفم. انتخابات در سيستم‌هاي دموكراتيك زحمت دارد. به نظرم اينهائي كه در تهران كانديدا مي‌شوند، زحمت شهرستان را نكشيده‌اند، مي‌خواهند لقمه چرب آسان ميل كنند. هر كسي كه مي‌خواهد در انتخابات شركت كند، بايد زحمت هم بكشد، تمهيدات كند، سخنراني كند، ديگران او را بشناسند. تصور بر اين است كه دو تا ليست مي‌آيند و اين دو تا ليست بايد جواب بدهد. اين آسان فكر كردن براي دموكراسي است . بايد با مردم مواجه شد و كار كرد. من معتقدم بدنه اجتماعي جامعه ما، چندان در اين دسته‌بندي‌هاي سياسي نيست. آنها يك سري مسائلي دارند، سياسيون ما هم يك چيزهاي ديگري مي‌گويند و وقتي اينها را متقاطع مي‌كنيد، ممكن است 5 ، 6 درصد با هم باشند، بقيه دارند حرف‌هاي متفاوتي مي‌زنند. بدنه اجتماعي خواسته‌هاي مختلف دارد. حتما گروه‌ها مي‌توانند روي زمينه‌هاي اجتماعي كار كنند، هم توفيقاتشان افزون و هم حضور مردم بيشتر شود؛ اين گونه تصور قالبي در زمينه نتايج انتخابات دور دوم، به نظرم معقول و منطقي نيست و بايد براي اين صحنه ساماندهي و طراحي و كار كرد.

* با توجه به اين كه جامعتين در اين انتخابات حضور متفاوتي داشتند، از نفس حضور آنها چه ارزيابي‌اي داريد؟

كلاً مفيد مي‌دانم. اين كه جامعتين به عنوان جريان‌هاي اصيل فكري كه طرف اعتماد مردم هستند، در صحنه سياسي حضور پيدا كنند، مفيد است. حالا اين وسط حوادثي رخ داد و به همه نتايجي كه مدنظر داشتند، نرسيدند، ولي به همان قدري هم كه رسيدند، خوب است. در عالم سياست نبايد بين صفر و صد حركت كرد. بسياري از نمايندگاني كه از شهرستان‌ها آمده‌اند، از همين جبهه متحد هستند. حداقل اين آرم را داشته‌اند.

* از سوي يكي از چهره‌هاي مشهور رسانه نقدي مطرح شده بود كه امام گفتند ديانت ما عين سياست ماست و سياست ما عين ديانت ما. اما امام اين را در وقتي فرمودند كه آخوند سياسي يك انگ منفي بود. حالا ديگر آن قدر تند رفته‌ايم كه مردم دارند از دين زده مي‌شوند. به نظر شما چنين اتفاقي رخ داد؟ يعني حضور آيت الله مهدوي و آيت الله يزدي و آيت الله مصباح و رقابت آنان چنين نتيجه‌اي داشت؟

نه، من با اين نظر موافق نيستم. مردم همچنان به روحانيت و به مراجع اعتماد دارند و اينها را ستون‌هائي مي‌دانند كه متدين هستند، فكر اسلامي دارند. حداقل از سياسيون بيشتر به روحانيون اعتماد دارند. اگر روحانيون را كنار بگذاريم، ديگر چه كسي مي‌تواند در صحنه سياسي فعال باشد؟ ضمن اين كه چون روحانيون با تفكر اسلامي آشنا هستند، دقيق‌تر تصميم مي‌گيرند تا سياستمداراني كه از نظر معرفت اسلامي، عميق نيستند. اشتباهات اين گروه كم نيست. به اين 33 سال نگاه كنيد. سياسيوني كه از معرفت عميق برخوردار نبودند، خيلي بيشتر از روحانيون اشتباه كردند و لذا آيت الله مهدوي كني از ابتداي انقلاب تا كنون يك شخصيت جاافتاده، محل اعتنا، محل اعتماد و محل اتكا هستند، ولي سياسيون مختلفي آمدند، گاهي زيكزاك زدند، كارهاي مختلف كردند، مشكل ايجاد كردند. وقتي هم از روحانيت صحبت مي‌كنيم، همان روحانيتي است كه شيوه حوزوي و سنتي را پي مي‌گيرد. ملاحظه كنيد. آيت الله مهدوي هنوز محل رجوع مردم است و مردم به ايشان اتكا دارند و لذا من اين فكر رادرست نمي‌دانم، يعني مردم به دين و افرادي كه آراستگي ديني دارند، اعتماد دارند.

* آيا شما اين را از ضرورت‌هاي مجلس نهم مي‌دانيد كه خروجي منظم‌تري داشته باشد تا مردم بتوانند بهتر تصميم‌گيري كنند و در واقع كارنامه‌اي از عملكرد مجلس در اختيار افكار عمومي قرار بگيرد؟

مي‌شود اين كار را هم كرد، ولي من فكر مي‌كنم مسئله اين نيست. در يك حوزه انتخابيه، مردم مي‌دانند نماينده‌شان در كجا نطق كرده، كجا نظر داده و چه كرده است.

* به استثناي تهران؟

تهران وضع متفاوتي دارد و وجه غالب آن سياسي است، ولي شهرستان‌ها اين طور نيستند و از نمايندگانشان محاسبه دارند. اين كه چرا يك نفر انتخاب نمي‌شود، عوامل مختلفي در آن نقش دارند. لذا خلاء اين نيست. البته اين هم بد نيست كه ساز و كاري ايجاد شود و در مجلس به افراد نمره بدهند، البته يك مقدار در مجلس سخت است.

* يكي از موضوعاتي كه در چند هفته اخير در عرصه سياسي شاهد آن بوديم، تشكيل مجدد هيئت رسيدگي و نظارت بر قانون اساسي از سوي رئيس جمهور بود. اگر خاطر جنابعالي باشد، در دولت آقاي خاتمي كه اين هيئت تشكيل شد، شخص آقاي احمدي نژاد جزو منتقدين تشكيل اين هيئت بودند. اخيرا هم رئيس قوه قضائيه مطالب ويژه‌اي را در نقد تشكيل اين هيئت بيان كردند. شوراي نگهبان هم تشكيل اين هيئت را غيرقانوني اعلام كرده است. با توجه به وظيفه‌اي كه مجلس در نظارت بر دولت دارد، آيا تداخلي در وظايف اين هيئت و مجلس به وجود نمي‌آيد؟ خود جنابعالي تشكيل اين هيئت را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

اين بحث جديدي نيست و ريشه در گذشته دارد. شوراي نگهبان مفسر قانون اساسي است و نمي‌توانيم بگوئيم كه نظر شوراي نگهبان را نمي‌پذيريم. امروز هم سئوالي مطرح شد و مثلاً در مورد قانون اصل 138 گفته شد مجلس، قانون اساسي را دور زده است. نظرات مختلف است، ولي وقتي قانوني در مجلس تصويب مي‌شود و بعد هم به تأئيد شوراي نگهبان مي‌رسد، لازم الاجراست. يعني شوراي نگهبان، خودش خودش را دور زده است؟ مقنن حكيم است و شوراي نگهبان بخشي از قوه تقنينيه است و لذا خودش خودش را دور نمي‌زند. ما بايد تفسير شوراي نگهبان را قبول كنيم.

شوراي نگهبان در مورد اين هيئت در زمان آقاي خاتمي هم اظهارنظر كرد. حالا هم كه دو باره اظهارنظر كرده است. اين بر مي‌گردد به تفسير قانون اساسي كه آيا رئيس جمهور مسئول اجراي قانون اساسي در همه ابعاد است يا در محدوده قوه مجريه؟

شوراي نگهبان معتقد است رئيس جمهور فقط مسئول اجراي قانون اساسي در قوه مجريه است. روح قانون اساسي هم همين طور است، چون سه قوه مستقل و زير نظر رهبري هستند. بايد از نظر شوراي نگهبان تبعيت كرد. نمي‌شود در مقابل آن يك چيزي درست كرد، لذا اين هيئت فقط براي قوه مجريه است و حرفش براي قوه قضائيه مسموع نيست. حالا اگر مي‌خواهند هيئتي را تشكيل بدهند و يك عده كارمند هم بگيرند و حقوق بدهند، مانعي ندارد، ولي حرف اين هيئت براي قوه مقننه و قضائيه مسموع نيست. حالا اگر مي‌خواهند هيئتي تشكيل بدهند و جلوي تخلف قوه مجريه را بگيرند، بد نيست. اين كار را بكنند.

* ارزيابي شما از جلسه مجلس و سوال از رييس جمهور چه بود. آيا در زمينه تعامل دولت و مجلس، آن را مثبت ارزيابي مي‌كنيد يا جزو بداخلاقي‌ها به حساب مي‌آوريد؟

من آن را جزو بداخلاقي‌ها نمي‌دانم. به نظرم پروسه مردم‌سالاري در كشور ما غني شده است و ظرفيت بالا رفته است.

* بعضي از نماينده‌ها گفتند كه ما را مسخره كرده‌اند.

نفس اين كار كه نمايندگان از رئيس جمهور سئوالاتي دارند و مي‌گويند ايشان بيايد و در مجلس توضيح بدهد، بخشي از غني شدن دموكراسي در كشور ماست و مفيد هم هست، خيلي با ارزش است. آن قدر ارزش دارد كه انسان حواشي آن را كم بگيرد، چون قبل از آن براي چند ماهي گفتند حادثه عجيبي مي‌خواهد رخ بدهد، اولين بار در تاريخ اسلام است! حادثه عجيبي نيست. مجلس اختيار دارد در مورد موضوعي از رئيس جمهور سئوال كند و او هم بايد بيايد و پاسخ بدهد. به نظر من كار خيلي خوبي شد. من هم از نمايندگان مجلس، هم از آقاي رئيس جمهور تشكر مي‌كنم. فضائي به وجود آمد، سئوالات مطرح شدند و پاسخ دادند.حالا مي‌آئيم سر پاسخ‌ها. به‌رغم اين كه ما به نمايندگان تذكر مي‌داديم كه بحث را رها كنند، ولي از تذكراتي كه مي‌دادند معلوم بود كه از پاسخ‌ها راضي نيستند. طبيعي هم هست. هميشه داوري وجود دارد و قطعي نيست كه پاسخ يك وزير يا رئيس جمهور، مجلس را راضي كند. ممكن است عده‌اي ناراضي باشند و قبول نكنند. تا اينجاي كار اشكالي هم ندارد، اما ادبيات و الفاظي به كار برده شد كه مي‌شد به كار برده نشود. به نظر من گفتن بعضي از حرف‌ها درست نبود. ناراحتي و دلخوري بعضي از نمايندگان از اين بود. به نظر من اين دلخوري‌ها و به كار بردن اين ادبيات در كشور مشكل ايجاد كرده است. انسان مي‌تواند حرفش را صميمانه و مودبانه بزند. چرا بايد با الفاظي كسي را اذيت و موضوع ساده‌اي را تبديل به كينه كنيم؟ ولي من فكر مي‌كنم همه اينها حواشي است. اصل موضوع، باارزش است كه به هر حال سئوالاتي پرسيده شد و بايد به آنها پاسخ داده مي‌شد. حالا آيا اين كه پاسخ‌ها دقيق بودند يا نبودند، بحث ديگري است.

* يكي از موضوعاتي كه در باره جنابعالي خيلي مطرح است، اين است كه شما يكي از نامزدهاي بسيار جدي سال 92 هستيد. وارد موضوع نمي خواهيم بشويم، فقط مي‌خواهيم بدانيم هستيد يا نيستيد؟

پس زودتر خارج شويد.

* وارد نمي‌شويم، منتهي يك سري قرائن، جالب بود، منجمله اين كه حضرتعالي عضو حقيقي مجمع تشخيص و شوراي عالي انقلاب فرهنگي و بعضي از جاهاي ديگر بوديد، گفتند شايد حضرتعالي بنايتان بر اين است كه در دوره آينده مجلس به فضاي ديگري ورود كنيد.

والله من خيلي به اين چيزها فكر نمي‌كنم. يك توشه اندكي و تجربه مختصري داريم - حالا هم كه بعد از بيش از 30 سال خدمت داريم به بازنشستگي مي‌رسيم - و بايد اين توشه اندك را در جائي به كار برد و به يك جا هم اختصاص ندارد و در جائي كه لازم بود بايد به كار برد. فرقي هم نمي‌كند. آن قدر از اينجا به آنجا رفته و كارت زده‌ايم كه اگر شهوتي هم بوده رفع شده است.

دوشنبه|ا|21|ا|فروردين|ا|1391





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن