تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سزاوار است كه عاقل ، از مستى ثروت، قدرت ، دانش ، ستايش و مستى جوانى بپرهيزد، چرا ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804648065




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خطر این نوع عزاداری‎ها چیست؟


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خطر این نوع عزاداری‎ها چیست؟
عزاداری امام حسین
خلاصه صحبت‎های حجج اسلام آقایان واعظی، مهدی‎پور، حسینی و احمدی و مداح بزرگوار جناب حاج آقای خلج، پیرامون مبنای فقهی عزاداری و حد و حصر آن که گفته‎اند: عزاداری حد و حصر خاصی ندارد و نمی‎توان عزاداری را به نوع خاصی محدود كرد، بنابراین هر عملی كه عنوان عزاداری پیدا كند صحیح و مورد تأیید دین است .  تحلیل و نقد:قسمتی از سخنان بالا قابل قبول است و قسمتی غیرقابل قبول می‎باشد . این كه عزاداری را نمی‎توان به نوع خاصی محدود كرد حرف صحیح و درستی است اما این كه عزاداری حد و حصر خاصی ندارد، اگر به مفهوم خارج كردن عزاداری از حوزه نقد است و خط قرمز كشیدن برای نقد عزاداری‎هاست حرف كاملاً باطل و بی اساسی است . هیچ عملی در دین وجود ندارد كه در ترازوی صحت و بطلان قرار نگیرد. نماز كه بالاترین عمل مذهبی است و ستون دین معرفی شده است، ده‎ها عامل می‎تواند باعث بطلان آن شود. و خداوند هیچ عملی را در دین قرار نداده كه آن را از حوزه نقد و تحلیل خارج كرده باشد . بنابراین عزاداری نه تنها حد و حصر دارد بلكه عوامل زیادی می‎تواند باعث بطلان آن شود و همین عمل مستحب ممكن است تبدیل به عملی حرام و باطل گردد. البته این صحبت‎ها ممكن است در نقد صحبت‎های این بزرگواران نباشد بلكه تكمیل كننده آنها باشد . اما چون بحث حد و حصر عزاداری را آقایان مطرح كرده‎اند ما نیز به آن می‎پردازیم .  حد و حصر عزاداریانواع عزاداری‎ها از سه جنبه‎ی: 1- هدف (جهت) 2- محتوا 3- شكل، قابل نقد و تحلیل هستند .  1- هدف (جهت) عزاداری: عزاداری‎ها باید هدفمند باشند، اگر هدف و جهت عزاداری گم شود فاقد خاصیت و تأثیر مثبت خواهد بود و ممكن است تأثیر منفی هم بگذارد.اما عزاداری‎ها چه هدفی می‎توانند داشته باشند. برای شناخت هدف در عزاداری، ابتدا باید اندیشه و هدف صاحب مصیبت شناخته شود تا چنانچه عزاداری صورت گیرد نسبت به تحقق آن اندیشه و هدف، عملی صورت گیرد . آیه قرآن می‎فرماید: "یا ایها الذین آمنوا كونوا انصار الله كما قال عیسی ابن مریم للحواریین من انصاری الی الله قال الحواریون نحن انصار الله"(صف/ 14)؛ ای كسانی كه ایمان آورده‎اید یاوران خدا باشید، همچنان كه عیسی بن مریم به حواریون گفت: چه كسی یار من به سوی خداست، حواریون گفتند: ما یاوران خدا هستیم . هیچ عملی در دین وجود ندارد كه در ترازوی صحت و بطلان قرار نگیرد. نماز كه بالاترین عمل مذهبی است و ستون دین معرفی شده است، ده‎ها عامل می‎تواند باعث بطلان آن شود. و خداوند هیچ عملی را در دین قرار نداده كه آن را از حوزه نقد و تحلیل خارج كرده باشد . بنابراین عزاداری نه تنها حد و حصر دارد بلكه عوامل زیادی می‎تواند باعث بطلان آن شود و همین عمل مستحب ممكن است تبدیل به عملی حرام و باطل گردد. پیام آیه و حرف خدا این است كه بیایید یار خدا باشید. كاری برای خدا انجام دهید، سپس خداوند شاهد مثال می‎آورد كه شما همچون حواریون حضرت عیسی باشید كه تا حضرت عیسی طلب یاری كرد به كمكش شتافتند . جمله حواریون كه نحن انصار الله و تأیید قرآن بر این جمله، حكایت از این دارد كه یاری كردن پیامبر در هر زمان یاری كردن خداوند است. و به تبع آن یاری كردن امام هر زمان یاری كردن خود خداست . گذشته از این آیه، خود امام حسین علیه السلام در كربلا و عاشورا ندایش طلب نصرت بود. "هل من ناصرِ ینصرنی"؛ آیا كسی هست كه مرا یاری كند؟ هدف امام از یاری گرفتن، تحقق اسلام واقعی و ریشه كن كردن ظلم و فساد بود و رسیدن به این هدف جز با كمك خواستن از دیگران امكان‎پذیر نیست. بنابراین ندای خداوند، یار گرفتن است، ندای همه پیامبران و ائمه نیز یار گرفتن است. ندای امروز امام زمان نیز همان جمله امام حسین علیه السلام است كه می‎فرمود: "هل من ناصر ینصرنی. " حال كه ما مجالس عزاداری بر پا می‎كنیم هدفمان از این مجالس باید یاری كردن امام حسین علیه‎السلام در راهی كه او شروع كرده بود، باشد. هدف از عزاداری باید كمك به تحقق بخشیدن اهداف و اندیشه‎های امام حسین علیه السلام باشد. این هدفمندی در برپایی مجالس عزاداری بیشترین اهمیت را دارد و به محتوا و شكل عزاداری - یعنی 2 عامل دیگر - جهت می‎دهد و در آنها تأثیر می‎گذارد و كیفیت آنها را تغییر می‎دهد. امام حسین علیه السلام در كربلا و عاشورا ندایش طلب نصرت بود. "هل من ناصرِ ینصرنی"؛ آیا كسی هست كه مرا یاری كند؟ هدف امام از یاری گرفتن، تحقق اسلام واقعی و ریشه كن كردن ظلم و فساد بود و رسیدن به این هدف جز با كمك خواستن از دیگران امكان‎پذیر نیست. همین هدفمند بودن عزاداری‎ها در قبل از انقلاب بود كه باعث پیروزی انقلاب شد. چرا كه مردم می‎دیدند اگر بخواهند كاری حسینی بكنند باید با طاغوت بجنگند. شاه آن روز و سردمداران حكومتی، حكم یزیدیان را پیدا كردند لذا مبارزه با آنها كاری حسینی قلمداد می‎شد .
عزاداری امام حسین
بنابراین عزاداری مقدمه رسیدن به یك هدف برتر و متعالی‎ است. برپایی عزاداری، مقدمه یاری كردن امام حسین علیه السلام است. اما خیلی اتفاق می‎افتد كه فلسفه عزاداری فراموش می‎شود و عزاداری از مقدمه بودن به هدف بودن تبدیل می‎شود. یعنی عزاداری فی نفسه مقدس می‎شود و برپایی آن تبدیل به هدف می‎شود. آن وقت شاهد مراسم عزاداری برای عزاداری هستیم، نه عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیه السلام .  اما خطر این نوع عزاداری‎ها چیست؟ خطر مهم اینست كه عزاداران فكر می‎كنند آخر خط همین جاست، چون عزاداری خودش تبدیل به هدف شده است لذا پرداختن به عزاداری آخر خط تلقی می‎شود. و وقتی هم فكر كردند كه دیگر آخر خط است، جلوتر نمی‎روند و فقط در آن تنوع ایجاد می‎كنند و به جای رشد كمالی و عمودی، رشد سطحی و افقی پیدا می‎كنند. وقتی هم این اتفاق افتاد تنوع در عزاداری‎ها روز به روز بیشتر می‎شود . حال كه ما مجالس عزاداری بر پا می‎كنیم هدفمان از این مجالس باید یاری كردن امام حسین علیه‎السلام در راهی كه او شروع كرده بود، باشد. هدف از عزاداری باید كمك به تحقق بخشیدن اهداف و اندیشه‎های امام حسین علیه السلام باشد. قبلاً به سینه می‎زدند، حالا به پا می‎زنند، قبلاً با لباس سینه می‎زدند، حالا لخت می‎شوند، قبلاً با دست سینه می‎زدند حالا می‎خواهند تیغ‎زنی و قمه‎زنی كنند . عزاداری وقتی خودش هدف شد، دیگر چیزی گفته نمی‎شود كه دانسته شود بلكه گفته می‎شود كه گریانده شود. دیگر آنچه گفته می‎شود انسان‎ها را به فكر فرو نمی‎برد بلكه احساسات را برمی‎انگیزاند . دیگر نمی‎گویند چرا امام حسین علیه السلام كشته شد بلكه می‎گویند چگونه كشته شد. دیگر صحبتی از امام قبل از تاسوعا و عاشورا نیست . وقتی عزاداری خودش هدف شد، دیگر از این كه هدف امام حسین علیه السلام چه بود، چه چیزهایی گفت، چگونه عمل كرد ... بحثی به میان نمی‎آید. دیگر توی عزاداری‎ها از این كه یاران امام حسین علیه‎السلام چگونه آمدند و چگونه انتخاب كردند بحثی نمی‎شود بلكه صحبت از چگونه كشتنشان است. حرّ چگونه كشته شد، جون چگونه كشته شد، حضرت علی اكبر و حضرت ابوالفضل چگونه كشته شدند، حضرت علی اصغر چگونه كشته شد . وقتی هدف عزاداری گم شد، به تبع آن محتوا نیز تغییر می‎كند و به تبع آن هم شكل عزاداری هم تغییر می‎كند. عزاداری چشم گیرتر اما بی محتواتر می‎شود. عَلَم‎ها و پرچم‎ها زیاد می شود، طبل‎ها و سنج‎ها زیاد می‎شود، شورها و بر سر و سینه زدن‎ها زیاد می‎شود، تیغ‎زدن‎ها و قمه‎زدن‎ها زیاد می‎شود، قلاده به گردن می‎آویزند و عو عو می‎كنند، در كربلا و به سمت حرم سینه‎خیز می‎روند، و ده‎ها نوع عمل دیگر .در عزاداری برای عزاداری، بحث مهم فقط برانگیختن احساسات صرفاً حزن آلود است. دیگر از این كه حضرت زینب علیها السلام چگونه پایمردی كرد و چگونه در كوفه و شام خطبه خواند و چه‎ حرف‎هایی فرمود چیزی گفته نمی‎شود، بلكه اینگونه گفته می‎شود كه قدش خمیده شد و مثل پیرزن‎ها راه می‎رفت . در عزاداری برای عزاداری، اندیشه به بحث گذاشته نمی‎شود، جسم و هیكل به نمایش گذاشته می‎شود، قد و هیكل، موها و بازوها، چشم‎ها و ابروان توصیف می‎شوند. این است خطر مهم كه امروزه عزاداری ما به آن گرفتار شده است یعنی بی هدف شدن عزاداری. میلیون‎ها تومان خرج می‎شود، ساعت‎ها وقت گذاشته می‎شود اما بهره اندكی نصیب می‎شود و حتی در برخی از این عزاداری‎ها چیرهای ضد دینی از آنها بیرون می‎آید . بنابراین عزاداری مقدمه رسیدن به یك هدف برتر و متعالی‎ است. برپایی عزاداری، مقدمه یاری كردن امام حسین علیه السلام است. اما خیلی اتفاق می‎افتد كه فلسفه عزاداری فراموش می‎شود و عزاداری از مقدمه بودن به هدف بودن تبدیل می‎شود. یعنی عزاداری فی نفسه مقدس می‎شود و برپایی آن تبدیل به هدف می‎شود. آن وقت شاهد مراسم عزاداری برای عزاداری هستیم، نه عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیه السلام . 2- محتوای عزاداری: وقتی عزاداری هدفش را گم كرد اولین تأثیرش را در محتوای عزاداری می‎گذارد، بین عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیه السلام با عزاداری برای عزاداری خیلی فرق‎هاست. در قسمت قبل به برخی از این تفاوت‎ها اشاره كردیم و در اینجا نیز بیشتر به آن می‎پردازیم. وقتی هدف عزاداری گم شود و عزاداری از مقدمه بودن به هدف بودن ارتقا پیدا كرد، آنچه كه رخ می‎دهد متأسفانه خیلی دردآور و مایه تأسف است. عزاداران فكر می‎كنند اگر به مجالس حسینی بروند و اشكی بریزند و سینه‎ای بزنند و دسته‎ای راه بیندازند یا قمه‎زنی كنند دیگر كار تمام شده است. اینها به محض اتمام زمان عزاداری، كار و وظیفه دیگری برای خود قائل نیستند و خیلی راحت زندگی عادی‎اشان را شروع می‎كنند و اصلاً یادشان می‎رود كه اینها صدها بار حسین حسین گفته‎اند. اما كجا این "حسین حسین" گفتن یادشان می‎رود؟اینها متأسفانه خیلی‎هاشان به مسائل اجتماعی جامعه توجهی نمی‎كنند. به آنچه كه در اطرافشان اتفاق می‎افتد لحظه‎ای تأمل نمی‎كنند. با این كه سیره و روحیه امام حسین علیه السلام اصلاحگری، روشنگری و بهبود امور بود این روحیه به عزاداران منتقل نمی‎شود. چرا كه در فلسفه عزاداری برای عزاداری حداكثر چیزی كه تسلی دل ائمه علیهم السلام است گریه كردن و بر سر و سینه زدن است اما در عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیه السلام آنچه تسلای دل نه تنها ائمه علیهم السلام؛ بلكه خداوند و تمامی پیامبران از آدم تا خاتم است، تلاش در تحقق بخشیدن هدفی از اهداف امام حسین علیه السلام است .زمانی كه عزاداری تمام می‎شود و می‎بینند كه فساد در جامعه همچنان رو به گسترش است تأملی در خویش نمی‎كنند كه آیا اینها به ما ربطی دارد یا خیر؟ در مقابل خیلی چیزها ساكت هستند و اینها كه ده روز یا دو ماه عزاداری كرده‎اند قبل و بعدشان با هم فرقی نكرده است. و حتی می‎بینیم جامعه نیز فرقی نكرده است. آخر باید فرقی باشد بین كسی كه "حسین حسین" می‎گوید و كسی كه نمی‎گوید. اینها متأسفانه خیلی‎هاشان به مسائل اجتماعی جامعه توجهی نمی‎كنند. به آنچه كه در اطرافشان اتفاق می‎افتد لحظه‎ای تأمل نمی‎كنند. با این كه سیره و روحیه امام حسین علیه السلام اصلاحگری، روشنگری و بهبود امور بود این روحیه به عزاداران منتقل نمی‎شود. چرا كه در فلسفه عزاداری برای عزاداری حداكثر چیزی كه تسلی دل ائمه علیهم السلام است گریه كردن و بر سر و سینه زدن است اما در عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیه السلام آنچه تسلای دل نه تنها ائمه علیهم السلام؛ بلكه خداوند و تمامی پیامبران از آدم تا خاتم است، تلاش در تحقق بخشیدن هدفی از اهداف امام حسین علیه السلام است .خطر مهم اینست كه عزاداران فكر می‎كنند آخر خط همین جاست، چون عزاداری خودش تبدیل به هدف شده است لذا پرداختن به عزاداری آخر خط تلقی می‎شود. و وقتی هم فكر كردند كه دیگر آخر خط است، جلوتر نمی‎روند و فقط در آن تنوع ایجاد می‎كنند و به جای رشد كمالی و عمودی، رشد سطحی و افقی پیدا می‎كنند. وقتی هم این اتفاق افتاد تنوع در عزاداری‎ها روز به روز بیشتر می‎شود . قبلاً به سینه می‎زدند، حالا به پا می‎زنند، قبلاً با لباس سینه می‎زدند، حالا لخت می‎شوند، قبلاً با دست سینه می‎زدند حالا می‎خواهند تیغ‎زنی و قمه‎زنی كنند . در عزاداری برای عزاداری، تربیت عزاداران بر این مبنا استوار است كه چگونه شور بگیرند . چگونه به سر و سینه بزنند. چگونه همخوانی و همراهی كنند. اما در عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیه‎السلام، انسان‎های حماسی، بصیر، جامعه‎شناس و جهان‎شناس و دین‎شناس و زمان‎شناس تربیت می‎شوند كه بتوانند امروز منشأ اثر شوند . در عزاداری برای عزاداری، از منافع و روش‎های قمه‎زنی خیلی بحث می‎شود اما در عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیه السلام به جای این كه توصیه كنند كه چگونه قمه را بر سر زنند، ساعت‎ها مطلب از اندیشه‎های امام حسین علیه السلام گفته می‎شود كه تا شاید اینها به مغز فرو رود و در دل جای گیرد. آنچه كه امام حسین علیه السلام می‎خواهد، یافتن و تربیت شدن كسانی است كه اندیشه او را بگیرند و در دنیای امروز به كار گیرند .  
عزاداری امام حسین
3- شكل عزاداری: وقتی هدف عزاداری گم شد، به تبع آن محتوا نیز تغییر می‎كند و به تبع آن هم شكل عزاداری هم تغییر می‎كند. عزاداری چشم گیرتر اما بی محتواتر می‎شود. عَلَم‎ها و پرچم‎ها زیاد می شود، طبل‎ها و سنج‎ها زیاد می‎شود، شورها و بر سر و سینه زدن‎ها زیاد می‎شود، تیغ‎زدن‎ها و قمه‎زدن‎ها زیاد می‎شود، قلاده به گردن می‎آویزند و عو عو می‎كنند، در كربلا و به سمت حرم سینه‎خیز می‎روند، و ده‎ها نوع عمل دیگر .عزاداری وقتی خودش هدف شد، دیگر چیزی گفته نمی‎شود كه دانسته شود بلكه گفته می‎شود كه گریانده شود. دیگر آنچه گفته می‎شود انسان‎ها را به فكر فرو نمی‎برد بلكه احساسات را برمی‎انگیزاند . دیگر نمی‎گویند چرا امام حسین علیه السلام كشته شد بلكه می‎گویند چگونه كشته شد. دیگر صحبتی از امام قبل از تاسوعا و عاشورا نیست . در عزاداری برای عزاداری‎، چون آخر خط ، خود عزاداری است، تنوع به اوج خود می‎رسد، چرا كه آخر خط همین جاست و هر كاری كه می‎شود باید انجام داد. این نوع عزاداری چون مرحله بعدی ندارد و كاری نیست كه بعداً بشود انجام داد، همه تلاش‎ها و فكرها برای تنوع بخشیدن به آن صورت می‎گیرد . اما در عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیه السلام شكل عزاداری بسیار ساده، متین و آرام است. فرد شاید یك ساعتی بیشتر در مجلس روضه ننشیند، اما می‎داند كه اگر بخواهد حسینی باشد خیلی كارها باید بكند. او چون جهان‎شناس و زمان‎شناس است با نگاهی به اینترنت و ماهواره‎ها و رسانه‎ها و وضعیت فكری مردم جهان امروز در فكر این است كه: 1- اگر امام حسین علیه السلام در دنیای امروز ما بود به چه مسائل و كارهایی می‎پرداخت .2- چگونه می‎شود اندیشه‎های امام حسین علیه السلام را در جهان امروز پیاده كرد. پاسخ دادن به سوالات فوق از دل ساعت‎ها به سر و سینه زدن و زنجیرزدن و قمه‎زدن به هیچ وجه بیرون نمی‎آید، بلكه ماه‎ها مطالعه و تحقیق و پی‎گیری و تلاش و جهاد لازم است . وقتی عزاداری خودش هدف شد، دیگر از این كه هدف امام حسین علیه السلام چه بود، چه چیزهایی گفت، چگونه عمل كرد ... بحثی به میان نمی‎آید. دیگر توی عزاداری‎ها از این كه یاران امام حسین علیه‎السلام چگونه آمدند و چگونه انتخاب كردند بحثی نمی‎شود بلكه صحبت از چگونه كشتنشان است. حرّ چگونه كشته شد، جون چگونه كشته شد، حضرت علی اكبر و حضرت ابوالفضل چگونه كشته شدند، حضرت علی اصغر چگونه كشته شد . در عزاداری برای عزاداری، بحث مهم فقط برانگیختن احساسات صرفاً حزن آلود است. دیگر از این كه حضرت زینب علیها السلام چگونه پایمردی كرد و چگونه در كوفه و شام خطبه خواند و چه‎ حرف‎هایی فرمود چیزی گفته نمی‎شود، بلكه اینگونه گفته می‎شود كه قدش خمیده شد و مثل پیرزن‎ها راه می‎رفت . در عزاداری برای عزاداری زمان عزاداری ده روز اول محرم است و ده روز آخر صفر، اما در عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیه السلام همه روزهای سال جزو ایام عزاداری است. چرا كه آنقدر كار به زمین گذاشته شده هست و آنقدر تلاش و پیگیری برای تحقق اهداف امام حسین علیه السلام لازم است كه همه اوقات سال را پر خواهد كرد.  خلاصه و نتیجه‎گیری: عزاداری ناب حسینی ضمن این كه وسعت و پهنای زیادتر و خیلی بیشتری از عزاداری رایج دارد اما حد و حصرهای بسیار فراوانی هم دارد. اگر هدف ترویج فرهنگ و مكتب امام حسین علیه السلام است خیلی از معیارها را باید رعایت كرد، اما اگر صرفا مجلس‎آرایی و دسته راه انداختن و از این قبیل حرف‎هاست، ما هم بحث خاصی روی آن نداریم .   





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 501]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن