تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833429421




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حد شکنجه در کمیته مشترک


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حد شکنجه در کمیته مشترک  سال های 53 – 1352
کمیته مشترک ضد خربکاری
اتاق شکنجه در طبقه سوم زندان زنان، مقابل اتاق شماره 11 بود. من تقریباً تیر و مرداد 52 را در آنجا به سر بردم. اتاق شکنجه حدوداً 4×3 متر بود. یک تخت فلزی به ابعاد تقریبی 2/1×2 متر، طنابی برای بستن دست ها و پاها به تخت، چند عدد شلاق در اندازه ها و ضخامت های مختلف، یک باطری ماشین برای تأمین برق باتوم الکتریکی و... از جمله وسایل این اتاق بود.وقتی متهم را به اتاق شکنجه می آوردند، اگر مهم بود، چند بازجو او را احاطه کرده با هم او را شلاق می زدند، «سین جیم» می کردند یا یکی شلاق می زد دیگری لگد و آن دیگری سیلی. که چاشنی همه اینها فحش و ناسزا بود. هم صدای آنها بلند بود و هم صدای مأمورین. از طرفی هم ممکن بود بقیه زندانیان را هراس و ترس فرا بگیرد که مبادا آن فرد از هم پرونده های آنها باشد. در مدتی که بازجوها مشغول ضرب و شتم و سر و صدا بودند، سایر زندانیان در سلول ها عذاب می کشیدند و در ناراحتی به سر می بردند. هم برای خود و هم برای فردی که شکنجه می شد ناراحت بودند. اصلاً گاهی بازجوها درهای سلول های دیگر را باز می کردند و به متهمین و زندانیان فحش و بد و بیراه می گفتند و تهدید می کردند.شکنجه ها در آن زمان (شش ماه اول 52) در حد سوزاندن با آتش سیگار و فندک بود. چک و لگد که جای خود داشت. بالاترین شکنجه هم شلاق بود. شلاق با کابل برق. بعضی ها آن قدر سریع در برابر این شکنجه کوتاه می آمدند و حرف می زدند که شکنجه گران به شلاق می گفتند: «مشکل گشا»؛ تازیانه های شلاق به کف پا روی رشته های عصبی اثر می گذاشت. با هر ضربه شلاق، درد تا مغز استخوان آدم را در بر می گرفت و به اصطلاح تا مغز آدم سوت می کشید. تکرار شلاق موجب می شد کف پا گوشت اضافی بیاورد و برآمدگی در کف پا ایجاد شود.
کمیته مشترک ضد خربکاری
آویزان کردن به صورت وارونه و چرخاندن نیز در کار بود. دستبند زدن صلیبی از همه شکنجه ها غیر قابل تحمل تر بود. در این شکنجه فرد را از مچ دست به دیوار صاف یا نرده ای آویزان می کردند که سنگینی بدن موجب کشیده شدن دست ها در طرفین و فشار طاقت فرسایی در مچ و آرنج و کتف می شد. آدم احساس می کرد که هر آن رگ هایش پاره خواهد شد. ادامه این شکنجه و تحمل آن بیشتر از بیست دقیقه ممکن نبود، چرا که دست ها باد می کرد و حرکت خون کند و دست ها کبود می شد، بعد چهار پایه ای زیر پای فرد می گذاشتند و از او می خواستند که حرف بزند، اگر به زبان می آمد که هیچ، اگر دم فرو می بست دوباره چهار پایه را از زیر پایش می کشیدند. یک سال بعد که مرا به ساختمان اصلی بازداشتگاه کمیته آوردند، چندین بار از نرده های دور دایره آویزانم کردند و تا سر حد مرگ شکنجه ام دادند که...از دیگر شکنجه ها باتوم برقی بود. برای برق آن از باطری های ماشین استفاده می کردند. این باتوم مثل باتوم های پاسبان ها بود منتها باتوم اینها، برقی و لاستیکی بود. داخل سیم کشی و المنت و سر آن قطعه ای فلزی داشت، در دسته آن یک شاسی بود. با فشردن آن، ولتاژ برق باطری وارد باتوم می شد و بدن را می لرزاند. نمی سوزاند، بلکه حالت رعشه به آدم دست می داد.یکی دیگر از شکنجه های سخت و وحشتناک، آپولو بود که تقریباً از سال 52 در ساختمان اصلی کمیته مورد استفاده قرار می گرفت. وقتی کسی را به آن می بستند، سردردی به او دست می داد که اعصاب و روانش را خراب می کرد، و به هم می ریخت.جنبه روانی این شکنجه ها بیش از خود شکنجه، افراد را اذیت می کرد. بزرگ کردن بعضی شکنجه ها و شایعه درخصوص آنها، دل زندانی را خالی می کرد. دلهره و وحشت داشتن از شکنجه ای موجب می شد که آدم زودتر مقاومتش شکسته شود.در مورد ناخن کشیدن، من ندیدم و نشنیدم که بنشینند و با انبردست، ناخن کسی را از بیخ بکنند. وقتی روی ناخن شلاق می زدند، از بیخ می پرید. گاهی هم سه یا چهار سوزن ته گرد را تا نیمه در زیر ناخن فرو می کردند، بعد فندک یا شمع زیر سوزن روشن می کردند. این کار سوزش عذاب آوری داشت. بعد از مدتی زیر این ناخن سیاه می شد، چرک می کرد و بعد از چند روز می افتاد.و ... منبع: برگرفته از کتاب خاطرات عزت شاهی( مطهری)





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن